صفحه رسمی شاعر احمدی زاده(ملحق)
|
احمدی زاده(ملحق)
|
تاریخ تولد: | چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۴۶ |
برج تولد: | |
گروه: | افراغ اندیشه |
جنسیت: | مرد |
تاریخ عضویت: | يکشنبه ۴ مهر ۱۳۸۹ | شغل: | بدون اطلاعات |
محل سکونت: | بدون اطلاعات |
علاقه مندی ها: | بدون اطلاعات |
امتیاز : | ۴۰۲۱ |
تا کنون 4294 کاربر 33558 مرتبه در مجموع از این پروفایل دیدن کرده اند. |
درباره من: موفق در خوبی و احسان و افراغ اندیشه باشید |
|
|
|
اشعار ارسال شده
|
|
و به شوق بوسه های خونین
ماهی حوض از ماه ...
|
|
ثبت شده با شماره ۲۸۷۶۵ در تاریخ ۱۱ روز پیش
نظرات: ۱۲۵۹
|
|
حتی
گُناه هم ؛
با تو
زیباست.! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۵۷۴۵۶ در تاریخ شنبه ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ ۰۲:۵۵
نظرات: ۵۱۶
|
|
کلاه شریعت را به سادگی بر می دارند.!! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۵۱۲۰ در تاریخ يکشنبه ۱۰ تير ۱۴۰۳ ۱۶:۴۴
نظرات: ۴۶۶
|
|
عشق عارضه ای زمینی ست! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۴۲۵۲۶ در تاریخ چهارشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۳ ۱۳:۲۴
نظرات: ۴۷۲
|
|
جوانی زیباست اما نه به اندازه پیری! ...
|
|
ثبت شده با شماره ۶۰۰۸۳ در تاریخ يکشنبه ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ ۱۵:۳۹
نظرات: ۴۶۵
مجموع ۴۲۲ پست فعال در ۸۵ صفحه |
مطالب ارسالی در وبلاگ شاعر احمدی زاده(ملحق)
|
|
مردی وارد خانه شد و دید همسرش گریه می کند. ازاو علت را جویا شد، همسرش گفت گنجشکهایی که بالای درخت هستند وقتی بیحجابم به من نگاه می کنند و شاید این امر معصیت باشد! مرد بخاطر عفت و خدات
|
|
پنجشنبه ۹ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۶۵
|
|
روزی موشها دور هم جمع میشوند تا نامه ای برای گربه بفرستند که آنها را اذیت نکند. به موشی میگویند این نامه را ببر و صد سکه هم حق الزحمه بگیر ! موش کمی فکر میکند و میگوید: من نمیبرم میگویند چرا
|
|
چهارشنبه ۸ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۳۵
|
|
پُک زدن به سیگار هیچ معنایی ندارد الّا نوعی لجاجت با خود، و حتی لجاجت در تداوم نوعی عادت. عجیب ترین خوی آدمی این است که می داند فعلی بد و آسیب رسان است، اما آن را انجام می دهد و به
|
|
سه شنبه ۷ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۲۱
|
|
سلام یاد بگیرید وقتی شعری می خوانید فقط راجب شعر و اثر شاعر صحبت کنید, یاد بگیرید وقتی نقدی می نویسید فقط نقد شعر شاعر باشد و شدیدا از نام بردن اسم و نحوه&nbs
|
|
دوشنبه ۶ شهريور ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۱۹۰
|
|
بودا به دهی سفر کرد ، زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد ، بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانهی زن شد کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت : این زن، ه
|
|
شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۴:۰۳
نظرات: ۳۵
مجموع ۱۲۱۹ پست فعال در ۲۴۴ صفحه |