سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        خودکشی

        شعری از

        از دفتر من عشق را خوردم نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۰:۲۲ شماره ثبت ۹۸۶۰۳
          بازدید : ۴۰۷   |    نظرات : ۳۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر

        سگها کنار استخوانت خودکشی کردند
        بعد از تو حتی دشمنانت خودکشی کردند

        بوی تن تو مست کرده لاشخورها را
        زنبورها دور دهانت خودکشی کردند

        رفتی و مرگ آهنگ می زد پیش پاهایت
        تصنیف ها روی لبانت  خودکشی کردند

        پیغمبر تاریکی! ای ارواح شیطانی
        پشت سر تو پیروانت خود کشی  کردند

        وقتی تو مردی ناگهان خفاش های پیر
        در لابلای گیسوانت خودکشی کردند

        تو داستانی را نوشتی که سر انجامش
        بازیگران داستانت خود کشی کردند

        باران گرفت و خون روی دامنت را شست
        تا ابرهای آسمانت خودکشی کردند
        ۹
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۴۰

        حقیقت ،کمی ،نگران شدیم
        که مبادا در زمره شاعران چیستان و معما سرا در آیید
        گفته میشود که سروده باید خیال انگیز باشد
        اندیشه و حکمت همراه با احساس مخاطب را به تفکر وادارد
        و حس خوبی را به او منتقل کند و تاثیر گزار باشد
        ولی متاسفانه بسیاری از شاعران راه افراط در پیش گرفته
        و بجای تحریک عنصر خیال معما طرح میگنند
        برای انتقال حس هم از مواردی که جامعه نسبت به آن حساس است
        استفاده مینمایند در حقیقت دست روی نقاط ضعف احساسات مخاطب
        میگذارند
        و در واقع او راتحریک میکنند
        شاید در اوایل کار جدیدی باشد و تعداد محدودی مخاطب جذب کند
        ولی پس از مدتی نخ نما میشود
        مثل لیلی و مجنون و سایر استاطیر که در حقیقت در ذهن مخاط شعر پارسی جایگله خود را از دست داده اند ولی هنوز اهالی دانشکده های
        ادبیات روی آنها تعصب دارند خندانک
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۰۶
        سلامی دوباره استاد عزیز
        شما خوب در جریان تشنه به آموختن شعر درمن هستید
        و سپاسگزارم که خیلی کمکم میکنید و کرده اید
        مدام در حال زمزمه و حفظ کردن اشعار هستم تا بهتر بیاموزم
        و این اولین درسی بود که شما بزرگوار دادید
        واین سروده در زمان دگرگونی حالم و فقط و فقط برای دلم نوشتم
        و جز این نیست
        ودلیل نقد قبلی برداشت اشتباه دوستان بود که نگرانم کرد
        و خواستم شفاف سازی در این باره کنم
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۹:۱۵
        درود بزرگوار خندانک
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۰:۱۹
        سلام و درود استاد بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۳۹
        درود ی دوباره
        حقیقت ،کمی ،نگران شدیم
        که مبادا در زمره شاعران چیستان و معما سرا در آیید
        گفته میشود که سروده باید خیال انگیز باشد
        اندیشه و حکمت همراه با احساس مخاطب را به تفکر وادارد
        و حس خوبی را به او منتقل کند و تاثیر گزار باشد
        ولی متاسفانه بسیاری از شاعران راه افراط در پیش گرفته
        و بجای تحریک عنصر خیال معما طرح میگنند
        برای انتقال حس هم از مواردی که جامعه نسبت به آن حساس است
        استفاده مینمایند در حقیقت دست روی نقاط ضعف احساسات مخاطب
        میگذارند
        و در واقع او راتحریک میکنند
        شاید در اوایل کار جدیدی باشد و تعداد محدودی مخاطب جذب کند
        ولی پس از مدتی نخ نما میشود
        مثل لیلی و مجنون و سایر استاطیر که در حقیقت در ذهن مخاط شعر پارسی جایگله خود را از دست داده اند ولی هنوز اهالی دانشکده های
        ادبیات روی آنها تعصب دارند خندانک
        طوبی آهنگران
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۷:۴۵
        رفتی و مرگ آهنگ زد پیش پاهایت
        تصنیف ها روی لبانت خود کشی کردند
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۰:۲۰
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۲:۱۴
        سلام .. و اگر فرصتی بود برمیگردم به این صفحه و اگر من نبودم امیدوارم دوستان برای این سروده ی بسیار زیبا سنگ تمام بگذارند
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۳۳
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۴:۱۹
        سلام محمد
        عالیه این شعر
        خیلی حال کردم رفیق خندانک
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۰
        سلام
        خوشحالم مورد پسندت بود
        دوست عزیز خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد جواد عطاالهی
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۲
        سلام و درود بر شما جناب خوش بین بزرگوار
        اتفاقاتی که در این غزل افتاده است ، تصاویر و خیال انگیزی ها جدید و واقعا زیبا هستند
        درود فراوان بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۲
        سلام
        ممنونم دوست عزیز از حضور گرانقدرت و لطفت و توجهتون
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۰:۴۴
        درود فراوان
        بسیار بسیار
        زیبا و عالی
        بود🌺
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۳
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        فروغ فرشیدفر
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۲:۱۶
        درود برشما جناب خوش بین گرامی🌹
        شعر بسیار زیبا و خواندنی ای بود. عالی👌👌👌

        " داستانی را نوشتی که سر انجامش
        بازیگران داستانت خود کشی کردند"

        قلم منسجم و زیبا نگارتون توانمند.
        🌹🙏🌹🙏🌹🙏🌹🙏
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۴
        سلام و درود بانو فرشیدفر گرامی
        سپاسگزارم از توجهتون به این سروده خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        حسین رضایی
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۲:۲۳
        سلام...بسیار خواندنی موفق باشید خندانک
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۵
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۱:۳۸
        درود بر شما
        خوشبین عزیز
        ------------------------ خندانک خندانک خندانک
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۵
        سلام و درود خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۲:۴۳
        درود ... خندانک خندانک خندانک
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۸
        سلام و درود خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تاراناصری راد (خاطره)
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۳:۳۷
        سلام ودرود فراوان بر شما
        سروده ی بسیار جالبیه ومحتوای غریبی دارد
        ذهنمو کنجکاو کرد
        منتظر واکاوی اساتید گرانقدر میمونم
        موفق باشد خندانک
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۲۷
        سپاسگزارم از لطف بیکرانت بانوی گرامی خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        آذر مهتدی
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۰۴:۴۸
        درود جناب خوش بین
        بعضی اشعار شاید خود شاعر نداند که از کدام گوشه ذهنش به وسیله کلام به تصویر کشیده می شود . اما این یک تذکر از عالم دیگر است. گاهی ما چیزی را می نویسیم که به ما القا می شود. شاید پیامی از عالم بالا برای مخاطبی خاص. به اشعارمان که اینگونه گاهی عجیب به نظر می رسند توجه ویژه داشته باشیم، تا رمزش را کشف کنیم.
        من دوست داشتم برام جالب بود ضمن احترام به نظر اساتیدمحترم سایت.🌺🌺🌺🍃🍃🍃🍃🌺🌺🌺
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۶:۳۰
        سلام بانوی گرامی
        سپاسگزارم از لطف شما
        بنده کوچک تر از آنم که چنین اتفاقی برایم افتاده باشد
        در هر حال سپاس از نگاه پر مهرتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد  مسعود م
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۹:۲۷
        رفتی و مرگ آهنگ می زد پیش پاهایت
        تصنیف ها روی لبانت خودکشی کردند

        پیغمبر تاریکی! ای ارواح شیطانی
        پشت سر تو پیروانت خود کشی کردند
        ..........

        بسیار درود
        ------------------- خندانک
        يکشنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۲۱:۰۲
        سلام و درود
        سپاسگزارم دوست عزیز خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۱:۴۶
        دلیل این سروده بغض در میان حلقوم وگلوست
        جایی که قلب و مغز همدیگر را لمس و دست نوازش بر سر هم
        میکشن
        لحظه ای این گلو گاه مسدود شد و خون به مغز نرسید
        و مغز به قلب پشت کرد
        و این سروده که مخاطب خاصی ندارد بوجود اومد
        دوستان برداشت سیاسی نکنند
        سپاسگزارم خندانک خندانک خندانک
        شنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۰ ۱۳:۳۲
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0