درود بر شاهزاده خانوم آزاداندیش و ژرف نگر
خیلی عالیه که با صراحت نظراتتان را بیان می کنید. نشانگر بلوغ و تکامل فکری و فرهنگی است.
و اما بعد
اگر من اینگونه نوشته بودم:
سرچشمه اصلی شاعرانه ها کجاست؟
گفتمش:
خالق
...
آن وقت می توانستید انتقاد کنید و بگویید که:
بسیاری از شعرا در هزار سال گذشته خصوصا در سده اخیر بوده اند که باور الهی نداشته اند اما توانسته اند فقط با محوریت خلق، شعر بسرایند. پس فقط خالق، منشا اصلی شاعرانه ها نیست...
در این صورت، من هم سیر استنتاج شما را تایید می کردم.
اما من نوشته ام: خالق و خلق
یعنی گروهی فقط خالق را، برخی فقط خلق را و بعضی هم خالق و هم خلق را، سرچشمه شاعرانه های خود می دانند...
شما هم نمی توانید انکار کنید که اکثر ادیبان از جمله شعرا در حوزه تمدنی ایرانی در بیش از هزار سال گذشته، دین باور بوده اند و همزمان با محوریت خالق و خلق، آفرینش ادبی از جمله شعر داشته اند.
و اما بعدتر
به زمین و زمینی ها اشاره کردید و ادعایی داشته اید که صحیح نیست. ما که از مریخ نیامده ایم!
برایتان تعبیری ادیبانه به کار می برم و با تیزهوشی که از شما سراغ دارم «آیه را تا آخر خواهید خواند»:
شاعرانی داریم که پای بر زمین و چشم بر زمین دارند...
شاعرانی هم داریم که پای بر زمین و چشم بر آسمان دارند...
هر دو پای بر زمین دارند اما این کجا و آن کجا...
سپاس که میهمان صفحه ام شدید. طبق معمول، محرک تفکر هستید برای خلق گزاره هایی که بعضا برای خودم جدید هستند.
ضمنا می توانم آن بند اول را چنین کامل کنم:
سرچشمه اصلی شاعرانه ها کجاست؟
گفتمش:
خالق و خلق و شاهزاده خانوم
...
خدای مهربان، بهترین های زمینی و برترین های آسمانی را نصیبتان کند.
درودبرشما جناب زراعتی اندیشمند
بسیارزیباوتفکربرانگیزبود
آفرین
لذت بردم ازقلم توانمندتان