سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403
  • شهادت استاد مرتضي مطهري، 1358 هـ ش - روز معلم
23 شوال 1445
    Wednesday 1 May 2024
    • روز جهاني كار و كارگر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    تواضع
    ارسال شده توسط

    محسن مهرپرور ( م مهر)

    در تاریخ : شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۰ ۱۳:۵۹
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۲۵۱۶ | نظرات : ۶

    تواضع

    تواضع آن است كه انسان، خود را از كسانی كه در جاه و مقام از او پایین ترند، برتر نداند و نیز به معنای شكسته نفسی و افتادگی آمده است كه آدمی خود را از دیگران بالاتر نبیند.[1]
    ریشه تواضع «وضع» است به معنای خویش را كوچك نشان دادن، در مقابل «تكبر» كه خود را بزرگ دانستن است.[2]
    باید توجه داشت كه مفهوم تواضع به معنای كوچكی كردن و به دیگران ارج نهادن است، نه آنكه تواضع خود را خوار كردن و زیر بار ذلّت رفتن باشد، تواضع اقدامی است كه انسان داوطلبانه در برابر دیگران به خاطر امتیازاتی كه در آنان احساس می كند، انجام می دهد، ممكن است فردی خود را برابر دیگران از جهتی یا جهاتی دارای امتیاز ببیند، برای اینكه مبادا به غرور و تكبر مبتلا شود باید به جهات امتیاز خود توجه نكند، بلكه به امتیازهای دیگران، حتی احتمال پاره ای امتیازات در آنان توجه كند و به خاطر همان جهات امتیاز، فروتنی كند؛ اما ذلّت امری است كه معمولاً از ناحیه دیگران تحمیل می گردد، و در ذلّت، فردِ ذّلت پذیر تحقیر می شود، اگر تواضع با ذلت همراه شود، مردود است.
    تواضع در قرآن
    ایمان و اعتقاد به خدا، تمام شؤون زندگی انسان مؤمن را در بر می گیرد. آن گونه كه آثار بندگی خدا در رفتار و گفتار او آشكار می شود. یكی از برجستگیهای اخلاقی كه قرآن كریم در وصف بندگان خدا بیان كرده، رفتار متواضعانه آنان است:
    «وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذینَ یَمْشونَ عَلَی الاَرضِ هَوناً وَ اِذا خاطَبَهُمُ الجاهِلونَ قالُوا سَلاماً»[3]
    بندگان خدای رحمان كسانی اند كه با تواضع روی زمین راه می روند و چون نادانان خطابشان كنند سخن نرم و مسالمت جویانه گویند.
    خداوند سبحان به رهبر اسلام چنین سفارش می كند:
    «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبعَكَ مِنَ الْمُؤمنینَ»[4]
    در برابر هر یك از مؤمنان كه از تو پیروی می كند، فروتنی كن.
    همچنین در كنار وظایف متعددی كه برای فرزندان نسبت به پدر و مادر ذكر كرده، فرموده است:
    «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذًُلَّ مِنَ الرَّحمَهِ»[5]
    در برابرشان، از روی مهربانی، شانه ها را فرو انداز (تواضع كن).
    چند روایت پیرامون تواضع
    پیشوایان اسلام در سخنان متعددّی ارزش تواضع را بیان كرده و حد و مرزش را تعیین نموده اند.
    امام رضا ـ علیه السلام ـ پیرامون حدّ تواضع چنین فرموده است:
    «تواضع درجاتی دارد، از آن جمله، انسان قدر خویش را بشناسد و با دلی سالم در جایگاه خود نشیند، دوست نداشته باشد به سوی كسی رود، مگر چنان كه به سویش آیند (با مردم چنان كه دوست دارد با او رفتار شود رفتار كند) اگر بدی بیند، آن را با نیكی بپوشاند، فرو خورنده خشم و درگذرنده از (لغزش) مردم باشد و خداوند نیكوكاران را دوست دارد.»[6]
    در این راستا امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
    «از تواضع است كه در نشستن به پایین مجلس راضی باشی و با هر كسی رو به رو شدی، سلام كنی، نزاع و مجادله را ترك گویی، گرچه حق با تو باشد، و دوست نداشته باشی كه به خاطر تقوایی كه داری تو را ستایش كنند.»[7]
    رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ تواضع را سبب رفع ستم از جامعه دانسته، می فرماید:
    «تَواضَعُوا حَتّی لا یَبْغی اَحَدٌ عَلی اَحَدٍ»[8]
    نسبت به یكدیگر فروتن باشید تا كسی بر دیگری ستم روا ندارد.
    نقل شده است كه روزی آن حضرت به یارانش فرمود: چرا شیرینی عبادت را در شما نمی بینم! پرسیدند: شیرینی پرستش چیست؟ فرمود: فروتنی.[9]
    حضرت امیر ـ علیه السلام ـ نیز فروتنی را از بزرگترین عبادتها شمرده و فرموده است.
    «عَلَیْكَ بِالتَّواضُعِ فَاِنَّهُ مِنْ اَعْظمَ العِبادَه»[10]
    بر تو باد به تواضع، كه از بزرگترین عبادتهاست.
    آثار تواضع
    این صفت زیبای انسانی آثار نیكو و گرانقدری دارد كه به برخی از آنها اشاره می كنیم:
    1 . مایه سربلندی است. رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
    «اِنَّ التَّواضُعَ لا یَزیدُ الْعَبْدَ اِلّا رَفْعَهً فَتَوا ضَعُوا یَرْحَمُكمُ اللهُ»[11]
    فروتنی جز بر سربلندی بنده نیفزاید، پس تواضع كنید، خدایتان شما را رحمت كند.
    حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ فرمود:
    «طُوبی للْمُتواضِعینَ فِی الدُّنیا هُمْ اَصْحَابُ المَنابِرِ یَوْمَ القِیامهِ»[12]
    خوشا به حال فروتنان در دنیا، آنان در روز رستاخیز از اهل جایگاههای بلند (عزّت و شرف) هستند.
    حضرت صادق ـ علیه السلام ـ نیز فرموده است:
    «اِنَّ فی السَّماءِ مَلَكَیْنِ مُوَكَّلینِ بِالعِبادِ، فَمَنْ تَواضَعَ للّهِ رَفَعاهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ وضَعاهُ»[13]
    همانا دو فرشته در آسمان بر بندگان گمارده شده اند پس هر كس كه به خاطر خدا فروتنی كند او را بالا برند، و آن كس كه تكبّر كند پایینش آورند.
    2 . نردبان ترّقی است. امیرمؤمنان علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
    «اَلتَّواضُعُ سُلَّمُ الشَّرَفِ»[14]
    فروتنی، نردبان شرافت و بزرگی است.
    3 . سبب نظم می گردد. حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرموده است:
    «بِخَفْضِ الْجَناحِ تَنْتَظِمُ الاُموُرُ»[15]
    با تواضع كارها مرتّب می شود.
    4 . محبّت آور است. آن حضرت در این باره نیز فرمود:
    «ثَمَرَهٌ التَّواضُعِ الْمَحَبَّهُ»[16]
    میوه فروتنی مهربانی است.
    تواضع در برابر چه كسانی رواست؟
    فروتنی، در فرهنگ اسلام، تنها در برابر بزرگان دین، فرزانگان دانش، مؤمنان و پدر و مادر شایسته و پسندیده است، زیرا در اینگونه موارد تواضع با ذلت همراه نیست اما تواضع در مقابل مستكبران، فرومایگان و یا توانگران به خاطر ثروت و قدرت آنان زشت و نكوهیده است. زمانی كه تواضع، انگیزه و جهت غیر الهی داشته باشد، شكل «ذلّت» به خود می گیرد و سبب بی مقدار شدن ارزشهای والای انسانی می گردد.
    امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود:
    «مَنْ اَتی غَنیّاً فَتَواضَعَ لَهُ لِغِناهُ، ذَهَبَ ثُلْثادینهِ»[17]
    هر كس نزد توانگری رود و به خاطر ثروتش برایش فروتنی كند، دو سوّم دینش از میان رفته است
    چند نمونه از تواضع معصومین ـ علیهم السّلام ـ
    رهبران معصوم ـ علیهم السّلام ـ كلیه صفات انسانی از جمله تواضع را در حد اعلا دارا بودند، بطور مثال:
    1 . رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ از روی تواضع، به گوسفندان علف می داد و شیرشان را با دست خود می دوشید، كفش و لباسش را خود وصله می زد، با خدمتكاران هم غذا می شد، در آسیا كردن غلّه به خدمتگزار خود كمك می كرد، نیازمندیهای خانه را از بازار تهیه كرده، به خانه حمل می كرد، با دارا و ندار، كوچك و بزرگ دست می داد، در سلام كردن بر دیگران پیشی می گرفت و دعوت مؤمنان را می پذیرفت.[18]
    2 . پدر و پسری از یاران امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ مهمان آن حضرت شدند، ایشان به آنان احترام گذاشت و آنها را در بالای مجلس جای داد و خود پیش روی آنان نشست. سپس غذا آورد و با هم صرف كردند. پس از غذا، «قنبر»، خدمتگزار امام، طشت و ابریق[19] آورد و خواست بر دست مهمانان آب بریزد. امام خود برخاست، ابریق را گرفت تا بر دست مهمان خویش آب بریزد. در این حال، مهمان با سرعت، دست خود را عقب كشید و عرض كرد: ای امیرمؤمنان! چگونه در محضر خدا، كسی مثل شما روی دست من آب بریزد؟ امام فرمود: درست است كه خدا تو را می بیند، ولی من برادر تو هستم، بنشین و دستت را بشوی، پاداش این كار آن است كه در بهشت، ده چندان به من خدمت خواهند كرد، مهمان پذیرفت و دستش را شست. سپس آن حضرت، ابریق را به فرزندش، محمد حنفیه داد و فرمود: اگر این پسر به تنهایی مهمان من بود، خود آب بر دستش می ریختم، ولی خداوند دوست دارد میان پدر و پسر تفاوتی باشد. برخیز! تو نیز بر دست پسر آب بریز.[20]
    3 . حضرت باقر ـ علیه السلام ـ فرمود:
    «پدرم با كسانی مسافرت می كرد كه او را نشناسند و با كاروانیان شرط می كرد كه برخی نیازمندیهایشان را برآورده سازد و به‌ آنان خدمت كند،در سفری آن حضرت سرگرم خدمت به مسافران بود كه فردی از آن میان او را شناخت و به اهل كاروان گفت: آیا می دانید این شخص كیست؟ گفتند: نه. گفت: این علی بن الحسین ـ علیه السلام ـ است، مسافران گرد آن حضرت حلقه زدند، دست و پای ایشان را بوسیدند و گفتند: ای فرزند رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ آیا می خواهید ما دوزخی شویم؟ اگر خدای نخواسته ما به شما بی ادبی می كردیم، بدبخت می شدیم، چه سبب شده كه شما چنین كنید؟ فرمود: من هرگاه با آشنایان مسافرت كنم آنان به احترام پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بیش از حد به من خدمت می كنند، از بیم آنكه مبادا شما نیز چنین كنید، ناشناخته با شما همراه شدم.»[21]
    4 . حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ روزی به یارانش فرمود:
    «از شما خواهشی دارم گفتند: بفرما ای روح الله! ما در خدمت شما هستیم گفت:‌می خواهم پای شما را بشویم. گفتند: ما به چنین كاری سزاوارتریم. فرمود: سزاوارترین مردم به خدمت كردن عالم و دانشمند است. آن گاه برخاست و پای یاران خود را شست و فرمود: من این گونه تواضع كردم تا شما نیز بیاموزید و پس از من با مردم تواضع كنید با تواضع بنای حكمت و دانایی آباد می شود، نه با تكبّر، زراعت در دشت هموار رشد می كند نه در كوه و كمر.»[22]
    افتادگی آموز اگر قابل فیضی هرگز نخورد آب زمینی كه بلند است به امید آنكه سخن و سیره رهبران الهی را آویزه گوش كرده، از رذالت تكبر و غرور دست بشوییم و به فضیلت تواضع و فروتنی دست یابیم. آمین.
    ________________________________________
    [1] . لغت نامه دهخدا، واژه تواضع و معراج السعاده، باب چهارم، صفت پانزدهم.
    [2] . بحارالانوار، ج 72، ص 118.
    [3] . فرقان، آیه 63.
    [4] . شعرا، آیه 215.
    [5] . اسراء، آیه 24.
    [6] . اصول كافی، ج 2، ص 101.
    [7] . همان، ص 100.
    [8] . میزان الحكمه، ج 10، ص 508.
    [9] . جامع السعادات، ج 1، ص 395، اعلمی.
    [10] . بحارالانوار، ج 72، ص 119، بیروت.
    [11] . جامع السعادات، ج 1، ص 396.
    [12] . همان.
    [13] . وسائل الشیعه، ج 11، ص 215.
    [14] . شرح غررالحكم، آمدی، ص 263.
    [15] . همان، ج 3، ص 229.
    [16] . همان، ص 327.
    [17] . نهج‌البلاغه، فیض، ص 1187.
    [18] . بحارالانوار، ج 70، ص 208.
    [19] . ابریق نوعی ظرف آب است شبیه آفتابه كه برای دست شستن سر سفره مورد استفاده قرار می گرفته است.
    [20] . بحارالانوار، ج 72، ص 118.
    [21] . سفینه البحار، ج 1، ص 382.
    [22] . اصول كافی، ج 1، ص 29.




    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۵۵۳ در تاریخ شنبه ۱۸ تير ۱۳۹۰ ۱۳:۵۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید
    ۱ شاعر این مطلب را خوانده اند

    رضا حمیدی راد(احسان)

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0