سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 7 ارديبهشت 1403
    18 شوال 1445
      Friday 26 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۷ ارديبهشت

        عجب صبری خدا دارد

        شعری از

        منصور یال وردی ( منصور)

        از دفتر حرف دل نوع شعر بحر طویل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۰ مرداد ۱۳۹۴ ۰۳:۵۰ شماره ثبت ۳۹۶۳۴
          بازدید : ۱۰۱۴   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب منصور یال وردی ( منصور)

        -----------------------------------------
        به نام ایزد یکتا، خدای خوب و بی همتا ، خدای عالم و دانا ، حکیم و سامع و بینا ، خدای قاف و هم سینا ، خدای عقرب و جوزا ، خدای خشکی و دریا و گرما بخش هر صحرا و مفتاح همه در ها و تنها مالک دنیا ....
        ----------------------------------------------------
        کلامی را مزین می کنم من با سلامی تا فرستم احترامی بر وجود پاک آن بی باک منزل کرده در افلاک.........
        که احیا کرد انسان از دل خاک .....
        ز جان خود به او جان داد
        دهان و گوش و دندان داد
        سر و زلف پریشان داد
        به او توفیق احسان داد و از بهر غذا نان داد و ابر و باد باران داد و اسکان بین رضوان داد و از انعام فردوس برین پیدا و پنهان داد و هرچه خواست او در حد امکان داد
        -------------------------------------------------------------
        ولی آدم بجای شکر ایمان داد .....
        بهشتش را به سیبی او چه ارزان داد .....
        ----------------------------------------
        پس از آن وحله رب العالمین از بین فردوس برین ،ره داد آدم بر زمین تا در دل این سرزمین از کوفه تا صحرای چین تحت لوای حق و دین دلها کند خالی زکین تا از برای طاعت داد آفرین برخاک بگذارد جبین
        اما ........
        --------------------------------
        فرزند آدم سخت بلوا کرد
        ---------------------------------
        بسی نا آدمی ها کرد و در هرجای دنیا اینچنین بتخانه برپا کرد و جای سجده بر حق قامتش خم در بر هر بی سر و پا کرد و چوب و سنگ را همتا برای رب یکتا کرد
        -------------------------------
        گناهی صد هزاران بار بدتر از گناه سیب و حوا کرد .....
        -------------------------------------
        ز فرط جهل و کین خواهی به صد اندیشه واهی بدون بیم و اکراهی چه یوسف ها به هر چاهی فکند و عیسی مریم به بند و خون به قلب دردمند و مستمند و مادر و فرزند و حتی طفل و خرد و سالمند و صد هزاران جرم زشت و ناپسند و سربه دارانی هزاران چند
        در نزد خداوند جهان کرد
        -------------------------------------
        چه بگویم که دگر طاقت من طاق شد و جوهر خشک قلمم خسته ز اوراق شد و سطر به سطرش همگی ضربه شلاق شد و در بدنم درد نشست و به سرم دست و ز اندوه کلامم دل ابرار شکست و عمل خلق همان بوده که هست و سر این قصه دراز است و دگر قافیه در حال فرار است و تن واژه نزار است یقین بعد نگارش سر منصور به دار است و کشد کار به قاضی و وکیل و نرود او دگرش از طرف بحر طویل و فقط این نکته بگویم
        -----------------------
        عجب صبری خدا دارد
        منصور یال وردی
        ۵
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0