وصال

در همه خانه های جهان را خواهم زد

برای تو

و رویاهای ندیده فردا

روشن خواهد شد

چراغ ها

شمع ها

و کورسوها

بهانه نیاور

بیا

تا

تمام درب  خانه هاي عاشقان

بشکوفد از عطر رنگین کمان

و رنگ آویشن

دروازه روستاهاي كودكي

روشن گاه همه خاطره هاست

قدمگاه پروانه های پیراهنت 

پر از رنگ های ندیده

گل های نکاشته

چنگ هایی بی آواز

و

ناله هایی که دل کهکشان را ریش می کنند

به موسم تنهایی

ماه

کلید مشک بهشت

در دستان توست

دست به دست شویم

خبر كنیم تمام قناری ها را

رنگ کنیم

رستن گاه شوق را

با جوهره ستاره صبح

عشق را به من بياموز

بی ناز

با ناز

با تو هستم

تا آخر جهان

پرستوي امروز و فردا

حل می شوم میان چشم چشمه

وقتی یادمان نمی رود

قصه فردا را از زبان عشق بخوانیم