سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        و کاش این دم آخر ز خواب برخیزند

        شعری از

        محمد پازوکی

        از دفتر شعرناب نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۱۸ شماره ثبت ۹۹۷۳۳
          بازدید : ۱۷۱   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد پازوکی

        ببین که بر تن من رد پای صد زخم است
        ز وعده های دروغ و امیدِ بی فرجام
        پرم از این همه بغضی که در گلو مانده
        و گریه های غریبانه ی شباهنگام
         
        برای مردن من یک بهانه هم کافیست
        مرا به آب ،  به آتش ، به خاک بسپارید
        مرا در این شبِ دهشت به باد وعده دهید
        مرا دوباره به تیغ هلاک بسپارید
         
        دوباره بر دل من زخم تازه ای زده اند
        چنانکه نعره کِشم لاجرم به سینه ی چاه
        چگونه بگذرم از این همه دروغ و ریا
        که جمله می کِشدم هر زمان به قعر گناه
         
        به ابرها ... که سوارانِ پشت طوفانند
        به خشمِ صاعقه سوگند و ریزش باران
        به دشت های پر از لاله های خونین که
        عنان خود ندهم بر کف ستمکاران
         
        من از عدالت مولایمان خبر دارم
        و از حراستِ بی چند و چونِ بیت المال
        و دست های عقیل و حرارتِ آهن
        و آن زنی که ز پایش گشوده شد خلخال
         
        خدا یکی و علی هم یکی و بعد از او
        یکی علی نشد و ادعا فراوان شد
        خدا غریب و امامت غریب و حق پنهان
        و دین ...که ملعبه ی دستِ پورِ سفیان شد
         
        و کاش این دمِ آخر ز خواب برخیزند
        به آیه های صریحِ کتاب برگردند
        خدا از این همه غفلت خوشش نمی آید
        و کاش سمتِ گلِ آفتاب برگردند.
         
         
        20 خرداد1400 - البرز - فردیس
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۴۰
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و شورانگیز بود
        مبین مشکلات جامعه
        دستمریزاد خندانک
        پریسا مصلح
        پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۴۰۰ ۰۸:۳۹
        درود برشما
        بسیار عالی
        قلمتون مانا خندانک
        رضا رضوی تخلص (دود)
        جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ۰۹:۳۰
        سلام و درود جناب پازوکی بزرگوار
        چهار پاره زیبایی خواندیم و لذت بردیم
        خندانک
        و کاش این دمِ آخر ز خواب برخیزند
        به آیه های صریحِ کتاب برگردند
        خدا از این همه غفلت خوشش نمی آید
        و کاش سمتِ گلِ آفتاب برگردند
        پاینده باشید خندانک خندانک
        ابراهیم آروین
        جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۱:۵۷
        درود بر شما جناب پازوکی

        شعر زیبا و ارزشمندی از قلم باارزش تان خواندم
        خدا یکی و علی هم یکی و بعد از او
        یکی علی نشد و ادعا فراوان شد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ۱۴:۱۰
        سلام و درود بر استاد پازوکی عزیز
        بسیار بسیار عالی خندانک خندانک
        مجتبی شهنی
        جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۰:۵۰
        درود فراوان
        شاعر بزرگوار
        بسیار زیبا و عالی بود
        لذت بردم
        قلمتان توانا✏
        زندگیتان پایدار
        🌹🌹🌹🌹
        مسعود میناآباد  مسعود م
        جمعه ۲۱ خرداد ۱۴۰۰ ۲۱:۵۹

        بسیار عالی
        درود بر شما شاعر ارجمند
        ------------------ خندانک خندانک خندانک

        این کوچه را یکباره بارانی نکن ای عشق
        پاییز را اینگونه طولانی نکن ای عشق

        وقتی دلم سرمای جان‌فرسا نمی‌خواهد
        هر شب هوایم را زمستانی نکن ای عشق
        -------------- مهدی ملکی (الف )
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6