سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 8 ارديبهشت 1403
    19 شوال 1445
      Saturday 27 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        شنبه ۸ ارديبهشت

        بهورز

        شعری از

        علی اکبر فلاحی(پیرزاد)

        از دفتر گل واژه نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۴ ۲۲:۵۴ شماره ثبت ۴۰۲۲۴
          بازدید : ۱۰۶۴   |    نظرات : ۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر علی اکبر فلاحی(پیرزاد)
        آخرین اشعار ناب علی اکبر فلاحی(پیرزاد)

        بهورز
        یک خانه در یک روستا شد خانۀ مهرو صفا
         هرجای آن نورخدا از هر بدی گشته جدا
        هرخشت این خانۀ من باصد دعا گشته بنا
        با هر دعای پیر ده کز جان و دل کرده صدا
        این خانه ام چون مأمنی براین اهالی شد به پا
        تا که زهر درد و بلا با لطف حق گردد رها
        هر صبحگه من منتظر تا که ببینم روی دوست
        تا که گل سرخ دلم بر خود بگیردبوی دوست
        یخچال واکسن چک کنم هرروز  با نام خدا
        بادقتی چک می کنم زیج حیات روستا
        بعدازکلر سنجی  شده کارم شروع با شورو حال
        بادفتر پیگیری روزانه بر طبق روال
        من بر گروه های هدف پیگیر می گردم دوان
        تا با مراقبت زاو بر گیرمش   هردرد جان
        یک مادری با بار گل ِآید به سوی خانه ام
        از نور او روشن شده این خانه و کاشانه ام
        یک پیر آید با عصا لرزان به امید شفا
        با قند و چربی مبتلا یارب تو دردش کن دوا
        در طرح مانا کودکی تب دار و بی حال آیدش
        بر طبق بوکلت دانمش دارو درمان بایدش
        بیماری واگیر را هرروز پیگیری کنم
        تا انتقالش را به  جان جمله جلو گیری کنم
        طرح سما وهم سبا تازه ترین کار من است
        کی گفته ام این کارها یکباره سربار من است
        طرح دیابت کرده کارم را کمی سنگین ترش
        عیبی ندارد جان وتن کرده فدای آن سرش
        آموزش مردم شده اولاترین اهداف من
        از اهمش هرچه گویم  کی ادا کردم سخن
        از کارو از کرد ارمن  شد ریشه کن صد درد و غم
        با واکسن هر کودکی چندین مرض را کرده کم
        بهداشت محیط روستا واجب تر از هر کارمن
        روستای عاری از بدی  سرلوحۀ کردار من
        القصه هر جا نکته ای هر جای این ده نقطه ای
        از شیر مرغ و آدمی  هر قصه و هر گفته ای
        هر جا دلی آشفته شدیا خسته شدیاخفته شد
        بادرد و غم آغشته شد یا با مرض آمیخته شد
        آخر تمام کار او ، کردار و هر اسرار او
        باخانه و بامن شده  غم خواری و تیمار او
        کی خسته  و کی پر غمم  از حجم و کارو بار خویش
        من که شدم وقف دلم از نیکی پندار خویش
        من بی دریغ در خدمتم،در خدمت این روستا
        من روز وشب آماده باش تا جان وتن سازم فدا
        سنگر من خانۀ من ،  این خانۀ بهداشت است
        خشنودی و مهر خدا تنها مرا پاداشت است
        سرباز گمنام وطن بهورز با ایمان منم
        بر خاک  گلگون وطن چون  ابر پر باران منم
         
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0