سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        خواهی خواند

        شعری از

        علی معصومی

        از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۰ دی ۱۴۰۰ ۱۶:۰۱ شماره ثبت ۱۰۶۱۳۱
          بازدید : ۱۳۱   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        خواهی خواند

        دوباره شعر مرا عاشقانه خواهی خواند
        هجای درد دلی با ترانه خواهی خواند

        سکوت نیمه شبی مانده از طلوع سحر
        انار بغض مرا دانه دانه خواهی خواند

        به یمن نافله هایی که بی اجابت ماند
        دعای مختصری بی بهانه خواهی خواند

        چه لحظه ها که گذشت و مرا نفهمیدی
        چه نغمه ها که بیاد زمانه خواهی خواند

        به کوچه های پر از خاطرات دیرین ات
        هوای دست مرا روی شانه خواهی خواند

        اگر چه ساده گرفتی همیشه حرفم را
        دوباره با نظری شاعرانه خواهی خواند

        تمام خط خطی من فدای چشمان ات
        تویی که با نگهی ماهرانه خواهی خواند
         
        برای لحظه ی خاموشی ام ملالی نیست
        نوای ساز مرا جاودانه خواهی خواند
         
        ◇◇◇
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مهرداد عزیزیان
        شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰ ۱۱:۲۷
        درود بر شما
        گفتنی هارا جناب غرب گرامی فرمودند
        پاینده باشید 👏👏🌺🌺
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰ ۱۵:۳۴
        درود استاد عزیز
        غزلی ناب و زیبا بود
        موفق باشید خندانک
        حمید غرب
        شنبه ۱۱ دی ۱۴۰۰ ۰۹:۳۱
        درود استاد معصومی عزیز

        بار دیگر با سروده ای زیبا و دلنشین ، ما را به مهمانی غزلی ناب دعوت فرمودید

        بسیار دلچسب و گیرا

        ذوقتان جوشان و چشمه شعرتان خروشان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        د گاهی به سرم می زند شبیه زن دیوانه کوچه مان عاطفه را بخشکانم زیر نور آفتاب تا خرد شوم تا نور را ولگرد کوچه عاصی زن دیوانه کنم آری برگرد دیوانه شده از افکار کوچه گاهی خشمت آفتاب دیگر یمی شود
        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش
        محمدرضا آزادبخت

        توقعی از کسی ندارم این یاد همه باشد اگر هرچند سالها کسی نیاید اشتباهی فکر توقع به سرت نزند هرچند اشعار همه را می خوانم ولی بی توقعم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0