سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        مقاله آموزشی استاد احتضاری عزیز قسمت دوم
        ارسال شده توسط

        سید رضا موسوی

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۱۷:۱۰
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۷۵ | نظرات : ۲

        فاطمه اختصاري

        ترفندهاي زباني در غزل پست مدرن (قسمت دوم)  

         

        متاسفانه پس از انتشار بخش اول این مقاله نظراتی دیده می شد که نشانگر عدم مطالعه دقیق مقاله توسط دوستان بود، من خودم در پست قبلی مقاله تصریح کرد ه بودم که ترفندهای زبانی در هر سه بخش واج، کلمه و جمله (با تاکید بیشتری در بخش واج) در گذشته نیز سابقه داشته است. و تنها کیفیت و کمیّت آن متفاوت بوده است. درضمن اینکه دو ژانر ادبی دارای نقاط مشترکی باشند یک سوژه معمول است که حتی در مکاتب ادبی و نحله های فکری نیز دیده می شود اما مطمئنا نگاه به همان سوژه مشترک نیز دارای تفاوت های چشمگیری می باشد دقیقا مثل موضوع مورد بحث ما در زمینه ترفندهای زبانی! همچنین قابل ذکر است که مطمئنا این ترفندها در شعر سپید سالهاست به کار رفته و می رود و ما در این مقاله به نقدی استقرایی در شعر کلاسیک امروز و بطور اخص غزل پست مدرن مشغولیم.

         

        بخش دوم: ترفندهايي كه در واحد کلمه اتفاق مي افتند

        مدت زمان زيادي مردم به زبان شناسي انعکاسی اعتقاد داشتند (reflective linguistic)به اين معني كه هر چيزي كه گفته مي شود تكراريست از گفته هاي پيشين. مثل كودكي كه به او مي گويند: «اين ميز است» و او هم فقط به همان چیز مي گوید: «اين ميز است» اما بعدها چامسكي اصطلاح زبان شناسي زايا را پيش كشيد (generative linguistic) كه خاصيت زايايي زبان را مطرح مي كند و اينكه مي توان با توجه به داده هاي خود كلمات و تركيبات جديدي را در زبان به وجود آورد. مثلا همان كودك وقتي ببيند «بابا سبيل دارد» مي تواند اين داده را تعميم داده و هر مرد سبيلويي را كه ببيند بگويد: «بابا بابا»

        پس اگر ما مي توانيم تركيب «زندگي شدن» را اختراع كنيم به خاطر همین قابليت زايايي زبان است.

        ترفندهای زبانی در بخش کلمه و جمله بیش از آنکه براساس اصول روان کاوی باشد (آنگونه که در مبحث واج ها دیدیم) براساس همین ویژگی زایایی زبان بنا نهاده شده است.

        اما عبور از نُرم های زبانی در حوزه کلمات راه های بسیاری دارد که من در چند پست به این راهها اشاره خواهم کرد و با آوردن مثال به کارکردهای گوناگون هر یک می پردازم:

        - ترفندهای زبانی کلاسیک

        همانگونه که قبلا اشاره کردیم غزل پست مدرن از ادبیات گذشته نبریده است و استفاده از بعضی ترفندهای زبانی که در شکل صحیح کلمه دست نمی برند از این جمله اند. اتفاقی که اگرچه در ادبیات کلاسیک سابقه داشته در غزل پست مدرن با التزام متنی بیشتر و کمیت بالاتر بکار می رود و در واقع در آثار برتر این ژانر به تکامل رسیده است.

        جناس ها:

        جناس ها در زبان فارسی انواع مختلفی دارند که دکتر شمیسا در کتاب بدیع و بیان بطور کامل آن را شرح داده است.

        اما موضوعی که ما به عنوان پیشرفته ترین شکل جناس در غزل پست مدرن مدّ نظر داریم استفاده از چندین ظرفیت یک کلمه و ایجاد فضاها و روایت های موازی در کلیت اثر می باشد. این نوع جناس (pun) چون در واقع بدون تکرار کلمه به کار رفته در ادبیات فارسی در بخش «ایهام» طبقه بندی می شود اما می توان آن را نوع پیشرفته ای از Homophonemeمحسوب کرد. (دو كلمه كه از لحاظ آوايي يكسان تلفظ مي شوند ولي معاني متفاوت دارند)

        بخاطر عدم اهمیت چندان این بخش با ذکر چند مثال کوتاه از آن رد می شویم:

        می ریخت زیر چتر تو باران سکه ها

        این قلب را ببخش به یک مرد مستحق

        مونا زنده دل

        در این شعر در طول اثر با فضای مراسم ازدواج و عشق برای «قلب» به معنی دل فضاسازی می شود و از آن طرف با فضایی که واژه «سکه» می سازد و بعد کلماتی با اثر ناخودآگاه منفی از قبیل تب، بی رمق، شام آخر، لجن، وزغ و... برای معنای «تقلبی بودن» فضاسازی می کند.

        الو اورژانس ؟ بله ، حال اتاقم تنگ است

        عالین نجاتی

        مثال بالا نمونه ی خوبی از دو استفاده متفاوت از این ترفند می باشد. در واقع شاعر از یک کلمه نیز فراتر رفته و با توجه به اینکه «ح و ه» در زبان فارسی یک تلفظ دارند دو فضای متفاوت را در غزل با یادآوری ضمنی در ذهن مخاطب خلق می کند. با آوردن کلمه اتاق و... فضای «هال» را می سازد و دنبال می کند و با فضای تنگ و اورژانس و... فضای دوم یعنی «حال» را می سازد. یادمان باشد که در این شعر از معنی اصطلاحی «حال» (عشق و حال) هم در فضای سومی با کلماتی نظیر اسپرم ، بوسه ، تخمک و... استفاده شده است.

        ای چشمهای یک تن ِ صد مرد را حریف

        محمد ارثی زاد

        در این مثال نیز از همان ترفند بالا استفاده شده یعنی خوانش یکسان «تن ِ و تنه»! فقط تنها نکته آن است که این دو کلمه تقریبا یک معنی دارند و فقط با اضافه شدن کلمه قبلی (یک) و ایجاد ترکیب است که حال به دو فضای متفاوت «جسم» و «تنهایی» می رسیم

        روی انسان واژه گون کم شد، پیش اصوات تلخ = بد دهنی

        ایمان کرخی

        باز هم شبیه ترفند بالا امّا تفاوت موجود در اینجا آن است که به جای ایجاد فضای متفاوت با کلمه قبلی (یک تنه و یک تن ِ) خود ترکیب به دو بخش تقسیم شده و معنایی دوباره می یابد پس با دقتی دوباره می بینیم که دقیقا عکس ترفند بالا صورت گرفته و خود کلمه با نصف شدن ایجاد دو واژه و فضایی متفاوت کرده است.(واژگون به معنای وارونه و واژه+گون به معنای کلمه شده و مانند کلمه)

        ردّتماس خاطره ها پشت گوشی است

        صدیقه حسینی

        در اینجا باز هم استفاده دیگری گرفته شده یعنی ایهام حاصل یکبار به صورت «ردّ» (به معنای اثر) با فضاسازی خاطره، جاده ها و... بروز پیدا کرده و بار دیگر به صورت ترکیبی با کلمه بعد یعنی «ردّ تماس» معنا پیدا می کند که در فضاسازی آن از تلفن همراه، گوشی، زنگ زدن و... استفاده شده است. (می بینیم که حتی تکنیکی ساده و دستمالی شده مثل ایهام نیز در هر شعر نمود و تکنیک تازه ای دارد و شباهت غزل های پست مدرن به یکدیگر مطمئنا از شباهت شاعران سبک عراقی به یکدیگر بیشتر نیست.

        الف)

        می ترسی از گذشت زمان توی ساعتت

        رفت آمد سه عقرب ِ بد شکل بد شگون

        شهرام میرزایی

        ب)

        يک- دو- جنون ثانيه ها عقرب ِ چهار

        رضا عابدین زاده

        دو مثال بالا را آوردم تا نشان بدهم حتی در یک ترفند زبانی آنهم در بخش جناس آنهم از نوع Homophonemeآنهم از نوع تک کلمه ای آنهم دقیقا کلمات «عقرب و عقربه» (چیزی مثل دوقلوهای همسان) می توانند در کارکرد دارای استفاده ها و بسترها و فضاهای متفاوت باشند.

        و در ضمن یادتان باشد که اصلا ایهام در غزل پست مدرن یک میراث گذشته بوده و چندان اهمیتی ندارد که شاعر وقتش را صرف نوآوری در آن کند.)

        به سرم زد که باز هم بزنم توی رگ های خود هوای تو را

        شهرام میرزایی

        مثال بالا تقریبا از همان تکنیک شعر قبل (ردّ تماس) استفاده می کند یعنی یک کلمه در یک بار معنایی به تنهایی با کلمات فضاسازی می شود یعنی «هوا» با توی رگ زدن و... و بار دیگر در جمله-اصطلاح « هوای کسی به سر آدم زدن»! می بینیم که روند فضاسازی دارد از سمت کلمه به سمت جمله می رود...

        مرا ببخش عزيزم... به گرمی بدنت

        زهرا معتمدی

        در اینجا نیز همان تکنیک بالا استفاده شده است اما در این مثال «بخشیدن» یکبار به تنهایی با جمله بعد از سه نقطه معنا پیدا کرده و بار دیگر در جمله-اصطلاح «مرا ببخش عزیزم»! نکته دیگری که می شود به آن اشاره کرد این است که هر دو معنا بیش از آن که به فضاسازی «کلمات» وابسته باشند با قرارگیری در دو «جمله» متفاوت بسترسازی می شوند. اصطلاح «مرا ببخش» و «بخشیدن (عطا کردن) به آغوش کسی» نوعی ترفند بینابینی کلمه و جمله می باشد.

        این شعر با مرگ مولف ختم خواهد شد

        چیزی شبیه قصه ی داش آکل و مرجان

        زینب چوقادی

        در اینجا نیز معنای «پایان» از شعر، قصه، مرگ مؤلف و... به ذهن متبادر می شود و معنای «مراسم ختم» هم با داش آکل ، مرگ مؤلف و... نکته جالب اینست که خود اصطلاح مرگ مؤلف هم در واقع بدون آنکه ایهامی داشته باشد دو فضا (با دارابودن معناهای تحت اللفظی و اصطلاحی) ایجاد می کند و این فضای موازی همان چیزی ست که غزل پست مدرن در لابیرنت های ایده آل خویش به آن می اندیشد.

        ساعتت کوک ِ اتفاقی که ، دارد از بی گدار می افتد

        زهره جعفرزاده

        در اینجا همان تکنیک ها و فضاسازی های بالا انجام گرفته یک معنا با بی گدار افتادن و... یکی با اتفاق افتادن و... اما نکته ای که در این مثال جنبه ی آموزشی دارد اینست که در این ایهام از شباهت نوشتاری انواع «ی» در زبان فارسی استفاده شده است یعنی اینکه اینجا یکبار خوانش با «یاء معروف» و یکبار با «یاء مجهول» صورت می گیرد که در گذشته و هم اکنون در قسمتهایی از افغانستان و تاجیکستان تلفظی کاملا متفاوت دارند اما چون در زبان فارسی معاصر تلفظ مشابهی دارند ما آنها را در این بخش طبقه بندی کردیم.

        اما اگر تلفظ متفاوت بود تکلیف چه می شود؟!

        این نوع ایهام در واقع زیرمجموعه و نوع متکامل تر بخش دیگری از مطلب جناس ها یعنی Homomorphemeمی باشد. در اینجا دو کلمه نوشتار کاملا یکسانی دارند اما تلفظ کاملا متفاوت و طبیعتا معنایی متفاوت داشته که خود نیاز به دو بستر زبانی متفاوت دارد. این نوع از ترفند زبانی در مبحث جناس در ادبیات کلاسیک تقریبا بی سابقه است!

        هی شک شدن به هستی ِ «قلبم برای تو»

        مریم حقیقت

        در مثال بالا می توان خوانش «شوک shock» و «شَک shak» را داشت که در واقع نوع دیگری از ترفندهای زبانی است که در غزل پست مدرن در مبحث جناس صورت می گیرد. مثل بخش قبلی در اینجا نیز نیاز به بستر سازی است که در معنای اول یا کلماتی نظیر ماساژ، قلب، دکتر ... ایجاد شده و در معنای دوم با کلماتی نظیر شکستن قلب، گریستن و شکی که در کل اثر حکمفرماست فضاسازی صورت می گیرد.

        در کدام کس به نطفه می رسم؟ کدام شعر؟

        وحید نجفی

        که اگرچه وزارت ارشاد عزیز با فتحه ای سعی در لاپوشانی این ترفند زبانی داشته است اما به طور واضح با بوسه ، لب ، نطفه، منشی دوکاره و... کاملا معنای دوم نیز به ذهن متبادر شده و روایت خود را در اثر جاری می کند.

        در انتها می شود به صراحت عنوان کرد که استفاده از ایهام در غزل پست مدرن جزئی از شعر و در تعامل فرم و محتوا می باشد و فراتر از یک تکنیک ساده می باشد همچنین زیرپوستی بودن ترکیب و ایجاد بستر سازی مناسب در طول اثر از ویژگیهایی است که آن را از غزل کلاسیک ممتاز می کند.

        در هر صورت با توجه به اینکه تاکید غزل پست مدرن بر گونه دیگری از ترفندهای زبانی در بخش کلمه است سریعتر از این بخش عبور می کنیم و وارد مبحث اصلی «ساخت کلمه» در غزل پست مدرن می شویم:

        Word coinage:

        این مبحث شامل ساخت کلمات جدید است. همانگونه که در مثالهای بالا دیدیم ترفند زبانی در آنجا محدود بود به استفاده هایی پیچیده تر از کلمات موجود (چیزی که در ادبیات کلاسیک به مقدار کافی وجود دارد) اما ساخت کلمات جدید در ادبیات گذشته یا وجود نداشته و یا به صورت تجربه هایی اندک آنهم بدون التزام متنی دیده می شود. حال به ارزیابی بکارگیری این نوع از ترفندهای زبانی در غزل پست مدرن به صورت مفصل می پردازیم:

        1- bound morphemes)تک واژهای وابسته(:

        تک واژ های وابسته که حال خود کاربرد مستقل می یابند، کلماتی مثل بی، ها و... که به صورت مستقل دارای معنا نیستند اما به شکل تک واژ آزاد Free morphemes کاربرد می یابند مثلا:

        مرا بگیرد و احساس بی... شدن بدهد

        مونا زنده دل

        در اینجا تهی شدن شاعر و در واقع کلمه ی «بی» بر روی زبان پیاده شده و دیگر چیزی از متن اولیه باقی نمی ماند که به تحلیل منطقی آن بپردازیم.

        ترینرا باز هم کم کرده ام می آورم کم را

        محمدرضا شالبافان

        در اینجا هم مثل مثال بالا کمتر شدن (صفت تفضیلی) به مرحله کمترین شدن می رسد (صفت عالی) و در نهایت جز «ترین» از آن چیزی نمی ماند جمله بعدی نیز هرچند ظاهرا در توضیح این فرایند برآمده اما با پیوند خوردن به اصطلاح «کم آوردن» نوعی فضای زبانی تازه را به متن اضافه می کند.

        من جیغ می... ساکت نشستم زیر باران

        سید مهدی موسوی

        در اینجا جانشینی «می» به جای یک تک واژ آزاد در واقع وانمودی ست بر خفه شدن جیغ در گلو و به نوعی برخورد جیغ و سکوت در یک کلمه! پیاده کردن محتوا بر روی زبان و عدم استفاده ابزاری از کلمات و پویش آنها در غزل پست مدرن مهمترین ویژگی هایی هستند که این نوع ترفندهای زبانی را رقم می زنند...

        ادامه دارد


        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۹۳۷ در تاریخ چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۱ ۱۷:۱۰ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0