سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        شهرِ خزان

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۵ فروردين ۱۴۰۰ ۰۸:۲۰ شماره ثبت ۹۶۹۹۳
          بازدید : ۱۵۴   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        شهرِ خزان
         
        همه دنیایم مالِ تو
        من که راهی شده سوی
        همان شهرِ خزانم
         
        من که راهی
        بسوی آن فلاحِ نقش بسته دراذانم
         
        من که راهی
        بسوی آن بهشتم که از آنم
         
        آن خزانی که پُر از بهار و میوه ست
        این نمودی ست ازهمه عاقبتی که
        من جزوِ کوچکی ، از میانِ آنم
         
        من بخش کوچکی
        ز شهری آبادانم
         
        که در گرمای تابستانی از خیرالعمل
        همه نخل های استعداد را
        به فصل خوبِ آرامشِ این تموز
        خرماپزان ام
         
        میروم سوی خدایی
        که هرصبح و ظهر و شام
        این پرنده اش را
        میداد به کَرّات ، آب و دانه م
         
        یه جنوبیِ شریفی ،
        میگذشت از نخلستان
        با همان لهجه ی زیبایش به من گفت :
        کاکو ، تو مسئول ، بر این آبادانی ای ؟
        گفتم : ها
        گفت : منهم اهلِ آبودانم !
        گفتم بَه بَه ، نیک لهجه ، خوشبختم و خوشوقتم
        منهم اهل تهرانم
         
        مسئولم بر این نخلستان و،
        تاکستانِ اعمال
        مسئولِ این درخشش
        برخوشه‌های باغی ، ز خرما و رَزانم
        ز انواعِ خرما و رطب
        ز انواع انگورهای بیدانه و شانی
        که از یار، دارند نشانی
        عاشقِ تک تکِ حبه های شیرین
        روئیده به روی ،
        خوشه های آنم
         
        من یک نسیم بودم به دنیای شما
        که زمانی آمدم
        به همه گفتم
        که بهرِ هرکمک ، آماده م
        کنون باید کم کنم ، زحمت را و دیگر بروم
        زنگِ جَرَسِ رحیل خورده
        عازمم به آسمانی از عشق
        باید برگردم بسوی شهری که ،
        آمده ز آنم
         
        بهمن بیدقی 1400/1/5
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۱۰
        درود استاد عزیز
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        آموزنده و پر معنی خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۳۵
        باسلام وعرض احترام استاد بزرگوار
        سپاس بیکران
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۲:۴۰
        سلام دورود بر شما
        دوست دارید همه با بال شما حرکت کنند
        ولی یک پر هم به هیچ کس نمی دهید
        این شعر برای آنکه هیچ وقت شما را در صفحه ای ندیدم
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۳۴
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        نخست از شما سپاسگزارم از حضور ارزشمندتان و لطف و محبت بسیاری که همیشه دارید
        دوم اینکه ، من بارها بخاطر اینهمه کم لطفی ام به بهانه های مختلف از هنرمندان سایت شعر ناب بخاطر کم رنگ بودنم معذرتخواهی کرده ام و از شما بزرگوار هم عذرخواهی میکنم . من درشبانه روز وقت زیادی را صرف طراحی و نقاشی و سرودن شعر و نوشتن و بدنبال آن تایپ و ادیت آنها میکنم و سعی میکنم هروقت ایده ای آمد به انجامش برسانم وگرنه بهیچ وجه قصدم کوچکترین آزردگیِ دوستان نیست و باهمه اینها قبول دارم که خیلی کم محبتی کرده ام و بخاطر کم خواندن اشعار مرا ببخشید .
        ارسال پاسخ
        بهنود کیمیائی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۳:۳۵
        درود
        جناب بیدقی عزیزم


        🌷🌷🌷🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۵:۳۶
        باسلام وعرض احترام آقای کیمیائی گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        مجتبی شهنی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۳۷
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۱۶
        با سلام وارادت
        استاد بزرگوار
        غزلی نا ب بامعنا عاشقانه و عارفانه خواندم
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۱۷
        با سلام وارادت استاد عزیز
        می آموزیم از تراوش قلمتان
        قوالعاده زیبا بود
        درپناه خدا
        درود فراوان برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۳۴
        باسلام وعرض احترام استاد بزرگوار
        سپاس بیکران از لطف بی پایان شما گرانقدر
        بینهایت محبت دارید
        لحظه لحظه هایتان مملو از سلامتی و شادی
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۶:۴۶
        درود فراوان جناب بیدقی عزیز ادیب گرانقدر وبزرگوار
        بسیار شیوا ودلنشین وحکیمانه
        کامیاب وتندرست
        در پناه حق
        ایام بکام
        🌷🌷🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۰۳
        اسلام وعرض احترام استاد بزرگوار
        سپاس بیکران از لطف بی پایان شما گرانقدر
        بینهایت محبت دارید
        لحظه لحظه هایتان مملو از سلامتی و شادی
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۱۹:۳۷
        سلام و درود فراوان بر استاد بیدقی بزرگوار
        مثل همیشه
        بسیار
        زیبا
        بود خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ فروردين ۱۴۰۰ ۲۰:۲۳
        باسلام وعرض احترام آقای شهنی گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران
        ارسال پاسخ
        سید محمد میرمحمدی جواد
        يکشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۰ ۲۱:۴۳
        سلام و ادب

        من که راهی
        بسوی آن فلاحِ نقش بسته دراذانم
        خیلی خوب و دلنشین

        خوشا راهی که پایانش تویی تو
        خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۰ ۲۲:۰۲
        باسلام وعرض احترام آقای میرمحمدی گرانقدر
        بزرگوارید
        سپاس بیکران
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ترنّمِ صَفای جان صداقت است و راستی ااا شُکوهِ اعتبارِ حق صلابتِ بَهاستی اا سلام بداهه ی
        ساسان نجفی

        ما آرزوی عشرت فانی نمی کنیم اا ما را سریر دولت باقی مسخر است
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        زده ام قفل بزرگی به دروازه دل که دگر بار به روی احدی وانکنم آنچنان دل بشکسته که اااا هم حتی پشت دروازه دل در بزند وانکنم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0