تو ای مادر که مهرت مهربانی بر دلم بخشید...
به دست آن نگاه مهربانت سایبانی بر سرم بخشید
نمیدانم در آن گهواره گردانی شبهایت...
چه سان در خواب میرفتم به لالایی لبهایت
همه رنجت برای کودک بی دست و پایت انتهای مهرورزی بود...
نوازش های دست آن نگاه مهربانت منتهای عشق ورزی بود
برایم قصه های کودکی شیرینی آن قصه های بی کلامت بود...
نگاه بی دریغت بر سر گهواره تنهایی ام گویی سلامت بود
اندر آن دوران که پایم قوت رفتن در آغوشت نداشت...
ز آسمان یک نور آمد یک سبد پاکی در آغوشت گذاشت
از برای کودکت مهرت تمام مهربانی بود عزیز...
از وفای با صفایت من چه گویم آسمانی بود عزیز
شیر پاکت شیوه های مهرورزی را رقم میزد عزیز...
در درونم سیره های عشق ورزی را قلم میزد عزیز
مادرم ای بهترین آیت ز الطاف خدا...
از همه دلبستگیهای درون سینه ام هستی جدا
مهر تو مأمنترین مأوای تنهایی و وحشتهای من...
آن کلام مهربانت هرم جاویدان دهشت های من
در خیالم نقش تو زیباست در تنهایی گهواره ام...
بی تو ای مادر درون جنت الماوا ولی آواره ام
قلب تو آهنگ لالایی شب های غریب و غربت دنیای من...
شهدی شیرینی مهرت چراغی در عبور ظلمت شبهای من
مادری کردی برایم تا که من این سان شدم...
هر زمان رویت بدیدم سر به سر شادان شدم
مادرم شرمنده رویت شدم اندر جوانی این زمان...
من کجای عمر خود جبران کنم مهر تو را دراین جهان
آن دعای بی دریغت سایه شد اندر سرم...
سختی بی انتهای سهمگینم ساده شد اندر برم
یاد تو یاد تمام مهرورزیهای بی نام و نشان...
سیل اشکم از غمت برگونه تنهایی ام هر دم روان
پیریت را باورم این سان نمی شد مادرم...
کاش میمردم ولی جانم دمی بی جان نمیشد مادرم
...
تقدیم به تمام مادران این مرز و بوم کهن...
و ایضا تقدیم به ننه مهربان و دلسوزم که
تخلص شاعری رو به حرمت دلسوزی
بی دریغ و بی چشمداشت مادرم انتخاب کردم...
نوکرتم ننه...
روز مادر بر تمام مادران مبارک باد...
درود بزرگوار
میلاد حضرت ام ابیها
فاطمه زهرا
مبارک باد