قدیما عاشق شدن

قديما عاشق شدن

رسم ورسومی دیگه داشت

با يك نگاه هلاک شدن

لطف وصفائ دیگه داشت

لحظه ها طول مي كشيد

تایک نگاه اسیر بشه

وقتيم اسير مي شد

اسیر مجنون وار میشد

عاشقا ساده بودن

عشقشون آسمونی بود

براي هم جون ميدادن

این یه کار الاهی بود

نه تجمل ونه دروغ و نه ريا،

هیچ کدوم توزندگی راه نداشت

هرچي بود سادگي بود

عشقا همه خدائ بود

چرا امروز همه لاكتاب شدن  

چرا امروز همه بی خدا شدن

خبر از هم دیگه هيچ وقت ندارن

از خدای مهربون ترس  ندارن

برکت از سفره ها رفته دیگه

معرفت از آدما رفته دیگه