سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 23 ارديبهشت 1403
    5 ذو القعدة 1445
      Sunday 12 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت

        ساز

        شعری از

        تاراز (امین افضل پور)

        از دفتر سقط جبین نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۸ شهريور ۱۳۹۳ ۰۱:۰۶ شماره ثبت ۲۹۴۸۸
          بازدید : ۹۱۶   |    نظرات : ۳۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب تاراز (امین افضل پور)

         
         
         
         
        از کفن
        متولد می شود
        بهار
        .........................................................
        انسان هیچ نمی داند
        که گریه های بدو تولدش
        با سکوت مرگ عوض می شود
        ........................................................
        دار بر دستان حلاج
        انگار
        ساز
        .........................................................
        از لنگر بیاموز
        که هنگام قلع و زنجیر هم لبخند می زند
        ........................................................
        هنگام رسیدن باد
        تنها خاک
        به احترامش بر می خیزد
        .......................................................
        با رقصت مرا به خود جذب می کنی
        این گردباد برایم
        بی نیاز هیچ جان پناهی است
        ......................................................
        قلک دلم را پر از سکه های مهربانی کن
        تا در روزهای نبودنت آن را بشکنم
        .........................................................
        شب نمکدانی است
        که نمک بر زخم زمین می پاشد
        .......................................................
        ویرایش:
        تیر وقتی از چله رها می شود
        که کمان
        به هیبت قلب در آید
        ...
        بیا با هم صادق باشیم
        من جیب هایم را خالی می کنم
        تو جایت را با نبودنت پر کن
        ...
        سپیده که می رسد روی تن گل ها
        سنگینی می کند نفس شکوفه ها...
        ...
        کمان پرندگان مهاجر را
        تیری نیست
        اما مرداب به تسخیرشان می افتد
        ۱۲
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0