سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 2 خرداد 1403
    15 ذو القعدة 1445
      Wednesday 22 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        چهارشنبه ۲ خرداد

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        دروازه های آتن
        ارسال شده توسط

        صابرخوشبین صفت

        در تاریخ : دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۱۲
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۴۷۷ | نظرات : ۴

        دروازه های آتن "کشتی بادبانی مان ،به طور کامل در آتش سوخت و من و چند سرباز دیگر ،خود را به آب انداختیم و با شنا و کمک چوبهای شناور ،خود را به ساحل رساندیم . نیروی دریایی ما شکست خورده بود و تمام امید ما به نیروهای پیاده و سواره نظام گارد شاهنشاهی بود . خشایارشاه و لشکریان همراهش ، فاصله ی زیادی با ما داشتند و ما بعنوان سربازان پیش مرگ ، باید راه و مسیر را برای آنها هموار می کردیم . شب شده بود و در حالی که هوا به شدت سرد شده بود ، به نزدیکی یکی از روستاهای ساحلی یونان رسیدیم . لباسهای جنگی خود را در آوردیم و لباس یونانی پوشیدیم . مردم روستا ، زیاد دل خوشی از پادشاه یونان نداشتند و خیلی دوست داشتند ما را همراهی کنند و انتقام خود را از حکومت خودکامه ی یونان بگیرند . با کمک روستاییان معترض ، اسب و مقداری غدا تهیه کردیم و به همراه چند نفر از آنها ، راه آتن را در پیش گرفتیم و به مسیر حرکت خود ادامه دادیم . برای اینکه کسی به ما شک نکند ، روزها استراحت می کردیم و شبها به راهمان ادامه می دادیم . با اینکه فاصله ی زیادی با آتن نداشتیم ،ولی از مردم شهر و روستاهای دور و بر درباره ی حمله ی سربازان هخامنشی و لشکرکشی خشایارشاه ، چیزهایی می شنیدیم . در یکی از شهرهای کوچک نزدیک آتن ، سربازهای یونانی در ورودمان به شهر به ما شک کردند و بعد از درگیری با آنها به بیرون شهر فرار کردیم و در کوههای اطراف شهر ، پناه گرفتیم . سربازهای یونانی به تعقیب و گریز ما پرداختند و ما مجبور شدیم چند روزی را در کوهها بمانیم و بخاطر خطر بزرگی که در کمینمان بود ، پناه بگیریم و بسوی آتن حرکت نکنیم . بعد از دوسه روزی توقف ، شب هنگام به راه خود ادامه دادیم و به نزدیکی آتن و دروازه هایش رسیدیم . راه های ورودی آتن کامل بسته بود و به شدت از ورودی ها و دروازه های شهر محافظت می شد . کار سختی در پیش رو داشتیم و برای همین محبور بودیم از روی برنامه و حساب و کتاب به شهر وارد شویم و کسی به ما شک نکند . به علت خستگی زیاد و محافظت شدید از دروازه های آتن ، چند روزی برنامه ی مان را عقب انداختیم و در نزدیکی های آتن به استراحت پرداختیم . طبق شنیده های ما ، خشایارشاه به نزدیکی سواحل یونان رسیده بود و به خاطر رد گم کنی و جلوگیری از توقف و درگیری با لشکریان شاه ، باید هر چه زودتر خود را به آتن می رساندیم و بعد از درگیری با سربازان داخل شهر و مشغول کردن یونانی ها به جنگ در شهر ، راه را برای حرکت و حمله ی شاه و گارد شاهنشاهی ،هموار می کردیم . برای همین ، صبح زود به یکی از دروازه های آتن حمله کردیم و با اینکه خسارتهای زیادی دادیم ولی در هر صورت وارد شهر شدیم و فکر لشکریان یونانی را به درگیری در شهر مشغول کردیم . پایان 24/12/1394 صابر خوشبین صفت

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۶۷۵۹ در تاریخ دوشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۱:۱۲ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        فریبا غضنفری  (آرام)
        سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۰:۰۸
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        صابرخوشبین صفت
        سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۰۰:۴۸
        سلام و درود به بانو غضنفری ....
        درودها بر شما خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        سه شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۴ ۱۰:۴۵
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1