جمعه ۷ ارديبهشت
دل شکسته! شعری از محمد علی سلیمانی مقدم
از دفتر طنز نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۹۵ ۱۵:۰۶ شماره ثبت ۴۷۷۳۳
بازدید : ۱۰۹۷ | نظرات : ۸۶
|
دفاتر شعر محمد علی سلیمانی مقدم
آخرین اشعار ناب محمد علی سلیمانی مقدم
|
شده ام عاشقِ پری رویی
خوبْ روی ظریف و نیکویی
اوجِ زیبایی و فریبایی
با لبِ سرخ و خالِ هندویی
موقعِ راه رفتنش با ناز
می خرامد به سانِ آهویی
برده با خود دلِ خرابم را
به دو چشمِ سیاه و جادویی
خورده عشقش به جانِ من پیوند
با کمی ناز و تابِ گیسویی
به درِ خانه اش شبی آخر
بنشستم چو خاک، بر کویی
که ببینم مگر رخِ ماهش
یا ببوسم لبش به پر رویی
به گمانم که برد، از این فکر
پدرِ قلچماقِ او بویی
ناگهان آمد و چنانم زد
که شدم لِه به سانِ لیمویی
زد و بشکست با تمامِ قوا
کمر و دستِ من به پارویی
دخترک هم ز ترسِ بابایش
رفت در خانه پشتِ پستویی
اینک اینجا منم که تنهایم
کس نیاید برای دلجویی
مانده ام پشتِ خانه ی ایشان
با شکسته دلی و بازویی!!
#سلیمانی_مقدم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زد به فرقم به کفش و جارویی
گشت از جای ضربه اش جاری
خون، از کلّه ام چنان جویی
عاشقی کاملاً ز یادم رفت
مثلِ کِرمی ز سیبِ کرمویی
از بلایی که بر سرم آمد
شده ام طوطیِ سخن گویی
درود استادبزرگوارم
عالی بود
کلی خندیدیم
دست مریزاد