جمعه ۹ آذر
خود و خدا شعری از حمید غرب
از دفتر شعرناب نوع شعر رباعی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۶ فروردين ۱۴۰۰ ۰۸:۰۸ شماره ثبت ۹۷۳۶۶
بازدید : ۲۱۵ | نظرات : ۲۳
|
|
خود و خدا
برگرد ز بیراهه و از خود به خود آ
از خود گذر و ز بی خدایی به خود آ
سودت نرسد ز ناخدا بودن خود
وارسته ز خود ، خودی رساند به خدا
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ارادت خدمت دوست نازنینم جناب قنبر پور گویاست کلام عشق در هر نظری پیراهن یوسفی اگر هم ندری من عاشقم و بخوان تو از چشم تری سخت است که گویم سخن از بی پدری لطفت را سپاس فراوان دارم و بار دیگر ضایعه در گذشت آن عزیز بی تکرار را تسلیت میگویم بقای عمر تو و سایر وابستگان عزیز | |
|
سلام و عرض ارادت خدمت جناب کیمیایی عزیز ممنون از حضور گرمت مهری اگرم به دل نهانست، تو را است لطفی که در این میان عیانست، تو راست سرت سلامت باد ، شادیت به غایت باد | |
|
درود بانوی عزیز کلامتان ارزنده ترین بداهه است و به پاس قدردانی بداهه ی زیر را تقدیم میدارم برگ سبزی تحفه آوردم به بازار صفا دست درویشی ندارد بیش از این نان و نوا روزگاران به سلامت و سعادت | |
|
رفت و دریای نگاهم خشک شد شعر این تنها پناهم خشک شد یک زمان جنس جنون بودم ولی کنج سینه سوز اهم خشک شد خیلی ممنون بابت بداهه ی زیبایتان شعر هدیه ی با ارزشی است امیدوارم به سرودن برگردم شایدباید عنوان سلطان بداهه را از شما استاد گرامی باز پس بگیرم امیدوارم بسرایید به مهر | |
|
درود بر بانو مصلح ادیب ممنون از حضور گرمتان قدر دانم که بر این گوشه نظر میداری خوش به آنم که تو هم در ره او بیداری غمتان رفته به باد ، دلتان خرم و شاد | |
|
درود بر همشهری خواجه شیراز بانو آهنگران گرامی همره ما شده ای در سفری سوی خدا ما همه همدل هم ، گر چه ز اقوام جدا بداهه ای تقدیم به حضور سبزتان | |
|
گوشه چشمی به من دل شده داری ای دوست هر چه در باب تو گویم ، همه خوبی و نکوست درود بر آقا مجتبی نازنین گرمی محبت و لطفت را سپاس دارم و بهترین آرزو ها را بدرقه راهت میکنم سرت به سلامت و توفیقت فزون | |
|
درود جناب انصاری عزیز مرهون لطف بیکرانتان هستم و سپاس از بداهه زیبایتان | |
|
درود جناب همایون عزیز سپاس مهرتان فزون | |
|
درود بانوی گرامی ممنون از حضور پرمهرتان سرتان سلامت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
عالی بود کوتاه و پرمعنا