سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        خزان زندگی

        شعری از

        حسین هاشمی

        از دفتر عشق مجازی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۹۹ ۰۰:۵۳ شماره ثبت ۹۶۵۵۰
          بازدید : ۱۹۳   |    نظرات : ۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین هاشمی

        در بهار زندگی عمرم خزانی میکند
        لحظه های غربتم معکوس شماری میکند
        غربتی دارم از این شب‌های یلدایی دراز
        غربتی همرنگ موهای عزیزم چون سیاه
        بی وفای های تو از غربت هم سنگینتراست
         زنده ماندن بی‌تو از زندان برایم بدتر است
        می‌توانستم برایت روز و شب شاعر شوم 
        می‌توانستم برایت لحظه ها عاشق شوم
        پایه به پایم بود اگر پاهای تو در این شبا
        پای لخت در این زمستان میدویدم تا سما
        میشود باز هم کنار هم بمانیم لحظه ها
        گر تو باشی میشود تکرار و تکرار خنده ها
        عشق تو یک لحظه بود آمد خرابم کرد ورفت
        آتشی بر جان من اندوخت و ویران کرد و رفت
        سالیان هم بگذرد عشقت زیادم نگذررد
        راهیه کوه و بیابان هم شوم قلبم  زعشقت نگذرد 
        من تو را باجان دل محفوظ کردم در دلم
        تا قیامت هم به چشمهای تو من  عاشقترم
        عشقه من از عشق لیلی های دنیا بهتر است 
        عشقه من از دست من افسوس هنوز هم خسته است
        آرزویم بود خوشبختی برای لحظه هات
        بی خبر ماندم ندارم من خبر از لحظه هات
        ساز رفتن میزدی رفتی که رفتی تا هنوز
        ساز عشقت میزدم عاشقترینم من هنوز
        عشق تو در این دلم هر روز فریاد میزند
        عشق تو تیشه به روحم ضربه بر دل میزند
        میزند این قلب من تنها بیاد لحظه ای 
        تو کنارم باشی و همراه من در خانه ای
        قول دادم بعد تو زنده بمانم خوب قبول
        بعد تو گریه نداریم باشه عشقم این قبول 
        حال من خوب و خوش است باور نکن 
        زنده بودن بعد تو بدقولیه باور نکن
        بعدها تو این گریه ها سوی چشامو خورده اند 
        بعد تو حتی  طعامم گربه ها  می‌خورده اند
        بعد تو دیگر برایم زندگی پوچی شده 
        روز و شب حتی خدا هم واسه من شوخی شده 
        از خدا دارم گلایه بی کران بعد تو هر لحظه ام  گشته خزان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        حسین هاشمی

        ،

        مجتبی شهنی

        نقدها و نظرات
        مجتبی شهنی
        شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۳۶
        درود فراوان بر جناب هاشمی بزرگوار
        بسیار
        عالی
        بود خندانک
        مجتبی شهنی
        شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹ ۱۷:۳۶
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0