بسم الله الرّحمن الرّحیم
دلم را با دلت همراه گردان
مرا از عشقِ خود آگاه گردان
رفیقآ بهرِ خورشیدِ نگاهَت
مرا سرگشته عینِ ماه گردان
سراپا قاصرم الکن بیانم
تو نورت را میانِ راه گردان
الهی در بیابانِ حضورت
مرا آبی درونِ چاه گردان
خدایا پیشِ پایِ دیدنِ تو
مرا قربانِ قربانگاه گردان
عزیزآ نزدِ گرمای پناهَت
مرا مشتاقِ این دلخواه گردان
قدیرآ لایِ دَستانِ شُکوهَت
مرا آغوش جویَت آه گردان
خدا اندازه ی مَکث ِ صباحی
مدد فرما ، شبم کوتاه گردان
حبیبآ روی بامِ لطفِ خویشَت
مرا دارنده ی مِصباح گردان
تو یزدانم تو جانِ جان تپش وار
دلم گوینده ی الله گردان
🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹 🌹
صلّ الله علیکم یامُصطَفینَ الاَخیار
سالروز شهادت حضرت معصومه (س) تسلیت
🌹 دلداده خواهر 🌹
جان سپارَد معصومه بهرِ نگاهی از برادر
جاده های مرگ را پیموده این دلداده خواهر
یا اَخی گویان نَفَس را حبس در بُغضی گران داشت
اشک اما همچو باران شرحِ دوری راست باوَر
پَر کشد هر لحظه قلبِ فاطمه سوی اُمیدی
آن تمنّایی که می بینی به گُنبد در کبوتر...
فرطِ دلتنگی نشسته روی چشمانِ به در دوز
دیدنی می شد اگر از ره رسد بوی صنوبر
دخترِ باب الحوایج گم شده درکوچه هایی ...
کز چراغِ روی او شب هایشان روز است منوّر ...
می دَوَد آهوی دل تا صحنِ شوقش تیزپا وُ
باخود اندیشد که آیا ضامنم گردد شَه آخر ؟...
باخدا منزل به منزل حرفِ دیدارِ رضا داشت
جان به لب امّا فداکَ یااَخی می خواند مکرّر ..
دست های نازنینش در قنوتِ انتظار وُ
صبرِ اَجمَل را به عرش و فرش آموزَد سراسر
لحظه های "مظهرِ شادی" ، به غمها غرق گشته ..
غصّه ی معصومه دیدارِ رضا بودش نه دیگر
عصمت از لب های سُرخی تا ثریّا سایه افکن
جبرئیل و فطرس و رضوان مریدش بال گستر
داغِ عَمّه در دلِ مولا جواد آتش بپا کرد
یادش آمد خیمه ها و زینب و شَهزاده اکبر
ضجّه می زد آه عمّه من چه گویم پیشِ بابا؟
تو چرا رفتی ز پیشم عمّه جان معنای مادر ...
بی تو دنیا خاک برسر می شود پوشَد سیاهی...
نیست دیگر دلخوشی بعداز توام همراه و رهبر
قم عزیزی را به خاکِ خویش دارد که ز اَرجَش
پای قبرِ او به سجده زَرّ و یاقوت ، لَعل و گوهر ... .