سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 23 ارديبهشت 1403
    5 ذو القعدة 1445
      Sunday 12 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        يکشنبه ۲۳ ارديبهشت

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        تقدیم به طاها
        ارسال شده توسط

        مینا فیروز

        در تاریخ : سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۲ ۲۳:۰۵
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۸۸۴ | نظرات : ۱۷

        در دل نوشته ات مرا خطاب خود خواندی
        پس گوش فرا ده
        منم همان دخترکی که سر ورق دفترت نوشتی
        ای دختر خانمی که مینافیروز نام توست و شگفتا که زهری تلخ به جام توست.
        من در شراب زندگانی به جای مشروب عشق
        شرابی از واقعیت ریختم
        تلخ است میدانم ولی راهی است که خودم انتخاب کردم
        باید بروم
        میدانم مقصدم مرگ تنهاییست
        بدون هیچ یاوری
        ولی تو ، طاها
        حقیقت زندگی را قبول مکن
        بجنگ برای هدفت
        همانند من خلع سلاح مشو
        اگر حتی شده به دروغ دست به شراب عشق زنی
        نهراس بنوش دروغ را
        اینجا دنیاست و فاصله ی یک عشق تا عشق بعدی به اندازه یک نخ سیگار است
        همان سیگاری که تو را معتاد از عشق کرد
        مرا نیز وا داربه کشیدن کرده بود
        تنها تفاوتش این بود که در اوایل سیگار کشیدنم هم نفسم ، همسفرم بود
        ولی اکنون نیست و کنجی از شهر دنیا در آغوش معشوقه اش خفته است
        ومن اینجا در آغوش سرد تنهایی هر شب لبانش را میبوسم
        من در حسرت دستان گرم او ماندم و او دوام نیاورد و رفت
        تو بمان
        مباد روزی برسد که در آغوش غریبه ای بی تابش باشی!!
        طاها
        بمان زندگی را زندگی کن نه همانند من زنده مانی!!!
        من به او گفته بودم اگر بروی زندگی را زنده مانی میکنم نرو بمان
        ولی او گفت : برو من به آینده تو خوش بینم
        گمان کرد که من رفته ام غافل از اینکه خودش دو پا داشت و دو پا نیز قرض گرفت و مشتاقانه به آغوش مائده اش خفت!!
        برای او زندگی کن
        حتی اگر نبود
        خیالش را
        رویایش را
        زندگی کن
        برای یک زن باید مرد بود
        تو برای او مرد باش!!

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۲۵۶۵ در تاریخ سه شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۲ ۲۳:۰۵ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0