سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 23 ارديبهشت 1403
    5 ذو القعدة 1445
      Sunday 12 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت

        دلم براي توهرشب بهانه مي گيرد

        شعری از

        زهرا ضیایی(روح الغزل)

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۴۹ شماره ثبت ۴۴۲۶۹
          بازدید : ۶۸۴   |    نظرات : ۷۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زهرا ضیایی(روح الغزل)

        دلم برای تو هرشب بهانه می گیرد
        چه حس و حال عجیبی شبانه می گیرد

        تورا به اسم قشنگت همین که می نامم
        ببين دلم، دل تنگم بهانه می گیرد

        سپاه قلب غریبم اگر چه بازنده است
        ولی به حرمت چشمت خزانه می گیرد

        هجوم وحشی عشق و نگاه بی باکم
        تو را برای رسیدن نشانه می گیرد

        برای مرز خیال تو آرش اوردم
        چرا که فاصله تاب از زمانه می گیرد

        به لطف عشق تو مثل بنان ،الهه ی ناز
        قلم به طبع ضعیفم ترانه می گیرد

        میان کوچه ی شعرم همیشه عطر تنت
        برای سبز خیالم جوانه می گیرد

         
        ۱۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۴۴
        استاد گرانقدرم بانو ضیایی عزیز منتظر حضور ارزشمند شما در بخش های مختلف سایت اعم از گفتگوی ازاد ، مسابقات ، بداهه سرایی، و جلسات نقد و غیره .. می باشیم . ممنون میشویم مارا با نظرات خوب و زیبایتان همراهی نمائید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۰۹
        درودها بر شما
        بسیار زیبا! خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۴۸
        میان کوچه ی شعرم همیشه عطر تنت

        برای سبز خیالم جوانه می گیرد
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود مهربانم خندانک خندانک
        زیبا بود
        مثل همیشه روان ودلنشین
        احسنت خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۲۷
        درود بانو
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        محمد حسین اخباری
        دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۰:۳۲
        سلام بانوی بزرگوار

        بسیار زیباست چشمه ذوقتان پیوسته جوشان باد

        خندانک خندانک خندانک خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۲:۳۶
        درود و افرین
        خندانک خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۱۷
        برای مرز خیال تو آرش اوردم
        افرین .افرین .افرین
        خیلی زیبا بود این یک مصرع را یادگاری برمیدارم
        ارش اسطوره مورد علاقه من است و برایم جالب بود شما به جه زیبایی با این مصرع کل داستان را تعریف کردید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۲۴
        هر یک از سطرها برای خودش لشگری از واهمه و شور دل را به شهر ساکت ذهن وارد می کند.
        حقیقتا این اثر شما خیلی جان دار و شناسنامه دار بود.
        به هیج عنوان قصد تعریف و تمجید و تعارف ندارم ... این شعر از کنه شاعر برون ریز شده و معلوم است که شعر همزمان قلم و شاعر را اسیر کردهو دست هایشان را بسته است. قوی بود و دلنشین و خیال انگیز و ماندگار نیز...
        درود بر شما خندانک
        حمید اسدی
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۴۱
        سلام
        بسیار زیبا و پر از لطافت بود
        شاد باشید و شاعر بمانید
        نجمه طوسی (تینا)
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۵:۱۴
        سلام بر زهرای عزیزم
        بسیار زیبا و خواندنی سروده بودی .
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی محبی
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۳۶
        بسیار زیبا.

        برای مرز خیال تو آرش اوردم
        چرا که فاصله تاب از زمانه می گیرد...

        تلمیح آرش واقعا زیبا بود
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۴ ۱۹:۴۶
        میان کوچه ی شعرم همیشه عطر تنت

        برای سبز خیالم جوانه می گیرد..................... خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۲۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر خواهر خوبم
        خیلی هم زیبا
        مرحبا
        پاینده باشید و برقرار
        حسام الدین مهرابی
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۴۵
        درود خواهر گرامی
        بسیاردلنشین سرودید
        و موزون و پر از احساس...
        اسفندیار گلزار
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۱
        درود بانو زیبا سروده اید
        خداوند می فرماید به خوانید مرا تا اجابت کنم شما را
        خواستن توانستن است
        هجوم وحشی عشق و نگاه بی باکم
        تو را برای رسیدن نشانه می گیرد خندانک خندانک خندانک
        بابک فغفوری (پور)
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۴
        درود و سلام استاد ضیایی
        همیشه در اوج سادگی به زیبایی می سرایید
        آفرین بر ذوق شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        دلم برای تو هرشب بهانه می گیرد

        چه حس و حال عجیبی شبانه می گیرد



        تورا به اسم قشنگت همین که می نامم

        ببين دلم، دل تنگم بهانه می گیرد
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۵۸
        ................. خندانک خندانک خندانک .......................
        درود خواهر عزیزم خندانک
        غزل شورانگیزی بود خندانک خندانک خندانک خندانک
        بخصوص این بیت:

        برای مرز خیال تو آرش اوردم
        چرا که فاصله تاب از زمانه می گیرد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ................. خندانک خندانک خندانک ......................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب خندانک

        روزی شاگرد یک راهب پیر هندو از او خواست که به او درسی به یاد ماندنی دهد. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک را نزد او بیاورد. سپس مشتی از نمک را داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست همه آن آب را بخورد. شاگرد فقط توانست یک جرعه کوچک از آب داخل لیوان را بخورد، آن هم به سختی.
        استاد پرسید: «مزه اش چطور بود؟»
        شاگرد پاسخ داد: «خیلی شور و تند است، اصلاً نمی شود آن را خورد.»
        پیر هندو از شاگردش خواست یک مشت از نمک بردارد و او را همراهی کند. رفتند تا رسیدند کنار دریاچه. استاد از او خواست تا نمکها را داخل دریاچه بریزد. سپس یک لیوان آب از دریاچه برداشت و به شاگرد داد و از او خواست آن را بنوشد. شاگرد براحتی تمام آب داخل لیوان رو سر کشید. استاد این بارهم از او مزه آب داخل لیوان را پرسید. شاگرد پاسخ داد: «کاملا معمولی بود.»
        پیر هندو گفت: «رنجها و سختیهائی که انسان در طول زندگی با آنها روبرو می شود همچون مشتی نمک است و اما این روح و قدرت پذیرش انسان است که هر چه بزرگتر و وسیعتر می شود، می تواند بار آن همه رنج و اندوه را براحتی تحمل کند. بنابراین سعی کن یک دریا باشی تا یک لیوان آب.»
        شمیلا شهرابی
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۳۹
        سروده ی زیبا بود
        مانا باشید به مهربانی خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۲۵
        سلام بانوی غزل
        حظی میبرم از خواندن شعرهای شما
        اشعاری به قول امیر عزیز جاندار و شناسنامه دار
        درودهاااااااااااااااااااااااا
        مانا باشی خواهر خوبم
        نیره ناصری نسب
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۴۸
        درود بر بانوی عزیزم

        مرحبا بر قلم زیبایت

        بسیار استادانه بود خندانک خندانک

        پاینده باشید خندانک خندانک خندانک
        محسن زندی
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۴۳
        سلام بربانوی محترم
        بسیارعالی وزیباسروده اید
        میان کوچه ی شعرم همیشه عطر تنت

        برای سبز خیالم جوانه می گیرد
        پایدارباشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۳۲
        زیبا نگار خواهرم.............قلمت سبز ودلت بهار تا بهار خندانک
        محمد رضا نظری(لادون پرند)
        يکشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۳۹
        درود خواهرم

        این شعر را نمیدانم بار چندم است که میخوانم

        واقعا زیبا بود.بی اغراق

        مخصوصا این دو بیت:

        برای مرز خیال تو آرش اوردم

        چرا که فاصله تاب از زمانه می گیرد



        به لطف عشق تو مثل بنان ،الهه ی ناز

        قلم به طبع ضعیفم ترانه می گیرد

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
         موسی عباسی مقدم
        دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۱۵
        سلام بانو ضیایی گرانقدر زیبا بود خندانک خندانک
        فريد عباسي
        دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۳۴
        درود فراوان به دوست عزيز و بزرگوارم جناب آريايي عزيز خيلي از ديدار مجدد مشعوفم سپاس از حضورتان مدام و دست مريزاد مثل هميشه زيبا خندانک خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۴۱
        درودی دوباره بر بانوی گرامی ام
        دستمریزاد بانو شما استاد غزل های زیبا هستید
        مرحبا خندانک خندانک خندانک
        می آموزم از شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهاره ترابی (بهارنارنج)
        دوشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۴ ۲۱:۴۰
        زهرا جونم شعرات گرما بخشه و پر از مهر خندانک خندانک خندانک
        یونسی یونس
        سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۱:۲۵
        عرض ادب و احترام
        هنرمندانه بود با تلمیح زیبا و لذت بردم .....احسنت
        بی نهایت زیبا و موزون البته بجز مصرع اول بیت 6 و مصرل اول بیت 7 یا مقطع غزل
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0