سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید
منو کاربریاعضای آنلاینمعرفی شاعران معاصرانتشار ویژه ناب
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
♪♫ صدای شاعران ♪♫پر نشاط ترین اشعار۱- شمس آرامش ۲- *کُنج ِ اِنتِظار* ۳- رسوا .. ۴- مرگ ۵- آفرینش ۶- 🟣 asphalt 🟣 ۷- در امتدادِ نور ۸- ادا ۹- 🌙نور ۱۰- ⚠️ بزغاله ⚠️ حمایت از شعرنابکانال تلگرام شعرنابتقویم روزيکشنبه 30 ارديبهشت 1403 12 ذو القعدة 1445 Sunday 19 May 2024 |
اشتراک گذاری این شعر
۴۱ شاعر این شعر را خوانده اند
فیروزه سمیعی،سید محمدرضا لاهیجی،افروز ابراهیمی،علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق،محمدرضا آزادبخت،طوبی آهنگران،اصلانی (امی)،علی نظری سرمازه،شاهین زراعتی رضایی (آرمان)،مجتبی شفیعی (شاهرخ)،جمیله عجم(بانوی واژه ها)،نرگس زند (آرامش)،محسن ابراهیمی اصل (غریب)،جواد کاظمی نیک،نیلوفر تیر،زهره دهقانی ( شادی)،سیدیحیی حسینی،سید هادی محمدی،عباسعلی استکی(چشمه)،نیره صدری،محمد باقر انصاری دزفولی،مهرداد عزیزیان،شادی بلکامه،قربانعلی فتحی (تختی)،احمدی زاده(ملحق)،راضیه خضری،فرشید به گزین،محمد اکرمی (خسرو)،ایمانه عباسیان پور تخلص به ااآیدا،سیده نسترن طالب زاده،ایلماه خشنود،طلعت خياط پيشه (طلاي كرماني)،ابراهیم آروین،اميرحسين علاميان(اعتراض)،مرضیه رضایی (رها)،محمد محمدنژاد(آشوب)،محمد قنبرپور(مازیار)،روح اله سلیمی ناحیه،شاهزاده خانوم،معصومه خدابنده،سعید صادقی (بینا)
نقدها و نظرات
 پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۵:۵۸
درود استاد عزیزجالب و زیبا بود 
 پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۴۱
درود جناب لاهیجی گرامیبرقرار باشید🌺🌺🌺  سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۲۲
دیده ام که بنده خدا دختر عشق برای خیلی مسئله‌ها بدنش یخ زده.. ولی چاره‌ای جز سکوت نداره.. درود استاد بزرگوار
 پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۴۳
بانتوک! به گزارشِ بوقِ بادها توجّهت را باز کن! فخریِ خوروَشِ فخرم پیش از پیشینهٔ پشّه‌بندی که سـرِ سزارینِ اگر، بسته‌بندیِ گوشوارهٔ سندیکایش لم داده موتیفش مُرده، حالا اکریلیک می‌خواهد با آکروبات دیکته بگوید یا دکمهٔ خیلی‌ام را به ریشهٔ فرش نسبت دهد فرقش هم‌فرقهٔ فرق‌نکنم داد می‌زند، های... هی... کجایِ کاری... کاری یعنی ماهی شوت می‌شود به‌صورتِ سُورتیدنِ فیزیک با تیکِ اعصاب، وقتی که هورت کش می‌دهد تصمیمِ کبری را! بله! حل است با هِ هوش، از سرِ فیگورِ ویرایش می‌پرد! بله! فخریِ خوروَشِ فخرم بعد از میزان‌ُالحرارهٔ نستعلیقِ کیخسرو خُروش موتیفش مرده! بانتوک! دفترم را ویراستار پوک می‌زند آیا به میخکوبِ دارکوب مربوط است؟ یا... تا... ما... یاکوزا... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیدمحمدرضالاهیجی ساکوتی.هند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۵۴
غلامِ همّتِ بودایمکه صبحِ زود مرا فرمود: زبان به فِتنه نمی‌بازد سراغِ طَعنه نمی‌گیرد نه دستِ شب‌زده می‌بوسد نه فردِ لب‌زده می‌خواهد نه تر کند دهنِ خوار و برایِ شَحنه نمی‌میرد سیدمحمدرضالاهیجی ساکوتی. هند پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۵۶
نی که جان را تازه می‌سازد ز قُربِ همنفسقالبِ بی‌جان شود چون گردد از همدم جدا عالی‌جناب صائب  پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۵:۱۲
سلام و عرض ادب جناب استاد لاهیجی گرانقدراحسنت و مرحبا بسیار زیباست و آموزنده در پناه حضرت حق موفق و شادکام باشید یا علی مدد  پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۲۴
درود جناب لاهیجی بزرگ آنچه در قلم واندیشه تان می آید گاهی شبیه اندیشه وقلم من است باتفاوت نوع سبک در نوشتاری وجهت اندیشه بنده تمام مطالب را می خوانم اندیشه ناب وعالی دارید ودر حد ستودن سپاس مانا وسرافراز باشید هر روز صبح برایتان دعا می خوانم  پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۰۳
درود بر شما استاد لاهیجی بزرگوار زیبا سرودید  پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۰۹:۱۵
درود برشما استاد لاهیجی گرانقدر.بسیار زیبا بود
 پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۱:۴۶
درود وعرض ارادت خدمت دکتر ارجمند ودانشمند بسیار زیباست وگویای هزاران درد 😔😔😔 بعضی اوقات سکوت بهترین حرف ... در پناه حق شاد باشید
 پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۲۹
درودبرشما استاد عزیزم جناب لاهیجی عزیزم بسیار عالی بود لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود احسنت برشما خداقوت عزیزدلم دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم قلمتان همیشه سبز ونویسا باشدعزیزدل دوستتتتتتتتتتتتتتتدارم 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷 🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐 🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸 🌺🌺🌺🌺🌺🌷 🍀☘️🌱🌹💐 🌿🌿🌿🍁 🪴🪴🪴 🏵🏵 💟 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌺🌺🌺🌺🌺 🪻🪻🪻🪻 🌼🌼🌼 🥀🥀 💮  پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۳
چه غمناک بود 💔شعر زیبایی بود جناب دکتر گرامی قلمتان درخشان و ماندگار
 پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۴۴
سلام و درود استاد لاهیجی بزرگوار و فرهیختهفوق العاده بودند...👌💯 بسیار عالی و حقیقت مدار قلم زدید...👌🌹👌🌹👌 دستمیزاد استاد💐💐💐 در پناه یزدان مهربان ✨🌿  پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۱۰
درودهادکتر سیدمحمدرضا لاهیجی ـــ ساکوتی. هند سیدبزرگوار نبض قلمتان سبز قابل تامل سرودید مویدومنصورباشید درپناه حق.. نیک مرد نیکوطبع تان مانا سراینده و پاینده 🌹🌹🌹🌹🌳🌳🌳  پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۸:۰۷
بداهه ای تقدیم شعر زیبای شمامیکنم عرض ادب بر محضرت استاد ما ای که هستی چون نگین بی نطیردریاد ما
 پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۳۲
درود برشما استاد گرانقدرجاودان بسرایند
 پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۳۹
سلام ودرود استاد لاهیجی عزیزبسیار جالب بود موفف باشید انشاالله 
 جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۴۵
سلام و درود جناب استاد لاهیجی بزرگوار خیلی شعر عالی و زیبایی بود برایتان سلامتی و حال خوب آرزومندم
جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۱۳
همزادِ زادروزِ تبربسیار درخت _ سقط‌جنین بی کیِ استخاره دفترِ مشق را پاره خبردار خبر کردند دست بر کمر خبرچینِ گروه‌ِ خونیِ مثبت را برگردد همراهِ گرامر زیرِ سطحِ انشا نویسا بجایِ نقطه‌چینِ خطیِ پی‌نوشت! راست گفتند: راست *از ماست که بر ماست*! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیدمحمدرضالاهیجی ساکوتی. هند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۲۶
درود جناب لاهیجی صبح جمعه تان بخیر جمعه خوب وبانشاطی داشته باشید برای شما آرزوی سلامتی خواهان وخواستارم جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۳۲
پس از ویرایشِ یک بسته‌‌ٔ سیگار دانستمجنونِ جمعه را آغاز و از فندک بد آوردم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیدمحمدرضالاهیجی ساکوتی. هند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۰۸:۳۹
درود جناب لاهیجی کوچک که بودیم پدرم خدا رحمتش کند نمی گذاشت جمعه ها بازی کنیم ومی گفت باید درس بخوانیم من آنزمان بخدا می گفتم ای خدا این چه جمعه ای بود برای ما درست کردید ونام جمعه ام شده بود جمعه بی بازی جمعه دل زدگی  جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۲:۳۰
درود جناب لاهیجیدغدغه مند بود تاثیر گذار
جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۴:۰۰
دیدم که نیست نیمه ای از من در آینهیعنی نداشت تابِ مرا دیگر آینه؟! من نیمه ی جدای خودم سایه ای نداشت در انتهای حافظه ی باور آینه سنگی شکست خاطرِ آیینه‌ی کِدر شد در سکوتِ تاقچه‌ام پرپر آینه عِصیانِ ناگهانیِ روزی عجیب بود سرزد هزار تکّه‌ی حادث بر آینه آشوب شد مقابلِ چشمم، نگفتنی هرتکّه شد برابرِ من خنجر آینه از نیمه‌ی جدا شده‌ام درد می چکید می‌ریخت رویِ لُکنتِ خاکستر، آینه هر تکّه روی بِسترِ بُغضم نفوذ کرد با اتصالِ تازه‌ی تا آخر آینه حجمی نبود وبود غرض در مسیرِ خط چیزی فرازِ تیر رسِ محور آینه من ماندم و شقاوتِ تنهایی و اتاق با سُخره‌های ممتدی از نشتر آینه! استاد بهروز وندادیان  جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۴۳
عالی💝🌻💝🌻
جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۱۸
خیلی عزیز است اجتــماعِ اشک زیرابعد از غروبِ جمعه فریادِ نگاه است! لاهیجی  جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۰:۲۲
درودتان جناب لاهیجی زرین قلمعالیست آفرین یارتان باد
جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۰۷
پس رفته، رفته رفته، پسانامِ نامهاپیش از همیشه، قبلِ تمامِ تمام‌ها جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۱۲
تکرارِ گنگِ شاید و امّا، اگر، ولیلم داده بر لباسِ لکِ انتقام‌ها جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۲۰
سالِ هزار و بی‌صد دنیا نیآمدهراحت گرفته دستِ خطردارِ خام‌هـا جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۲۵
خوب وصادق لیز می خورم در جهش یک حرفبر ملا می شود کسی که مرا پس می زد در شهری که عقده ، احساس شرمندگی می کرد جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۱
قطعِ یقین نمادِ نماندن شمرده استقیچی کبوترِ قفسِ پشتِ بام‌ها جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۲
زیرا، برای اینکه، به هر علّتی که هسترَم کرده اسبِ قصّه و دیگر درام‌ها جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۳۷
گاهی رنج کودکان بیشتر از زخم پای اسبان رم کرده نیست این زمزمه عصیان مرا به سمت باد سرنوشت خواهد برد هر چند در زخم دیگر تاوان سرنوشتم باشد جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۰
هندویِ واژه خواجه‌‌ی شعرِ مرا که خوردبرد آبرویِ کهنه رباطِ جذام‌ها جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۰
پیراهنِ بدونِ تنِ خنده‌دارِ مرگبگذر از آب و دانهٔ عالی مقام‌ها جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۴۵
جایی خدا کند بدنِ بومسالیاتلب وا کند به معبرِ پاکِ سلام‌ها جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۵۱
صبحانه بعدِ خوردنِ غصّه اگر که شددفنم نکن کنارِ کدامین! کدام‌ها! بداهه سیدمحمدرضالاهیجی ساکوتی. هند جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۲:۵۱
تردید جماعتی پس نان کپک زده شبیه دلقکان نامی شهر درختان لیمو را در بوته های نورس کنار چند نیمکت پارک بنا می کردند اعتمادی به این جماعت نیست وقتی نجوا راز پاسداری فریاد را بر باد می دهد سپاس برادر گرامی لذت بردیم از اشعارتان آزادبخت حقیرشما جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۱۲
آیینه‌ی قلبِ مرا آخر شکستند دستِ سپیدِ شاعرم را سر شکستند دیروز تا امروز تا فردایِ فردا قبل از همیشه شاخه‌ام را پر شکستند بداهه لاهیجی  جمعه ۲۷ مرداد ۱۴۰۲ ۲۳:۴۱
درود استاد ارجمندبسیار زیباست مانا قلمتان شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۰۵
حلقه در دست تو گاهی سکوتم را به درازا می کشد گاهی نگاه دور و برش شور انگیز می شود روی پرچین ندیده غروب همیشه می گفت گاهی قرمز میشوم از شرم خورشید پنهانی سخن مگو طرز نگاهم را جهان غوغا خواهد کرد همانطور که بوته ها از شرم خورشید همیشه خوشحالند برگرد دوباره حلقه کن حلقه در گوشم حلقه در وسط باغ حلقه در کنار نرده حفاظ باغ چه شیرین است این حلقه های پی درپی سپاس آزادبخت مخلص شما شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۳۳
دیروزاوّلِ برجِ قمر در عقرب وقتی در مغربِ قبرستان دستِ کوچک و بزرگِ عقربه‌ٔ ساعت بیرون افتاد از تابوت مردی شاید شبیه خواب مطابقِ تُردیِ یک لبخند مُرد تیزتک‌تر از اسبِ تیغِ جراحی! شاملو در غسالخانه با یک لگد شکلِ میلِ شعرش را عوض _ نقد دعوت کرد او را به فستیوالِ مرگ به کُنجاجایی که تناتنش را زایید در خاکِ بی تاک وَ نوزادِ شعرِ سپیدش را بی کنارِ دستِ هیچ‌کس در مقبره‌‌‌‌ای بدونِ خورشید خواباند! اکنون ساعت به‌وقتِ دیروزست استکانِ خالیِ من و شاملو باران می‌پاشد بر چشم‌چترِ آیدا و تُوتم گرامافون بی پیِ تعقیبِ صفحه میخکوبِ خوابِ خرگوشی‌ست وَ موریانه‌ها می‌لولند در معابدِ کتاب‌مان! ما لابه‌لا تو در تو دور از غشِ حشو وقتی ماضیِ نقلی دروغ می‌گفت ماضیِ استمراریِ عشق بودیم! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیدمحمدرضالاهیجی ساکوتی.هند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۴۰
درود بر شما احسنت
شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۵۰
چند هکتار پیاپی باغ کوچک از درختان را کنار کفر شعرم شخم زدی هرگز نیاز به حیرت من نیست دست وپا گم شده خورشید وداع مرا به همه دروغ گفت ماه از ضعف شعفش گاهی نیمه می شود جای دیوانه ستاره ها قسم می خورند که خورشید دروغ گو نیست باران به باب یک گفتگو مرا شبیه دانه درخاک شعرم کاشت جواب نمی خواهم هرچند پله ها به سمت حجره خورشید نزدیکند از کافر شدن نمی هراسم شانه به ایوان خورشید زدن کمی مضطرم می کند هرگز نمی خواهم عابداین حجره باشم هر چند پبشانی ام مماس باخورشید باشد سپاس آزادبخت شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۰:۵۹
چقدر خودت را گوش میکنیچقدر مرا؟ بی کیِ رفتن به سی نمـا از پلکانِ پرده پایین‌تر بیا تا جاروب کنیم جنسِ هیز و جلفِ جیب‌مان را! مثلاً بیا از اَتل متلِ خاطراتِ خوابِ فرابنفش بشنویم استعارهٔ کروکیِ خیالِ کودکی سُر می‌خورد رویِ روحِ برفیِ خیابان! مثلاً بیا پشتِ چاشنیِ چراغِ مادونِ قرمز امروز همین حالا وقتی دخترِ مرگو وقتِ دهان‌درّهٔ ساندویچ بی شرمانه پایین می‌کشد دامنِ مینی‌ژوپ و شلوارِ کاغذی‌اش را گاز زنیم با دندانِ استثنا آبرویِ نازک‌نارنجیِ مشخصِ دنیا را! مثلاً بیا لُختِ لُخت لَخته‌ای از خونِ چاهِ چشم را قرض دهیم به رزِ از خودراضیِ پارک تا اگر جایِ ناخنِ لبخندش خشکید بر گونهٔ عمودیِ فواره آبستنِ فلسفهٔ بغضِ کالِ حالِ آب لاکِ خیسناک زند! مثلاً بیا خونِ ورقِ مثال را بی مسئله حلال مساحتِ مرزِ فرضیِ حروف را مچاله حوالهٔ جناحِ چپ جمجمهٔ میدانِ کم‌دور کنیم! مثلاً بیا با گوش ندادن از چقدر کم کمتر وَ در آغوشِ سکوت گم گم‌تر شویم! یقیناً نشنیدنِ ما گم‌شدن‌هامان بی چقدر بی بسیار مطابقِ میلِ حشو ملیح بسیار زیباترست وَ ما خداوندگارانِ صامت بی نیاز از تماشایِ پردهٔ سی نمایِ دیگریم! ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیّدمحمّدرضا لاهیجی ساکوتی.هند ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۱:۱۷
درود آرام گرفته در صدای بلند همواره کسی می کوشد دیرتر از هیجان من بنای پنهان مرا ویران کند در خلوت روی زانو مرور زمان آهنگش پوسیدگی چوب تخت وخوابش را در شتاب میخ پنهان می کرد دزدانه تابلو یی از نان وگوشت را در اندیشه نقاش مکاشفه می کرد مبهوت ،انگار کودکانه خودرا دوباره در حل وفصل خواستن رو می کرد چه کار عجیبی است گور خود را گم کردن نشسته بر تخت وپوسیده ومیخ فرو رفته هرتختی که تاج نمی خواهد بی تاج در تخت خود فرورفت در میخ شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۳:۲۱
از صمیمِ قلب امیدم به اکرامِ غمستعشق زیرا خدمتِ دنیاپرستان می‌کند! بداهه  شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۱۹:۱۲
دخترِ عشق حسابی بدنش یخ زده است! سلام و درود هنرتان بی نظیر هست
دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۰:۰۰
 دوشنبه ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ ۱۶:۰۷
لذت می برم با خوانش چندین باره ی آثارتانبنویسید و همواره بدرخشید
 سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۲ ۱۷:۳۴
درودبر شما استاد لاهیجی موفق باشی
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
|
نقد و آموزشنظراتمشاعره
کاربران اشتراک دار
محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
|
||||||||||
ارسال پیام خصوصی
ودرودبرشما بانوالهه 
سید هادی محمدی
وحید سلیمی بنی
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
درودبرشما استادلاهیجی بزرگوار
مثل همیشه بسیارعالی واستادانه بود