سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 11 آبان 1403
    29 ربيع الثاني 1446
      Friday 1 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۱۱ آبان

        پست های وبلاگ

        شعرناب
        مباحثه
        ارسال شده توسط

        محمد اکرمی (خسرو)

        در تاریخ : چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹
        موضوع: آزاد | تعداد بازدید : ۳۰۳ | نظرات : ۳۲

        در این چند سال که من گهگاه با شعر فارسی سر و کار داشته ام واحیانا دفتری چند از کارهای خود را منتشر کرده ام و فی المثل کارهای من به بازار آمده است و به تفاریق اینجا و آنجا گاهی مورد سنجش و داوری و بحث و نقد بعضی از اعزه صاحب نظران واقع شده، یکی دوجا دیده ام که برخی از اجله اصحاب نقد و نظر در پاره ای موارد بر زبان و مسلک گفتار من در شیوه بیان گاه خرده گرفته اند و ناخرسندی نموده که چرا فلان کلمه یا عبارت و اصطلاح کهن در سخن من آمده، چرا فی المثل نگفته ام «مرکب» یا «جوهر» و گفته ام «حبر» چرا به جای «جوهردان و مرکب دان» گفته ام «محبر» یا به جای اینکه بگویم «سوما» و «ثالثا» و «سومنده ش» در سخن من «سه دیگر» آمده است. امروز مصطلح است و متداول که می گویند «اوناهاش» و«ایناهاش» من چرا باید گفته باشم «آنک» و «اینک»؟ و از این قبیل خرده ها که مربوط است به جنبه صوری و زبانی شعر و فرهنگ کلمات و احیانا جمله بندی و سیاق عبارت.
        با همه احترام و علاقه ای که درخود نسبت به این عزیزان احساس می کنم، وبا توجه به اینکه اصولا بر من نیست و شاید خوشایند نباشد جوابگویی به این گونه امور و مسائل خاصه که پای «من» و «منم» به میان می آید که سخت از آن پرهیز دارم، با این همه مخصوصا برای روشن شدن ذهن نوجوانان و نیز برای اینکه سکوت مخاطب_که منم_ بر بی اعتنایی و بی احترامی ، خدای ناکرده، نسبت به گوینده و خطاب کننده _که ایشانند_ حمل نشود یا از آن تصور رضایت و تایید و تصدیق نکنند، پر بیجا نمی دانم که اینجا چند کلمه ای در این خصوص یادداشت کنم خاصه که بعضی از اعزه خرده گیران با کمال بی غرضی صمیمانه و از طریق مهر و دلسوزی و برای اصلاح تربیت من سخن گفته اند و من برای سخن ایشان ارزش و احترام قائلم (مثلا برای آل احمد)همچنان که یاوه گویان مغرض و بی ذوق و بیسواد و بی خبر را به حال خود باید گذاشت، همچنان مهربانی و مردمی، صدق و صمیمیت را نیز باید سپاس گذارد و پاسخ شایسته و بصفا گفت.
        نخستین و کوتاه ترین جواب ها این است: چون ذوق و پسند من چنین است چنانها گفته ام که پسندیده ام به آن طور ها که مرسوم و متداول است. و عموم می گویند و می پسندند، همه گویند؛ولی گفتن سعدی دگر است. بسیارند کسانی که معمولی و مطابق مرسوم رایج سخن می گویند ولی من نمی پسندم، اگر معانی و احوال را گهگاه بپسندم، الفاظ و اقوال را نمی پسندم. جواب دوم اینکه من اصولا حالت شعر و تغنی را غیر از احوال عادی و معمولی زندگی روزمره می دانم، غیر از بقیه احوال خور و خواب و خشم و شهوت، لحظه شاعری و الحام و سرایش را_(آن لحظه را که با حالی و معنایی گلاویزی و از خور و خواب و خشم و شهوت افتاده ای، همه کارهای دیگر را یکسو نهاده ای و شعر تو را سراپا تسخیر کرده است وتمام هوش و حواس و همت تو متوجه اوست....)_غیر از دیگر لحظات معمولی و بی حاصل عمر میدانم و می بینم فرق است بین این حال و احوال و اوقاتی که مثلا دراز کشیده ای تا خوابت ببرد،یا داری ریش می تراشی آن هم با چه شتابی چون طبق معمول در حدود یک ساعت ونیم دیر شده، یا منتظر تاکسی و اتوبوسی یا خوابی یا چه و چعا از تمام اوقاتی که «او» نیامده و تو آدمی هستی مثل باقی آدمها، معمولی،رسمی، عادی، عامی، حتی «چیز دیگری غیر از چیز های دیگر» باید برترو جلیل و جمیل تر،شکوهمند، متعالی،فاخر باشد وغیر از آنچه عادیو پیش پا افتاده و متعارف است. این باید در سرشت و فطرت آن لحظه باشد و شاید اطلا به تو مربوط نیست مربوط به «او»ست،تو هیچ کاره ای، یا منتهاش یک ربط ، پیغام رسان، آنتن وحتی ماشین تحریری.
                                                                                                         (م.امید/مهدی اخوان ثالث)
        (پاره ای از موخر کتاب «از این اوستا» که می توانید متن کامل رو اونجا بخونید و هفت هشت دلیل دیگه هم به تفصیل می آرند)
        من به شخصا موافقم با ایشون
        ولی نظر شما چیه ؟ حتما بنویسید

        ارسال پیام خصوصی اشتراک گذاری : | | | | |
        این پست با شماره ۱۳۶۴۳ در تاریخ چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۰۹:۳۹ در سایت شعر ناب ثبت گردید

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۰۷:۰۸
        اللَّهُمَ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ
        روح همه درگذشتگان از این جمع شاد خصوصا
        مرحوم استاد اقتداری
        مرحومه خرم بخش
        مرحومه فاطمه توکلی
        مرحومه سمیرا خوشرو
        مرحوم استاد یاسر رییسوند
        مرحوم استاد سیدعلی کرامتی مقدم
        مرحوم استاد حاج مهدی عاطف (استکی(
        مرحوم عباس ترکاشوند (عارف(
        مرحوم باقر رمزی (باصر)

        روحشان شاد و یادشان گرامی
        امید که خلد آشیان باشند
        فاتحه و صلوات
        خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۱:۱۶
        خدا رحمت کند همه را
        و روحشون قرین رحمت
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        عارف افشاری (جاوید الف)
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ۰۴:۵۶
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۰۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۰۳:۵۳
        خندانک خندانک
        آذر مهتدی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۰۵:۰۳
        درود جناب استکی گرامی
        روحشان شاد و آثارشان ماندگار
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۰۵:۳۰
        عرض تسلیت خدمت استاد ملحق عزیز وخانواده های معزا خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۰۶:۲۰
        روحشون شاد
        خدا به خانوادشون صبر بده
        خندانک خندانک خندانک
        رحیم فخوری
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۲:۴۲
        درودها نمی دانم گوشی من قاط زده یا چشممام بیراه رفته بودند
        این وبلاگ اول صبحی برای استاد استکی عزیز مان بود حالا شده برای آقا محمد نازنین ‌‌؟من حتی برای وبلاگ استاد استکی پیام تسلیت نیز گذاشته ام؟
        جلالخالق ؟
        درهر حال برای استاد اکرمی هم طوی عمر و سلامتی را آرزومندم وبنده هم معتقدم که نسل های جدید زبان کهن را بر نمی تابند لذا آقا محمد جان عزیز پنجاه پنجاه برو جلو هم خواسته خودت را برآورده ساز و خواسته مارا خندانک
        قربونات بروزن مخلصات آقاپژمان خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۳:۰۶
        درود جناب فخوری عزیز
        والا این مشکل که گفتید رو من هم دیدم و در عجبم چون خودم هم صبح پیام تسلیت قرار دادم
        چرا قیمه ها ریخته شده تو ماست ها؟ خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فیروزه سمیعی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۳:۰۹
        درودتان باد جناب استاد اکرمی گرانقدر
        یاد استاد اخوان همیشه سبز باد که هر چه نوشته اند و سروده اند گوهری است متاع و نایاب،وآنکس که بر می تابند مشکل در فهم اوست نه در آثار ایشان،
        اما در مورد قدیم و جدید
        متاسفانه با گذشت زمان فخامت و پویایی زبان پارسی رو به زوال است چرا که همواره اشخاص یا از روی بی اطلاعی و یا عناد و با هدفی خاص به همین مقوله ی کهنگی زبان دامن زنده اند،
        زبان پارسی و گویش های پارسی کهن را دریابیم چون ریشه و اصالت ادبیات و ساختار ریشه زبان پارسی است ،
        مگر می شود درختی کهنسال را بدون ریشه ی آن زنده نگاه داشت ؟!
        چرا زبان پهلوی باید به فراموشی سپرده شود؟!
        چرا گویش های اصیل ایرانی رو به فراموشی است؟!
        باید به ریشه ها و غنای ادبیات پارسی پرداخت ،
        باید فرق سره از ناسره را شناخت،
        بی نهایت سپاسگزارم
        از اشتراک گذاری این موخره ارزشمند
        پاینده باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        فیروزه سمیعی
        فیروزه سمیعی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۳:۳۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۳:۴۲
        درود بانو
        ممنون از اینکه نظر تون رو گفتید
        و من هم با نظر شما موافقم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۳:۲۱
        درودبرشما محمد جان عزیزم بسیار وبلاگ عالی بود روح اساتید شعر شاد باش 💐💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹💐💐
        ❤️❤️❤️❤️🪷🪷🪷🪷🪷
        🌹🌹🌹🌹🌹💐💐💐
        🪻🪻🪻🌼🌼🌼🌸
        🌺🌺🌺🌺🌺🌷
        🍀☘️🌱🌹💐
        🌿🌿🌿🍁
        🪴🪴🪴
        🏵🏵
        💟
        🌺🌺🌺🌺
        🌼🌼🌼
        🏵🏵
        💐🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۳:۴۲
        ممنون جواد جان
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        زهره دهقانی ( شادی)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۳:۵۳
        سلام و درود استاد گرانقدر
        دفاعی عالی بود
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۵:۴۱
        درود بانو
        استادی برازنده ی بزرگان است ما شاگردیم و می آموزیم
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فرشید ربانی (این بشر)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۶:۱۴
        درودهای فراوان، بعد از حدود ۲ هفته برگشتم و دلتنگ و مشتاق دیدار دوستان (چون تحویل پروژه داشتم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک )
        حقیقتش من در شعر کلاسیک به زبان امروزین می‌نویسم چون بیش‌تر یک بازی فکری است برای من، محدودیت واژگان و پایندی به حفظ جایگاه دستوری آن‌ها باعث می‌شود که مجبور شوم زیاد فکر کنم و شاید مذت زیادی را برای نوشتن یک بیت صرف کنم (البته اشعاری که واقعا از سر شوق و هیجان بسیار می‌نویسم متمایل به سبک عراقی و استفاده از واژگان کهن می‌شوند).
        در کهن‌سرایی هم بیش‌تر متمایلم تا یا به سبک خراسانی بنویسم و از واژگان کهن و واقعا سره‌ی فارسی (نه جدیدا ساخته شده) استفاده کنم و یا این که ادامه دهنده‌ی سبک عراقی باشم. از سبک هندی هم می‌پرزیم چون نه به آن میزان متبحر و چیره دستم و نه خواننده‌ی امروزی ممکن است به خاطر پیچیدگی فوق العاده‌ی آن اصلا چیزی را متوجه شود.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۴۶
        درود جناب ربانی عزیز
        ممنون از اینکه زحمت کشیدید و نظرتون رو نوشتید
        شعر شما پسند هست و زیبا
        موفق باشید
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نرگس زند (آرامش)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۶:۲۷
        درود وعرض ارادت خدمت هنرمند بزرگوار خندانک
        ممنون بابت مطلبتون ..
        میام نظر میدم خندانک
        موفق باشید خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۴۷
        ممنون بانو از حضورتون
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۴۴
        د ود برشما. استا د اکرمی عزیز

        بسیار عالی
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        بنده همیشه طرفدار. سروده ها و
        مطالب زیبای شما هستم

        انشاالله توفیقی باشد باز هم درخدمت خواهیم بود : خندانک

        سلامت وبر قرار باشید انشاالله خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۴۸
        ممنون جناب فتحی عزیز
        شما همیشه به بنده لطف دارید
        من هم از آثار شما لذت میبرم
        مانا باشید
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۴۹
        درودی مجدد استاد اکرمی. عزیز

        وادب واحترام
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        روح همه ی گذشتگان وهنرمندان شاد و
        ودر جوار رحمت الهی باشند انشاالله خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محسن گودرزی
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۲۱
        🌷🌷🌷
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۱۹:۴۸
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیلوفر تیر
        چهارشنبه ۲۱ تير ۱۴۰۲ ۲۲:۳۴
        درود جناب اکرمی گرامی خندانک من خودم فعلا سردرگم هستم در زبان شعری خندانک 😅
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ۱۰:۰۸
        درود بانو تیر
        بلاخره راه پیدا می کنیم
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        جواد کاظمی نیک
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ۰۰:۴۳
        🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
        🌺🌺🌺🌺🌺
        🪻🪻🪻🪻
        🌼🌼🌼
        🥀🥀
        💮
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ۱۰:۰۸
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عارف افشاری  (جاوید الف)
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ۰۴:۵۶
        اخوان جالبست خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ۱۰:۰۸
        درود جناب افشاری
        آره واقعا
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        پنجشنبه ۲۲ تير ۱۴۰۲ ۱۸:۵۲
        سلام و درود محمد آقای اکرمی عزیز و گرامی،
        آوردن این متن بعنوان پایه و مایه ای برای مباحثه که می بینم اصلا در نگرفته است، « قیاس مع الفارغ» و تاحدود زیادی گنگ و مبهم است.
        یکی گفت سعدی چنین نوشت و چنان. آن دیگری پاسخ داد آنچه استاد گوید آن صحیح است. اما تشخیص این که استاد کیست خودش داستان دارد. گرچه از دیدگاه علم معانی ( بلاغت ) هیچ استادی مصون از خطا نیست و خطایش بخاطر استادیش بخشوده نمی شود. بخشوده نمی شود به این معنی نیست که شعر گفتن را برای او قدغن می کنند. نه . بلکه سنگ محکی که در دست دارند عیار آن را تعیین می کند. شعر حافظ را با بافته های من نمی سنجند بلکه با زربافت های خودش می سنجند و می گویند عیار این بالاتر از عیار دیگری است. حافظ و سعدی خودشان هم این را می دانند. تا چه رسد به بزرگانی مانند اخوان ثالث که خودشان را هم قد و قواره سعدی و حافظ نمی دانستند.
        قبلا عرض کردم:
        « . . .
        اشاره و توضیح کوتاه، اما جامع و کامل من به کتاب هایی است که در قفسه های کتابخانه ها و پی دی اف های شبکه اینترنت خاک می خورد. اشاره من به مدرسه و مکتب خانه است که همواره در انتظار هنرجویان و دانش پژوهان است که از عمر و جوانی خودشان سرمایه گذاری کنند و از گنج های مدفون و عرضه شده در آن بهره ها ببرند
        . . . »،
        شما در پاسخ فرمودید:
        « . . .
        با این که کاملا با سخنانتون موافقم ولی باز هم آگاهی شما عزیزان دریایی است که من سعی می کنم تا حد توانم در مشک کوچیک خود جا بدم
        . . . »،
        اما به این گفته خودتان عمل نکردید و اگر هم می کردید اشتباه بود. چرا که بنده با جسارت عرض می کنم که همه ارشادات و راهنمایی های ارائه شده را اگر اسانس می گرفتید و تبدیل به جوهر می کردید پیمانه ای کوچک حتی از مبانی و تئوری علمی شعر و ادبیات در آن نمی یافتید.
        حالا آمده اید و در اینجا خاکریز کنده اید تا از چیزی دفاع کنید که معلوم نیست اصولا درست است یا نه و اگر درست است ایرادات آن کجاست. و اصولا آیا مسئله اصلی برای شخص مستعدی مثل شما پافشاری یا رها کردن بی قید و شرط مطالبی است که به دنبال سروده های شما راه افتاده اند؟
        این آقایانی که زبان را به قدیم و جدید تقسیم بندی کرده اند، بر چه مبنایی این تقسیم بندی را انجام داده اند. اصولا چه کسی می تواند به شما بگوید که از این « زبان» استفاده کنید یا آن « زبان».
        مبنای اصلی علم معانی ( بلاغت )، فصاحت است. خود فصاحت مبحثی است که به بسیاری از کم دانشی ها و بی دانشی ها پاسخ می دهد. بنده به خودم اجازه نمی دهم که چنین مبحثی را باز کنم، یا ژست تدریس آن ها را بخودم بگیرم. زمانی که کتاب های مرجع و فشرده و متقن در این زمینه وجود دارد و مدارج تحصیلی و امتحان و استاد و آزمون و حتی مدرک رسمی در این زمینه وجود دارد چرا ما باید از رجوع به آن ها سرباز بزنیم.
        شما وقتی از واژه ای استفاده می کنید که « دالّ » یا اشاره گر به معنی شما نظیر تحجّد یا تعشّق ثقیل و نارساست خطای فصاحتی « غرابت استعمال » بر آن می گیرد و توضیح می دهد:
        « . . .
        در غرابت استعمال، از لفظی ( دالی ) استفاده می شود که مخاطب، آن را نمی شناسد. از این رو، عمل دلالت از لفظ به معنا اتفاق نمی افتد و معنایی منتقل نمی شود . . .
        . . . »
        دقت کنید که این اصولا ارتباطی به زبان قدیم و جدید جنجالی ندارد:
        « . . .
        مانند :
        زمانی که در جملات، از کلمات فرانسوی، عربی، و . . . استفاده شود، در حالی که مخاطب، این زبان ها را نمی داند، همین اتفاق، زمانی که اصطلاحات تخصصی یک دانش خاص مانند پزشکی یا نقد ادبی، کلمات منسوخ و قدیمی و یا اصطلاحات محلی و بومی استفاده می شود، ممکن است رخ بدهد.مانند ابیات زیر که واژه های دشوار عربی در آن به کار رفته است:
        غرابا مزن بیشتر زین نعیقا
        که مهجور کردی مرا از عشیقا
        نعیق تو بسیار و ما را عشیقی
        نشاید به یک دوست چندین نعیقا
        نعیق: صدای کلاغ
        عشیق: معشوق
        این شعر از کیست؟ از منوچهری
        . . . »
        می بینید که باز کردن این مباحث لازم مانند اکسیژن هوا برای یک شاعر علاقه مند در این مجال میسر نیست. تحصیلات و رنج آموزش در مکتب لازم است یا خود آموزی سیستماتیک که اغلب صورت نمی گیرد.
        نقطه مقابل این هم هست که بنده عبور کردم. آن هم زمانی اتفاق می افتد که آقایان نو ژستیان آنقدر کلمات ساده و روزمره را در دل و رودۀ هم می پیچانند که باز هم مخاطب چیزی از آن نمی فهمد. باز می گویند، این مشکل از بی سوادی مخاطب است. با این خطا « تعقید معنوی » اتفاق می افتد که این بار مشکل سر « دال » نیست بلکه مشکل برای دلالت است. آنقدر به اصطلاح استعاره ها و کنایات و تخیلات غریب و پیچیده صورت می گیرد که ذهن مخاطب به معنا و مدلولی هدایت نمی شود.
        در پایان شما را به بازخوانی کامنت های اینجانب در « خوگر » دعوت می کنم.
        همواره پرشور و پرانرژی و سالم و موفق باشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        جمعه ۲۳ تير ۱۴۰۲ ۰۹:۱۱
        درود جناب سبکبار عزیز
        ابتدا تشکر می کنم که وقت گذاشتید و توضیحات خوب و آموزنده ای دادید و قدر دان شما هستم
        همان طور که تحصیل در رشته ادبیات سال ها زمان میبرد ،مطالعه سیستماتیک و خودآموز هم زمان بر است و نباید انتظار داشته باشید من از هفته پیش تا حالا مقالات رو تماما زیر و رو کرده باشم البته دروغ نمیگم که کتاب یا پی دی افی در مورد بلاغت پیدا کردم ولی مشغول مطالعه کتب و استفاده از پادکست ها و کارگاه های دانشگاهی شعر (مثلا توضیحات کارگاهی مختصر دکتر کاکاوند و اینگونه پادکست ها) و حتما به سراغ مطالب و کتب مربوط به بلاغت هم خواهم رفت کما اینکه با خوندن آثار شاعران متفاوت در حال گسترش دایره لغات هم هستم
        غرض بنده از قرار دادن اینگونه مطالب اینه که تا حدودی بدونم چی به چی هست و به تجربه شعر سرودن مشغول باشم تا کم کم اطلاعات خودم رو کامل کنم و از اطلاعات بدست آورده هم در اشعار استفاده کنم کما اینکه نکاتی که گفته میشه در صورت اطمینان از صحیح بودن حتما مورد استفاده قرار میدم و این رو میشه از روند شعر ها هم فهمید و برخی اطلاعات مثل اطلاعاتی که جناب محمدی درمورد عروض قرار میدهند و برخی دیگر از دوستان بی تاثیری نیست و از اونجا مطالب سایت رو فاقد اهمیت نمیدونم که وقتی وارد سایت شدم نه به درستی از قواعد قافیه و نه از اوزان آگاهی خاصی داشتم و اگر الان شعر های این حقیر مشکلات وزنی ندارد و یا کم دارد به لطف برخی اساتید همین سایت است البته خوب نه همه
        به هر حال ممنون از اینکه وقت گرانبهای خودتون رو به بنده اختصاص دادید خندانک
        ارسال پاسخ
        مجیدنیکی سبکبار
        جمعه ۲۳ تير ۱۴۰۲ ۱۶:۰۲
        با درود و تشکر فراوان از پاسخ متین و معقول شما،
        جناب محمد اکرمی عزیز،
        اینجا روی سخنم هم با شما و هم با سایر دوستان است. در مورد تحصیل یا ادامه تحصیل در رشته ادبیات یا زبانشناسی دقت کنید به عرض بنده که گفتم فقط در یک ترمِ آن در هر مقطعی ( چه کارشناسی، چه ارشد و چه دکترا) که بیشتر از سه ماه طول نمی کشد و تنها در یکی از درس ها (یا واحدها) ی مربوطه، مطالبی را یاد می گیرید، با منابعی آشنا می شوید، مستقیم و غیر مستقیم با استادان و مؤلفانی ( خارجی یا ایرانی ) سر و کار پیدا می کنید، بطور خودکار انرژی می گیرید و بطور اجباری مطالعه می کنید و امتحان می دهید که سال ها صرف وقت و در جا زدن در چنین سایت هایی به آن ها دست پیدا نمی کنید.
        چرا؟
        چون اینجا یک انجمن ادبی است و در بهترین حالت در یک صحن دیدن و دیده شدن اختیاری و آزاد و بی تکلف و بسیاری وقت ها تعارف و تشریفاتی قرار می گیرید که هرگز به اندازه یک تحصیلات دانشگاهی و حتی متوسطه در رشته ادبیات قابل مقایسه نیست. گرچه موارد فوق هم مفید و برانگیزاننده هستند.
        این جور انجمن ها مانند یک زمین مسابقه هستند برای ورزشکارانی که توانائی ها و مهارت های خودشان را در باشگاه های ورزشی و تحت نظر مربیان کارآزموده و برنامه های مدون و مدرن کسب نموده اند.
        ممکن است که کسی پیدا شود که در یک رشته ای بطور خودجوش استعداد خیره کننده ای از خودشان نشان بدهد، اگر این رویداد تصادفی یا تحت تأثیر عوامل مشابهی رخ نداده باشند نادر است.
        پس لفظ سال ها برای تحصیلات دانشگاهی درست نیست. شما از همان بدو ورود به محیط دانشگاهی و با انگیزه آموزش و تعهد و انجام تکالیف و اجرای تحقیقات و مطالعات لازم از فواید و ثمرات آن بهره مند می شوید.
        برای شما و سایر دوستان همانطور که قبلا هم گفته ام نامی را معرفی می کنم که اتفاقا امروز یک میز گردی را از ایشان دیدم که ارادتم خدمت ایشان صد چندان شد.
        جناب استاد سیروس شمیسا، به واسطه دکتر ناتل خانلری، شاگرد ملک الشعرای بهار، دانشجو و شاگرد مستقیم دکتر ناتل خانلری، همنشین بزرگانی چون استاد نجفی و دیگران، یکی از کانون های اصلی تحولات دیدگاه های علوم انسانی از جمله ادبیات و شعر در شناخت ادبیات کهن و گرانقدر فارسی و همچنین شناخت و معرفی مکاتب، سبک های ادبی جهانی و البته ایرانی و علوم مرتبط ادبی می باشد. لینک این میز گرد را برای آشنایی بیشتر با چهره و منش و روش دید و شخصیت ایشان و دیگرانی که او معرفی می کند برای شما همین جا می آورم که امیدوارم برایتان مفید باشد. همچنین کتاب های ایشان را نیز در همه این موارد بحث انگیز رایج در سایت معرفی می کنم:
        https://www.youtube.com/watch?v=whPamvcmH5A
        کتاب های :
        معانی
        بیان
        عروض و قافیه
        بدیع
        سبک شناسی شعر
        سبک شناسی نثر
        انواع ادبی
        ستون ها و پایه های اصلی شعر و ادبیات فارسی هستند.
        و کتاب های فراوان و البته اگر جستجو کنید سخنرانی ها و میزگرد های فراوانی که همگی مفید و راهگشا هستند. اگر به صحبت های خود ایشان توجه کنید خواهید دید تا چه حد خودش از روحیه جستجوگری و پویایی برخودردار بوده و به کارها و زحمات دیگران ارزش عالی قائل است.
        شما جوان هستید باید جریان های اصلی و چشمه های جوشان علمی و هنری را بموقع بشناسید و استفاده کنید.
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد اکرمی (خسرو)
        محمد اکرمی (خسرو)
        جمعه ۲۳ تير ۱۴۰۲ ۱۶:۳۶
        درود جناب سبکبار
        ممنون از توضیحات و معرفی کتاب های جناب شمیسا
        حتما هم میز گرد را خواهم دید و هم کتب رو تهیه مطالعه خواهم کرد
        ممنون
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.



        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2