سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    شق القمر

    شعری از

    مهدی محمدی

    از دفتر اشعار کلاسیک(غزل و ...) نوع شعر غزل

    ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۳۳ شماره ثبت ۹۹۹۹۸
      بازدید : ۷۵۱   |    نظرات : ۷۵

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه

    باید که با غزل غم خود تازه تر کنم
    تیری فرو به سرخی خون جگر کنم 
     
    از لا به لای سینه ی مجروح واژه ای 
    در شرح دوری وطنم در به در کنم
     
    همچون کبوتری بدهم سر به دار عشق 
    از دین و شرع و مذهب و ایمان حذر کنم
     
    با بال خسته از سفر رنج بی شمار 
    از اشک و آه و خون و شبیخون خبر کنم
     
    در غصه ی تو مادر خوبم چگونه است؟ 
    با سینه ای که سوخته شق القمر کنم 
     
    چون آتشی که داغ تو دارد سیاهه ام 
    با شوق سوختن، شب خود را سحر کنم 
     
    در باورم که سدره و طوبی تویی چرا
    باید که بی تو لحظه ها را گذر کنم؟ 
     
    گفتی که خیر باشد اگر دوری ات مرا... 
    خواهم که با دعای تو ترک سفر کنم 
     
    با عشق پر کشم به سرای بهشتی ات
    تا دیده از گل سخنت پر گهر کنم
    ۱۷
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
    حضرت غم.،
    هر چه به این جوانهای عزیز میگویم دو چیز همراه آدمی است توجه نمیکنند
    اولی مرگ و دومی غم
    و شاید هم همزاد آدمی باشند
    دست مایه این سروده زیبا نیز غم است
    شاعربا چیره دستی احساسات حاکم برسروده اش را به غم آمیخته است
    ولی در بیان این احساسات در دنیای غم بیکران خویش سرگردان شده
    و آنرا با غصه جایگزین نموده است
    شاعر محترم باید بداند همانگونه که حضرت غم عزیز است
    غصه منفور و غیر قابل قبول می باشد
    درست است که از نظر مکانی ظاهرا شاعر دوری از وطن و یا احتمالا مام میهن را عامل اصلی غصه های خودعنوان کرده ولی به گمان کمترین
    این واژه ها نوعی کنایه هستند به غربت شاعر در وطن که جایی برای آسایش ندارد اشاره مینماید
    و خداییش این کم و بیش شرح حال بیشتر مردمان است
    و شاعر راه حل بسیار مناسبی را ارایه میکند:
    پناه بردن به وادی عشق
    همچون کبوتری بدهم سر به دار عشق
    که البته حد نهایی است
    و درمرحله مقدماتی صبر و بردباری، تحمل دیگران و از این قبیل پیشنهاد میشود
    دوست داشتم ادامه میدادم
    چه کنم که رسم روزگار طوق مروارید سیاه و سپید را به دیدگانم افکنده و باعرض پوزش از صاحب اثر به همین بسنده مینایم
    برای این شاعر عزیز آرزوی موفقیت میکنم خندانک

    مریم کاسیانی
    مریم کاسیانی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۰۴
    خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۲
    سلام و درود استاد استکی عزیز
    اکنون فهمیدم تفاوت غم و غصه را، همچنین سپاسگزارم به خاطر توصیه به صبر و بردباری
    نفستان حق استاد، سپاسگزارم
    دلتان دریایی
    و قلمتان ماندگار خندانک
    ارسال پاسخ
    عليرضا حكيم
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۵۱

    عرض سلام خدمت شاعر گرانمایه، آقای مهدی محمدی گرامی خندانک
    من این شعر را تازه می‌بینم ؛دوستان شاعر نظرات مختلفی به درستی دادند.اما من معتقدم مواردی وجود دارد که به آنها پرداخته نشده.
    ۱_ در بیت اول من هم معتقدم، تیر در سرخی فرو نمی‌رود؛ زیرا سرخی برای جگر صفت است ؛ به خودی خود وجود ندارد؛ مگر در قالب موصوف شناخته شود.
    ۲- در مورد بیت دوم:
    «از لا به لای سینه ی مجروح واژه ای
    در شرح دوری وطنم در به در کنم»
    معتقدم بین مصراع اول و دوم، ارتباط معنوی وجود ندارد؛ به عبارتی در مصراع زوج بیت دوم ضعف تالیف وجود دارد و معنی درستی را نمی رساند.
    ۳- در بیت سوم باز( دار و کبوتر) با هم همخوانی ندارند؛ کدام کبوتر است که خود را دار زده است؟دارعشق به منصور حلاج اشاره می کند. بنابراین وجه شبه در این تشبیه وجود ندارد.
    و نیز در مصراع بعدی از( دین و شرع و مذهب و ایمان) که تقریباً همه یک معنی دارند و چرا باید از اینها حذر کنید. این هم از گلوی ذهن من عبور نمی کند.
    با پوزش از شاعر گرانقدر
    ۱۴۰۰/۴/۱۶
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۸:۴۸
    سلام و درود استاد علیرضا حکیم، ادیب فرهیخته و گرامی
    مراتب سپاسگزاری مرا پذیرا باشید
    خواسته ی من این است که نقص ها و نقاظ ضعف شعرم بیان شود و از نقطه نظرات اساتید و شاعران فرهیخته و مخاطبان عمومی شعر آگاه شوم تا اشعار بهتری را قلم بزنم
    بنابراین جز اینکه من دست شما و همه ی اساتید را ببوسم آرزوی دیگری ندارم
    مواردی که اشاره کردید سعی می شود در این شعر اصلاح شود و در اشعار آینده مدنظر قرار دهم
    در خصوص بیت سوم مقصود از سر به دار عشق و البته شما درست می فرمایید منصور حلاج به خاطر گفتن اناالحق به دار آویخته شد و همچنین تا کنون کبوتری دیده نشده که خودش را به دار بزند به همین خاطر شعر در انتزاع مانده و جنبه عینی پیدا نکرده است همچنین مصرع «تیری فرو به سرخی خون جگر کنم»
    اما در مورد سر به دار یا سربدار هم اشاره ای داشته باشم. اشاره به نهضت سربداران و ایستادگی مردم سبزوار در برابر مغول و دفاع از شرف با شعار «سر به دار می دهیم تن به ذلت نمی دهیم» که برگرفته از «هیهات منه الذله» سالار شهیدان است.
    با کمی آرامش و خلوت بیشتر می توان استعاره های روشن تری آفرید که مقصود را شفاف تر برساند
    و در این شعر مواردی که اشاره کردید از موارد لکنت زبان بوده و باعث عدم دریافت مقصود شده است.
    خوشحال می شوم اگر موارد دیگری هست راهنمایی بفرمایید همچنین چشم انتظار نظرات شما ادیب فرهیخته در اشعار بعدی ام خواهم بود

    همچنین روز قلم را به شما استاد فرهیخته تبریک می گویم، سپاسگزارم به خاطر نقدتان، دلتان دریایی و نگاهتان آسمانی؛ 2:
    ارسال پاسخ
    عليرضا حكيم
    عليرضا حكيم
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۵۳
    درودی مجدد خندانک
    در مصراع آخر باز (دیده را پر گهر کردن ) نمی‌شه تصویری نا مناسب است .شما تصور کنید؛ که گهر در دیده بیفتد.سخن در ارتباط با گوش است نه چشم و دیده.
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۰۱:۵۷
    درود مجدد استاد و ادیب فرهیخته بی نهایت سپاسگزارم لطف ها می کنید
    هنگام سرودن در نظرم این تصویر بود که تا مادر لب می گشاید به صحبت کردن من گریه ام می گیرد در هر حال چشم استاد عزیز و بزرگوار، ممنونم به خاطر نکته سنجی تان، حتما ویرایش می شود این مصرع، دلتان دریایی و نفس تان گرم خندانک

    محمد حسین اخباری
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۳۵
    باسلام
    بسیار زیباست و لی چون اجازه نقد داده اید در کمال احترام و اختصار عارضم که این مصراعتان اشکال کوچکی در وزن دارد
    "باید که بی تو لحظه ها را گذر کنم؟ "
    چون شما شاعر توانایی هستید و بر وزن و قافیه واقف خود تان پی به اشکال خواهید برد
    بهترینهارا برایتان و آثر زیبایتان آرزومندم
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    مهرداد عزیزیان
    مهرداد عزیزیان
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۵۹
    🌺
    ارسال پاسخ
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۱۵
    سلام و درود استاد اخباری عزیز و گرامی
    و البته بنده از حضور شما انتظار بیش از این ها را خواهم داشت

    مصرع مذکور ویرایش می شود

    باید که بی تو لحظه به لحظه گذر کنم

    امیدوارم که با راهنمایی های خوبتان به پیشرفت قلم این جوان کمک کنید.
    صمیمانه از حضور ارزشمندتان سپاسگزارم خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد عزیزیان
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۰۱
    درود بر مهدی محمدی عزیز👏🌺
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۱۸
    درود شاعر فرهیخته، دوست عزیز و گرامی
    چنانکه می دانم و باورم این است که می توانید با علم و دانش و بیان دیدگاه هایتان به کمکم بیایید.
    بنابراین همینجا و پیشاپیش از نقدهای ارزشمندتان سپاسگزار خواهم بود
    قلمتان سبز و دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۳:۰۲
    سلام و عرض ادب

    بی نهایت زیبا و دلپسند است و جای شکر و سجده دارد حضور سایه ی محبت مادر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

    یگانه خدا شما و خانواده ارجمندتان مادربزرگوارتان را درسلامتی و دلشادی و سرافرازی های روزافزون حفظ نماید
    آمین یارب خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۱۳
    سلام و درود بانو
    از حضور بی همتایتان سپاسگزارم
    همچنین از دعای خیرتان

    دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    مهرداد عزیزیان
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۲۸
    پیرو دستورتان باید عرض کنم،غزل غزلیست روح نواز در شرح عشق و هجر،عشق مادر و عشق به مادر،بر آمده از دل فرزندی هنرمند.به هیچ وجه نقد بر آن را جایز نمیدانم دوست عزیزم.
    صرفا اگر نکته ی فنی داشته باشد ،که آنهم پیشاپیش استاد بزرگوار جناب اخباری فرمودند و شما بزرگوار هم ویرایش نمودید👏🌺🙏
    مابقی حظ و کیفِ مادر و فرزندیست،دخالت در آن جایز نیست
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۲ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۰۸
    درود شاعر فرهیخته و دوست خوبم مهرداد عزیزیان گرامی
    این همه دوستان ادیب، خوش ذوق و خوش قلم را تشویق می کنم به نقد، با این صحبتتان می ترسم دیگر شعرم نقد نشود
    زیبایی یک صفحه به همین گفتگوی دوستانه با شما است. خرسندم که شما دوست ادیب و فرزانه می آموزم خندانک
    ارسال پاسخ
    سید هادی محمدی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۶
    درود بر مهدی محمدی شاعر خوش قریحه سایت

    زیبا بود و عالی

    قلمتان نویسا

    خندانک
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۲۱:۱۶
    درود بر سید و استادم، عزیز و گرامی ام هادی محمدی عزیز
    بی نهایت از لطف و مهر شما سپاسگزارم
    قلمتان تابنده به مهر و اندیشه خندانک
    ارسال پاسخ
    پریسا مصلح
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۰:۲۸
    درود برشما خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۰۳
    درود بانو، سپاس از مهرتان

    ممنونم که می خوانید

    دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۵۴
    سلام در ود برشما
    بسیار عالی بود
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۱۹
    سلام و درود استاد فتحی عزیز و گرامی
    حضور شما موهبتی است
    قلمتان سرشار مهر خندانک
    ارسال پاسخ
    مریم کاسیانی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۲:۴۱
    سلام،زیبا و بااحساس
    امیدوارم هیچکسی در غربت و غریبی نمونه
    وزن شعر بر مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن است

    باید که بی تو لحظه ها را
    گذر کنم
    میتوانید اینگونه بیاورید که حق مطلب هم ادا بشود چون فکر و روح که پیش مادر است فقط جسم غریب افتاده و البته وزن هم به تعادل برسد

    باید که بی تو لحظه ی تَن را گذر کنم
    یا
    باید که بی تو بالش غم زیر سر کنم
    البته فقط یک پیشنهاد بود
    موفق و برقرار باشید

    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۲۷
    سلام و درود بانو کاسیانی گرامی و عزیز

    فوق العاده زیبا هر دو مصرع پیشنهادی
    مصرع دوم بالش غم اضافه تشبیهی و بال غم زیر سر کردن شاعرانه است
    مصرع نخست نیز لحظه تن شاعرانه است

    ممنونم که با دست پر و مهربانانه می آیید

    در نظرم این بود که به این شیوه ویرایش کنم
    «باید که بی تو لحظه به لحظه گذر کنم»

    سپاسگزار خواهم بود اگر مجدد از نظر ادیبانه یتان بهره مند گردم

    به مهر خندانک
    ارسال پاسخ
    مریم کاسیانی
    مریم کاسیانی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۲۷
    سلامی دوباره
    راستش اولین جایگزینی که به ذهنم رسید همین بود که شما انتخاب کردید ولی چون از اختیار شاعری باید استفاده میکردم برای همین مطرح نکردم
    بسیار هم خوب
    سعه ی صدر آرزو می کنم دراین دوری
    ان شالله که زودی دیدار تازه کنید با مادر گرامی تان خندانک

    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۵۷
    سلام. مجدد شاعر فرهیخته و مهربان بانو کاسیانی گرامی
    سپاسگزارم که نظرتان را به مهر ابراز می کنید
    همچنین سپاسگزارم به خاطر دعای خیرتان
    همچنین برای شما بهترین ها را از خدای متعال خواهانم
    دلتان دریایی خندانک
    مهرداد مانا
    مهرداد مانا
    پنجشنبه ۱۷ تير ۱۴۰۰ ۲۰:۳۵
    سلام مریم خانم
    راستش الان فکر می کنم شما و برخی دوستان از ابتدا بر وزن تسلط داشتید و حضورتان در کلاس درسی که چندوقت پیش دایر شد ، صرفا جهت یادآوری و مرور بوده . چون واقعیت امر را بخواهید من در مبحثی که داعیه ی تعلیمش را داشتم به گردپای شما نمی رسم خندانک
    ارسال پاسخ
    آرمان پرناک
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۲۳
    سلام و عرض ارادت جناب محمدی عزیز
    غزلی بسیار زیبایی سرودید
    قلمتان سبز
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۲۹
    سلام و عرض ادب و احترام
    زیبا خواندید و به مهر نگاشتید
    امیدوارم که از نقدهای ارزشمندتان بهره مند گردم

    دلتان دریایی و قلمتان سبز خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد قنبرپور(مازیار)
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۳۱
    سلام مهدی جان شعرت سراسر معما و احساس و چف خو‌ش آهنگ لذت بردم
    البته یکی دو تاجا اختلال وزنی کوچکی بود
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۳۵
    سلام و درود رفیق
    بیت هفتم مصرع دوم ویرایش شد
    «باید که بی تو لحظه به لحظه گذر کنم»

    همجنین به خاطر خوش آهنگ خواندن شعر و با معما و احساس دانستن آن سپاسگزارم

    امیدوارم که قلمت را با ذکر جزئیات بیشتر ببینم.
    با مهر خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد قنبرپور(مازیار)
    محمد قنبرپور(مازیار)
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۷:۴۱
    عالی ‌شد
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۴۷
    سپاسگزارم مازیار عزیز خندانک
    محمد جواد عطاالهی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۴۱
    سلام و درود فراوان جناب محمدی عزیز
    غزل بسیار زیبا و ناب بود
    دلتان بی غم و قلمتان مانا
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۳۶
    سلام و درود شاعر فرهیخته، عزیز، ادیب و گرامی
    در این حد نوشتن اینجا اصلا جایز نیست
    با خودم فکر می کنم قهری اگر ننویسی

    دوستدارت مهدی خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد جواد عطاالهی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۳۶
    سلام مجدد جناب محمدی عزیز
    اکثر عزیزان سایت از جمله خود شما از بنده بزرگتر و عالم تر اند اما اطاعت امر می کنم
    سروده تان دارای احساسی بسیار قوی و است و به دل می نشیند موضوع دوری از وطن و در ادامه آمیختن با دوری از مادر احساسی قدرت مند تولید کرده است که برگ برنده اثر شما ، ایرادات هم اساتید و دوستان آن یک مورد وزنی را اشاره کردند آنچه به نظر این کوچک در مصرع دوم
    تیری فرو به سرخی خون جگر کنم
    سرخی حشو به نظر می آید که خون و جگر سرخی را می رسانند و فرو رفتن تیر در سرخی هم احتمالا مقصود شما نیست، باز هم اما قلم شما بسیار پر احساس جذاب است دو بیت آخر را بیش از همه دوست داشتم

    گفتی که خیر باشد اگر دوری ات مرا...
    خواهم که با دعای تو ترک سفر کنم

    با عشق پر کشم به سرای بهشتی ات
    تا دیده از گل سخنت پر گهر کنم

    با احترام خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۴۲
    سلام مجدد شاعر و منتقد خوب محمدجواد عطاالهی عزیز
    به نکته ی خیلی خوبی اشاره کردید
    به عقیده ی من زبان شعر باید از زبان عادی فاصله بگیرد و عادت زدایی بکند
    در شعر کلاسیک، وزن اگرچه این عادت زدایی را بهمراه خواهد داشت چرا که زبان عادی آهنگین نیست با این حال شعر نباید خالی از تصاویر بدیع و نو باشد
    تجربه گذشتگان را تکرار کردن نمی تواند به ادعای شعر گفتن منجر شود
    عاری نیست از اینکه یک تجربه جدید، مقبول قرار نگیرد یا در بیان خوش ننشیند
    مهم این است که در نهایت از این گفتگوها نتیجه ای عاید شود که در اشعار بعد به کار شاعر بیاید و حتی المقدور شعر موردنظر بهتر شود
    در خصوص مصرع «تیری فرو به سرخی خون جگر کنم» اگر چه منظور فرو کردن تیر در جگر است اما اگر بگوییم
    تیری در جگر فرو کنم شاعرانه تر است
    یا بگوییم
    در سرخی خون جگر تیری فرو کنم؟
    حداقل اگر تیر فرو کردن در سرخی خون جگر (تیر فرو کردن در سرخی) که یک تصویر انتزاعی ایجاد می کند، از منظر مخاطب خوش ننشسته، از آن عادت زبانی و گفتار مرسوم و عادی «تیر فرو کردن در جگر» رهایی یافته ایم
    با این احتساب، آنچه به نظر ایجاد مشکل می نماید این است که در نظر عامه یا خاص جامعه ادبی، تیر فرو کردن در سرخی بی معنی به نظر برسد و شعر را به مرز دادائیسم ببرد
    تا همینجا فکر می کنم کفایت کند تا مجدد در صورت امکان از نظر شما دوست، شاعر و ادیب گرامی و همچنین سایر دوستان فرهیخته استفاده ببرم
    ممنون از زحمتی که کشیدید و قلم و دانش ارزشمندی که به روی صفحه دل گشودید
    دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    مجتبی شهنی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۳۰
    درود فراوان بر جناب محمدی بزرگوار
    مثل همیشه
    بسیار
    زیبا
    بود خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۳۱
    درود دوست خوب و همیشه همراه
    به گمانم این مرز را بشکن دیگر و به هنر اندیشه و بیانت سایت را مزین کن
    دوستدارت مهدی خندانک
    ارسال پاسخ
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۰۷
    سلام مهدی جان خندانک
    شعرات در هر قالبی که باشند بسیار ارزشمندند
    و صادقانه بسیار دلنشین
    از توانایی مهدی عزیز همین بس که در قالبی حرف برای گفتن داره
    زنده باد دوست گرانمهرم خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۳۶
    سلام ایمان اسماعیلی عزیز
    اگر بگذارم در بروی
    اصلا مقبول نیست از شما که به قلمت مهمانم نکنی
    و بعد این را هم بگویم که انتظارت این باید باشد که غزل بعدی مهدی محمدی بهتر باشد تا از خواندنش لذت بیشتری ببری و این زمانی میسر است که شما مهربان فرهیخته و عزیز و غزلسرای خوب
    بنویسی و نکات را گوشزد کنی
    اما آن جناب استاد اقتداری عزیز اگر چه افتخار مصاحبت با ایشان را نداشتم از تبار سربداران بود
    روحش شاد و قلمش آزاد خندانک
    ارسال پاسخ
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    يکشنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۰ ۲۳:۳۱
    سلام مجدد مهدی عزیز خندانک
    در خدمت برادر ادیبم هستم
    چیزی به ذهن این ناچیز نمیرسه که بگم
    مطمئن باش آنچه به ذهنم برسد از هیچکس دریغ ندارم مخصوصا شما برادرم خندانک
    درود بر روح استاد اقتداری ، خدایش بیامرزد خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۵:۵۸
    سلام مجدد. بهر حال اینگونه نمی شود خندانک
    ارسال پاسخ
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    ایمان اسماعیلی (راجی)
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۸:۳۹
    مهدی جان
    راستش، هرچند قوافی شعر خوب نشسته
    اما با نظر مانا در شعر پیر معبدم کاملا موافقم و در مورد شعر شما هم صدق میکنه زحمت خوندنش با خودت خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۵۶
    سلام و با این احتساب باید همان پاسخی را بکارم که در جواب ایشان مرقوم فرموده اید.
    دلت شاد و نامه ات آزاد خندانک خندانک
    مولود سادات عمارتی
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۰۰:۳۲
    درود
    مادر گرامی در پناه حق
    همچون کبوتری بدهم سر به دار عشق
    بادین و شرع و مذهب و ایمان خطرکنم
    مویدباشید
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۶:۰۴
    درود مجدد بانوی شاعر فرهیخته، ادیب و شاعر گرامی بانو مولود سادات عمارتی
    خشنود از تغییر مصرع داده شده که در جهت شعر می باشد
    و چه خوب است که در فعالیت شورانگیز مشارکت می کنید
    و ایده ها و تجربه های سرشار از دانش و ادب را به نمایش می گذارید
    با اجازه این تغییر در غزل اعمال می شود
    سپاسگزارم خندانک
    ارسال پاسخ
    مولود سادات عمارتی
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۹:۲۳
    نظر لطف شماست جناب محمدی بزرگوار
    خشنودباشید
    درپناه حق
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۴۸
    درود مجدد بانو، از قلم زیبا و بیان استوار شما می آموزم
    دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    شعله(مریم.هزارجریبی)
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۵۲
    درود جناب محمدی
    زیبا سرودید
    برگ زندگیتان همیشه سبز
    قلمتان نویسا خندانک خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    دوشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۲:۴۹
    درود بانو سپاسگزار لطف و مهر شما هستم
    نگاهتان آسمانی خندانک
    ارسال پاسخ
    ابوالحسن انصاری (الف رها)
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۰۸:۵۱
    ســــــــــــــــــــــــــــلام ........ گرامی

    دستمریزاد. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۰۰
    سلام استاد انصاری عزیز
    بی نهایت از لطفتان سپاسگزارم
    قلمتان سبز خندانک
    ارسال پاسخ
    مریم محبوب
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۰۹:۴۵
    درودها خندانک

    همچون کبوتری بدهم سر به دار عشق
    از دین و شرع و مذهب و ایمان حذر کنم

    بسیار زیبا زلال و ناب خندانک

    خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۵۸
    درود بانو، سپاسگزارم، ممنونم، ای کاش بیشتر می نوشتید
    در نگاه شما صدایی را می بینم که دوست دارم بشنوم خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    رضا رضوی تخلص (دود)
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۰:۵۸
    سلام و درود جناب محمدی
    زیبا سرودید
    پاینده باشید خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۵۹
    سلام و درود شاعر فرهیخته و ادیب، ممنونم، سپاسگزارم خندانک
    ارسال پاسخ
    بهرام معینی (داریان)
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۴:۵۳
    درود های فراوان وارادتی بی پایان جناب محمدی استاد و ادیب وارسته وگرانقدر
    بسیار شیوا ودلنشین وسرشار از احساس
    دستمریزاد
    قلمتان مانا
    در پناه حق
    ایام بکام
    🌷🌷🌷
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۰۰
    درودها استاد معینی عزیز
    دلتان سرشار مهر
    تابنده باشید
    قلمتان سبز خندانک
    ارسال پاسخ
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۱۹:۳۰
    سلام ودرودی مجدد
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۲ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۰۹
    سلام و مجددا سپاس استاد فتحی عزیز
    نگاهتان آسمانی خندانک
    ارسال پاسخ
    سعید صادقی (بینا)
    سه شنبه ۱ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۱۶
    غمگین و دردناک و زیبا البته

    سلام دوست و استاد خوبم
    خیلی خوب بود خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۲ تير ۱۴۰۰ ۰۰:۱۱
    سلام دوست عزیز و شاهر فرهیخته شعر ناب، ممنونم، چرا چوب کاری می کنید در محضر یکایک شما دوستان دانش آموز اول الف هستم
    خوش به درخشی استاد عارف فرزانه ام خندانک
    ارسال پاسخ
    معصومه خدابنده
    يکشنبه ۶ تير ۱۴۰۰ ۰۲:۴۱
    سلام و ارادت
    درودهایم تقدیمتان
    🌹❄
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۶ تير ۱۴۰۰ ۲۲:۵۸
    سلام، سپاسگزارم خندانک
    ارسال پاسخ
    مسعود آزادبخت
    سه شنبه ۱۵ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۰۵
    درود جناب محمدی بزرگوار
    شعری قوی با احساسی ناب خندانک خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    سه شنبه ۱۵ تير ۱۴۰۰ ۱۸:۰۹
    درود قلمتان زرنگار خندانک
    ارسال پاسخ
    اصغر ناظمی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۱:۲۳
    درودو
    سلامی گرم خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۴
    سلام و درود استاد ناظمی عزیز
    سپاسگزارم
    قلمتان ماندگار و دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    منوچهربابایی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۱۲
    .
    درودها استاد عزیز و برادر جانم
    سروده ای بسیار عالی و پرمعناست

    لذت والایی درک شد
    یا حق
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۳:۴۵
    درودها دوست و شاعر فرهیخته منوچهر بابایی عزیز
    سپاسگزارم
    دلت دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    رضا رضوی تخلص (دود)
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۱۹
    سلام و درود جناب محمدی عزیز
    غزل زیبایی سرودید
    شاد باشید و سلامت خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ۱۷:۰۳
    سلام و درود
    سپاسگزارم دلتان دریایی خندانک
    ارسال پاسخ
    منیژه قشقایی
    شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ۲۳:۲۱
    درودجناب محمدی ارجمند زیباست و سرشارازاحساس
    اما اعتقاد من این است که انسان شادو آزادآفرید ه شد
    باید شادو رها نیز زندگی کند .مادر پد ر همسر فرزند
    هرکدام نقشی در زندگی دارند عده ای درمقام مدیر
    عده ای ناظم عده ای معلم هرکدام به نحوی ,
    جدایی نیست همه ی ما یکی هستیم
    و آمدیم که غنی تر برویم
    تا هستیم شاد زندگی کنیم نبودیم هم
    واقعیتی زیباتر را زندگی می کنیم
    هرچند نبودنی نیست
    خندانک خندانک

    سایه ی مهرمادر مستدام کنارهم لبریز از
    زندگی باشید شادی الهیییییییی خندانک خندانک
    مهدی محمدی
    مهدی محمدی
    يکشنبه ۲۰ تير ۱۴۰۰ ۱۶:۰۰
    سلام و درود بانو
    از لطف و مهربانی شما سپاسگزارم
    دیدگاهتان را ارج می نهم
    می دانید که فعلا در غربت هستم و دور از شهر و خانواده
    حتی خاطرات شاد هم تولید غم می کنند اینجا
    از دعای خیرتان صمیمانه سپاسگزارم خندانک خندانک
    دلتان دریایی و قلمتان پر فروغ خندانک
    ارسال پاسخ
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0