سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 12 ارديبهشت 1403
  • شهادت استاد مرتضي مطهري، 1358 هـ ش - روز معلم
23 شوال 1445
    Wednesday 1 May 2024
    • روز جهاني كار و كارگر
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت

    پست های وبلاگ

    شعرناب
    می ترسم از مـرگ ؛ فقط بخاطــرِ اشکهای مادرم...( از نگاره های بارون خورده )
    ارسال شده توسط

    زهرا محمد زاده (زِلفِشـــه)

    در تاریخ : دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۲ ۰۸:۳۹
    موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۱۴۱۶ | نظرات : ۵۰

    به نام خدای همین حوالــی...
    تنها رفیق تنهایی هام
    تنها مرهم همه دردام
     
     
    **************
    دلم گرفته ای خدا
    منم ,  آهوی تنها
    تو این برزخ , تو این ذنیا
    که گرگ و گله بودنش تو ذات آدمهاست  خیلی مردی میخواد که گله ی  آهوی دل خودت  باشی
     
    آره ... همه حرفم اینه
    یه وقتایی که دلت گرفته , یه وقتایی که بغض داری , یه وقتایی که یه مشت حرف هم آرومت نمیکنه , یه وقتایی که تلخی  دردکشیدن رو نمیخوای به هر لذت زودگذر این دنیا بدی اونوقت  مرگ برات میشه شیرین تر از عسل
    و حس دلتنگی برای خدا و اونی که زودتر از تو رفته تو آغوش امنش تمام وجودتو پر می کنه
    لحظه لحظه ها رو می شماری تا مرگ لنگان لنگان از راه برسه و دستای کوچیک تو رو بگیره تو دستاش و همپاش قدم برداری تو جاده ی امن خدا
     
    اونجا که نه دردی باشه و نه رنجی نه تبی باشه و نه سوزی
    فقط تو باشی و خدا لای این ابرا ...
     
    راستی مرگ هم ترس داره...؟!
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    یادمه یه بار خدا که اینو  ازم  پرسیده بود , گفتم : آره بعد از تو  از مرگ می ترسم  با تموم حسِ نابِ  شیرینش
     
    آره می ترسم
    .
    .
    .
    .
    .
    می ترسم فقط بخاطر اشکهای مادرم.....
     
     
     
     
    ــــــــــــــــــــــ
    به قلم بارونیم : زِلفِشِــه --- در تابستانی ترین فصل رخوت و درد ---

    ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
    این پست با شماره ۲۲۴۹ در تاریخ دوشنبه ۱۵ مهر ۱۳۹۲ ۰۸:۳۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

    نقدها و نظرات
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    1