سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 10 فروردين 1403
  • همه پرسي تغيير نظام شاهنشاهي به نظام جمهوري اسلامي ايران، 1358 هـ‌.ش
20 رمضان 1445
  • شب قدر
Friday 29 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    جمعه ۱۰ فروردين

    سراب

    شعری از

    یدالله عوضپور آصف

    از دفتر عارفانه نوع شعر نیمائی

    ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۰:۰۰ شماره ثبت ۹۴۹۴۳
      بازدید : ۹۹۴   |    نظرات : ۹۸

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر یدالله عوضپور آصف
    آخرین اشعار ناب یدالله عوضپور آصف

    در بادیه
    ازتشنگی وقتی عطش داری
    وقتی غبار درد استسقاء .
    می کاهد از وسع و شعاعِ دید
    آنجا سرابت می نماید آب ،
    بی تردید.
    دریا بجویی از کفِ مرداب
    ***
    وقتیکه تودرصحن بستان سرو و
    درصحن گلستان گل نمی بینی
    از بید مجنون سایه میخواهی
    وز شاخۀ  خرزهره  گل یابی!
    چون بیخ سرو وبوتۀ گلرا نمیجویی
    پ . ن : اول مخاطب خودم هستم
    ۲۰
    اشتراک گذاری این شعر
    ۵۰ شاعر این شعر را خوانده اند

    یدالله عوضپور آصف

    ،

    طاهره حسین زاده (کوهواره)

    ،

    سید محمدرضا لاهیجی

    ،

    شکوفه مهدوی (بهارانه)

    ،

    محمد قنبرپور(مازیار)

    ،

    امینی

    ،

    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

    ،

    حمید غرب

    ،

    زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

    ،

    عباسعلی استکی(چشمه)

    ،

    مهرداد عزیزیان بی تخلص

    ،

    فردین صمدی

    ،

    مجید آبسالان

    ،

    مجتبی شهنی

    ،

    شعله(م جلیلی)

    ،

    طوبی آهنگران

    ،

    بهرام معینی (داریان)

    ،

    آرمان پرناک

    ،

    مهدی بدری ماشمیانی(دلسوز)

    ،

    جمیله عجم(بانوی واژه ها)

    ،

    آرزو نامداری

    ،

    محمد رضا خوشرو

    ،

    میلاد همتی زاد (مهجور)

    ،

    رضا کاظمی اردبیلی

    ،

    سارا رحیمی

    ،

    سیدحسن خزایی

    ،

    گیتی صالح

    ،

    میثم علی یزدی (آیت)

    ،

    محمد جواد عطاالهی

    ،

    فاطمه رضایی برما(آینه عدم)

    ،

    فروغ فرشیدفر

    ،

    عظیمه ایرانپور

    ،

    بهروز عسکرزاده

    ،

    مجتبی شفیعی (شاهرخ)

    ،

    ابراهیم هداوند

    ،

    اصغر ناظمی

    ،

    محمد راد

    ،

    علیرضا شاه محمدی (عشاهیر)

    ،

    قربانعلی فتحی (تختی)

    ،

    افسانه پنام تخلص مولد

    ،

    کبری یوسفی

    ،

    ابوالفضل احمدی

    ،

    حسن مصطفایی دهنوی

    ،

    غلامحسین جمعی

    ،

    راضیه سلطانی

    ،

    مینا فتحی (آفاق)

    ،

    اعظم قارلقی

    ،

    نسرین حسینی

    ،

    مرتضی فهمیده، ،،، راهی

    ،

    آرمین پرهیزکار

    نقدها و نظرات
    زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۵۵
    درودها خندانک

    زهازه استاد از اشتراک حسّ زیبایتان خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۱۹

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۵۸
    الهه احساس استادبانو حکیمی بزرگوار
    درود برشما
    وسپاس بخاطر حضور وقبول زحمت
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    عباسعلی استکی(چشمه)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۵۶
    درود استاد عزیز
    بسیار زیبا و خوش آهنگ بود
    موفق باشید خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۱۸

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۳
    چشمۀ جوشنان معرفت جناب استکی عزیز
    درود رفیق شفیق
    خوش آمدید سایۀ مهرت مستدام
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۴:۳۴
    خندانک
    دروداستادبزرگوارم خندانک
    بسیارزیبابود خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۴:۳۸

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۵
    بانوی بزرگ واژه هاسرکار خانم عجم گرانمهر
    درود ها برشما
    سپاسگزار لطف و حضور سرکار عالی می مانم
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۵۶
    درودهای بیکران استادآصف ارجمند
    تامل بیان و تفکربرانگیز و غمنهاد و آموزنده خندانک خندانک خندانک خندانک



    زمزم به زیرِ پای اسماعیل ... تقدیری ست مرقوم
    بیچاره (هاجر) که سرابِ هَفت بارَش حُکمِ معلوم خندانک
    ارسال پاسخ
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۰:۱۰

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    محمد رضا خوشرو (مریخ)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۷:۵۰
    از بید مجنون سایه میخواهی........



    دورود خندانک


    بسیار عالی خندانک



    بسیار اموزنده خندانک



    درپناه حق خندانک


    با اجازه گل تقدیم شما خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۳۲

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۳
    عزیزگرانقدر جناب خوشرو
    درود وسپاس برای حضور
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    جمیله عجم(بانوی واژه ها)
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۷:۰۹
    خندانک
    دروداستاد بزرگوارم خندانک
    مثل همیشه بسیارزیباست
    لذت بردم ازرقص قلمتان خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک خندانک
    خندانک خندانک
    خندانک
    بهروز عسکرزاده
    جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۴۲
    سلام بر شما گرامی
    این نیمایی اندیشه را به درنگ وامی‌دارد؛ سپاس.
    من گمان می‌کنم که شعر می‌توانست با اندکی درنگ از این بهتر هم بشود:
    از آنجایی که "تشنگی" در اینجا دقیقاً به‌معنی همان "عطش" بکار رفته است، آوردنِ هر دو واژه ضرورتی نداشت.
    اگر می‌فرمودید:
    در بادیه وقتی عطش داری / ...،
    "از تشنگی" از خودِ این بیان هم فهمیده می‌شد.
    یا حتی اگر می‌آوردید:
    در بادیه از تشنگی / ...
    این‌طوری، یکی از دو "وقتی" هم حذف، و به نظرم سخن در کُل فشرده‌تر و شسته‌رفته‌تر می‌شد.
    در "غبارِ دردِ استسقاء"، هم بیان بدیع است و هم تصویرِ اراده و ارائه شده از آن، آفرینشی جالب‌توجه.
    نقطۀ پس از "استسقاء" احتمالاً اشتباهی است که هنگامِ تایپ کردن رخ داده است.

    "وقتی‌که تو در صحن بستان سرو و
    در صحن گلستان گل نمی‌بینی..."
    در اینجا مصراعِ "در صحنِ گلستان..."، از نظرِ وزنی دنبالۀ مصراعِ پیش از خود است زیرا اگر این‌طور فرض نکنیم، همین مصراع، هرطور که تقطیع کنیم، لغزشِ وزنی خواهد داشت:
    1) در (ـ) صحـ (ـ) نِ (U) گُـ (U) لسـ (ـ) تان (ـ) گُل (ـ) نـ (U) می (ـ) بیـ (ـ) ـنی (ـ) [ـ ـ U U ـ ـ ـ U ـ ـ ـ]؛ می‌بینید که وزن چیزی دیگر شده است و نامتناسب.
    2) حال اگر نونِ "صحنِ" را کشیده بخوانیم و آن را در فضای یک هجای بلند بنشانیم (که برداشـتِ منطقی این است که شاعر چنین اراده کرده باشد)، باز هم از وزن، به‌گونه‌ای خارج شده‌ایم هرچند که از دایرۀ "مستفعلن"ها بیرون نرفته‌ایم؛ یعنی در این صورت وزنِ مصراع را ـ با جا گذاشتنِ "مستفعـ" ـ، از "لن" آغاز کرده‌ایم که چنین می‌شود:
    لن مستفعلن مستفعلن مستف [ـ ـ ـ U ـ ـ ـ U ـ ـ ـ]؛
    پس از نظرِ وزنی (در اینجا) "در صحن گلستان گل نمی‌بینی" نمی‌تواند مصراعی مستقل شمرده شود.
    بنابراین، برایِ اینکه خواننده‌ای که به قواعدِ شعر آزادِ نیمایی اشراف ندارد، به‌آسانی دریابد که این دنبالۀ همان مصراع قبلی است نه مصراعی مستقل، بهتر است که شاعرانِ نیمایی‌سرا به روشی این را مشخص کنند؛ مثلاً این‌طور:
    وقتی‌که تو در صحن بستان سرو و
    ـ در صحن گلستان گل نمی‌بینی...
    این خطِ تیره در آغازِ مصراع، مشخص می‌کند که مصراع مستقل نیست بلکه دنبالۀ مصراعِ پیش است و وزن هم مشکلی نخواهد داشت؛ همان‌طور که چندین سطر بالاتر عرض شد.
    راهِ دیگر آن است که در چنین موارد، اگر بخواهیم دنبالۀ مصراع را در سطری جداگانه بیاوریم، "سرِ سطر" نیاوریم بلکه به شکلِ تورفته بنویسیم و...

    در اینجا ـ در پرانتز ـ برایِ رسیدن به نتیجه‌ای چندگانه، یک نکتۀ سلیقه‌ای (و شخصی) را هم اضافه می‌کنم، فقط با در نظر گرفتنِ این احتمال که شاید با ذوقِ شما هم سازگار باشد:
    اصلاً می‌شود با اندکی جابجایی، بدونِ آنکه به مفهوم گزندی برسد، هر دو "صحن" را حذف کنید، مثلاً:
    وقتی‌که تو در بوستان سروی نمی‌بینی
    مستفعلن / مستفعلن / مستفعلن / مستف [ـ ـ U ـ / ـ ـ U ـ / ـ ـ U ـ / ـ ـ]
    یا در گلستان گل
    مستفعلن / مستف [ـ ـ U ـ / ـ ـ].

    یا هرطور که به نظرتان بهتر از این می‌شود.
    در این صورت، علاوه بر اینکه بیان اندکی (به گمانِ من) پیراسته‌تر می‌شود، دو نتیجۀ مطلوبِ دیگر هم به‌دست می‌آید: یکی اینکه دو مصراع، از نظرِ وزنی مستقل می‌شوند، دوم اینکه آن گسستِ لازم در پایانِ مصراع هم اتفاق می‌افتد...
    از گذار در گلستان کلامتان بهره بردم؛ سپاس.
    باشید و بتابید.
    خندانک خندانک
    ابراهیم هداوند
    ابراهیم هداوند
    جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۱۰
    ارادت خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ۰۲:۳۱
    دوست و استاد عزیز جناب عسکرزاده گرامی
    درود برشما
    ضمن سپاس ، شرمنده ام ک دیر متوجۀ حضورتان شدم از اینکه وقت گذاشتید قدردان وجود مبارکتان هستم.
    درتوضیح اشکالات وارده
    1-یقین دارید که تشنگی وعطش گرچه هر دو از یک ریشۀ معنایی هستند مع الوصف , عطش بر اثر شدت تشنگی یا استسقاء پدید می آید.
    درحالت عادی ، فرد تشنه نمی گوید عطش دارم بلکه میگوید تشنه ام.
    درنتیجه ، آوردن هردو واژه با هم ضرورت را می رساند..به این معنی که؛
    وقتی دربیابان از تشنگی مفرط عطش بر تو وارد می شود و غبار استسقاء بر چشمانت مستولی می شود،تشخیص آب از سراب مشکل می نماید.
    2-همانگونه که فرمودید نقطۀ بعد از استسقاء سهوی ست.
    3-درمورد وزن قطعۀ دوم
    همانطور که میدانید در شعر نیمایی ، اوزان در هر مصرع میتواند متغیر باشد به شرطی که از آهنگ خارج نشودکه در این سروده به نظر حقیر تغییر آهنگی صورت نگرفته..
    وقتیکه تودرصحن بستان سرو و
    در صحن گلستان گل نمی بینی،
    "فعل دیدن به قرینۀ معنوی دربند اول حذف شده است"
    از بید مجنون سایه میخواهی
    وز شاخۀ خرزهره گل یابی!
    چون بیخ سرو وبوتۀ گلرا نمیجویی
    تکرار واژۀ صحن در دو مصرع ، بر حسب تاکید است که می توانست نباشد .. خندانک خندانک
    البته این نظر بنده است واصرار بر درست بودن آن ندارم..
    درپایان از اینکه لطف و قبول زحمت فرمودید بسیار ممنونم.
    سایبانت برقرار خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    بهروز عسکرزاده
    بهروز عسکرزاده
    شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۳۰
    سلامی دیگر شاعرِ گرامی
    شما لطف دارید؛ سپاس.
    از بابت دیر پاسخ دادن یا اصلاً پاسخ ندادن، از نظرِ من مشکلی نیست چون حضورم در سایت گاه‌گاهی و بریده‌بریده است و خودم هم معمولاً پاسخِ عزیزان را دیر می‌دهم (با شرمندگی)؛ یک ماه، دو ماه و بیشتر!
    اما دربارۀ یادداشتِ شما:
    1ـ دربارۀ "تشنگی [و] عطش":
    منظورتان از "ریشۀ معنایی" را به‌روشنی متوجه نشدم تا پاسخِ درست و روشن و صریح بدهم. اما اگر منظورتان این بوده باشد که این دو واژه (یعنی تشنگی و عَطَش) هردو از بنیاد (از ریشه، اساساً) به یک معنی هستند، بله، درست است: این‌دو مترادف و به یک معنا هستند؛ اما ریشۀ این دو واژه، دو چیز متفاوت از دو زبان مختلف است. "تشنگی" فارسی و ایرانی است و "عطش" عربی. اما از نظرِ معنی هیچ فرقی با هم ندارند یعنی مثلاً "عطش" به‌معنیِ "تشنگیِ مفرط" نیست، یا "عطش بر اثرِ شدَّتِ تشنگی یا استسقاء پدید" نمی‌آید و یا برعکس... (برایِ اطمینانِ بیشتر به لغتنامه‌ها ازجمله لغتنامۀ علامه دهخدا نگاه بفرمایید).
    به بیانِ دیگر، از نظر معنی، "تشنگی" خودِ "عطش" است. البته عَطَش کاربرد مصدری هم دارد (= تشنه شدن) و "استسقاء" هم معنیِ گسترده‌تری دارد هرچند که به‌معنی "تشنگی" هم هست.
    با این‌همه، بیاییم همان سخنِ شما را بپذیریم، یعنی فرض کنیم که "عطش بر اثرِ شدَّتِ تشنگی یا استسقاء پدید می‌آید". نتیجۀ منطقیِ چنان فرض، می‌تواند چنین باشد که عطش از تشنگی شدیدتر است. حال، همین نتیجۀ مفروض، ما را به سویِ پرسشی منطقی می‌راند که چون آن تشنگی به شکلی شدیدتر در "عطش" وجود دارد، دیگر چه ضرورتی دارد که "تشنگی" و "عطش"، هردو را با هم بیاوریم؟ آن (تشنگی) که در این (عطش) هست. می‌بینید که باز نتیجه فرقی نکرد.
    خلاصۀ نظرم در آن باره، این پیشنهاد بوده است که می‌توان برای زیباتر شدنِ شعر، یکی از دو واژۀ "عطش" و "تشنگی"، و نیز یکی از دو "وقتی" را حذف کرد. اما، شعرِ شماست و اگر شما مثلِ من نمی‌بینید و گمان نمی‌کنید، پس حق دارید که هرطور دوست دارید بنویسید؛ بی هیچ گفتگویی.

    2ـ دربارۀ تغییرِ وزن در شعرِ آزادِ نیمایی:
    اینکه فرموده‌اید: "همانطور که می‌دانید در شعر نیمایی، اوزان در هر مصرع می‌تواند متغیر باشد به شرطی که از آهنگ خارج نشود..."، من این‌طور نمی‌دانم و این سخنِ شما را نمی‌توان به‌طور یقین پذیرفت یا نپذیرفت. زیرا بر من روشن نیست که منظورِ شما از "آهنگ" در اینجا چیست؛ اگر منظور از آن وزن باشد، خودِ سخن متناقض می‌شود؛ اما اگر منظور بحر باشد، پاسخی دیگر دارد؛ و جز آن هم همین‌طور.
    پس به‌ناچار توضیحی کُلّی عرض می‌کنم:
    تغییرِ وزن در مصراع‌های شعرِ آزاد نیمایی تابعِ قواعدی است. اینکه شاعر بخواهد یک جمله‌ای را، که طبیعتاً و قاعدتاً دارای لحن و حالت واحدی است و گوینده‌اش یک کس است، در دو مصراع با دو وزن مختلف بیاورد، چیزی نیست که کسی توصیه کرده باشد. و اگر کسی سخنی با مفهومی نزدیک به این هم گفته باشد، در میانِ سخنان دیگر گفته است؛ یعنی این سخن می‌تواند برشی از گفتۀ آدمِ صاحب‌نظری باشد اما به‌تنهایی رسا و کامل نیست.
    اصولاً تغییرِ وزن مصراع‌ها در اسلوبِ نیمایی بسیار ظریف و محدود است:
    الف) ظریف از این نظر است که لازم به دقت است که مثلاً دانسته شود که کدام وزن‌ها و بحرها در یک دایرۀ عروضی قرار دارند تا هدف درست انتخاب شود. یعنی لازم است شاعر بداند که برای گریزِ وزنیِ احتمالی، چه گزینه‌هایی می‌تواند داشته باشد و کدام‌یک از آن‌ها با تغییرِ کیفیت یا لحنِ گفتگو و یا با تغییر گوینده و راوی و جز آن سازگارتر است یا گوش‌نوازتر. برای لمسِ بهترِ این گفته، شعرِ "پرده افتاد" از شاعرِ بزرگ و موسیقیدانِ ارجمند و محبوبِ معاصر، هوشنگ ابتهاج (ه.ا. سایه) را بخوانید و اگر پیشتر خوانده‌اید، این‌بار با دقّتِ بیشتری بخوانید و ببینید که چرا و چگونه (با ظرافت) از زنجیرۀ "فاعلن"ها، در یک‌ونیم مصراعِ پایانی به "فعولن"ها گریز زده است (گمان می‌کنم که ایشان تنها در همین یک شعر از دو وزنِ مختلف استفاده کرده‌اند).

    ب) و محدود از این جهت است که اگر هم بخواهید مصراعی را به وزنی دیگر بیاورید، رکنِ آغازین را باید همانندِ رکنِ آغازینِ دیگر مصراع‌ها بیاورید (یعنی وزنِ رکنِ اول را نمی‌توانید تغییر دهید) و بعد ببینید که وزنِ شعرِ شما با کدام وزن‌ها و بحرهایِ دیگر، بنا به قواعد و ضوابطِ عروضِ قدیم در یک دایره (دایرۀ عروضی) قرار دارد و با آنها ادامه دهید. مثلاً همین بحر رجز (مستفعلن) با بحر هزج (مفاعیلن) و بحر رمل (فاعلاتن) هم‌دایره است و پس از "مستفعلنِ" اول، می‌توان از هریک از این دو بحرِ دیگر، یا ترکیبی از این دو با تمام شاخه‌های کوچک و بزرگ آنها استفاده کرد اما رکنِ آغازینِ مصراع باید همان مستفعلن باشد ولاغیر. راهِ دور نرویم؛ در همین سایت، در شعرِ آخرِ بانو محبوبۀ امیری گرامی با نام "شعرِ گمشده"، که فکر می‌کنم بیش از چهل مصراع باشد، با تغییر وزن در چندین مصراع همراه است، اما همین قاعده همه جا رعایت شده است که تغییرِ وزن، رکن اول را شامل نشده است. با این توضیح که ایشان هم مصراع‌های نامستقل را نشانه‌گذاری نکرده‌اند.
    بنابراین آنجا که فرموده‌اید: "در شعر نیمایی، اوزان در هر مصرع می‌تواند متغیر باشد"، پیش‌نیازهایی دارد مثلاً در شعری روایی، یا مشخّص‌تر در یک نمایشِ منظوم، که ممکن است گویندۀ هر مصراع متفاوت باشد با لحنی و بیانی دیگر، یا مانند اینها، چنین هم ممکن است؛ اما در اینجا نه. در اینجا نه گوینده یا راوی عوض شده، و نه سخن به هر دلیلِ دیگر نیاز به تغییر داشته است، تا وزن دیگر شود.
    این مصراع، به این دلیل از نظرِ وزنی دنبالۀ مصراع پیشین است که با "لن" شروع شده و پایانِ سطرِ پیشین هم با "مستفعـ" تمام شده است و جمعِ اینها "مستفعلن" است؛ برداشت منطقی این است. زیرا اگر تغییرِ وزن داده باشید، لازم می‌شد که رکنِ اولِ مصراع "مستفعلن" بیاید و بعد از آن تغییری اعمال شود؛ که چنین هم نشده، یعنی "مفعولن" یا "عیلن‌فا" و یا "مفعولات" آمده است.
    جز این دو برداشت، راهی نمی‌ماند مگر اینکه اشتباهی رخ داده باشد اما به نظرِ من اشتباهی رخ نداده است. به عبارتِ دیگر، به‌نظرِ من حق با شماست آنجا که فرموده‌اید در آن مصراع "تغییر آهنگی صورت نگرفته" است. زیرا واقعاً هم وزن برهم نخورده است منتها به این شرط که مصراعِ مستقلی شمرده نشود. از اول همین را گفتم.
    از ذهنِ ذوق‌پروردۀ شاعر، زیبایی‌هایی بروز می‌کند که گاهی شاید خودِ شاعر هم به فکرِ تطبیقِ آن با تئوری و قواعدِ آن زیبایی‌ها نیفتد و این از نظرِ من ضعف شمرده نمی‌شود چون‌که کارِ شاعر سرودن است و دیگر هیچ. شاید بهتر همین باشد که شاعر هرچه کمتر در اعماقِ دریاهایِ عروض برود.
    قلمتان همیشه نویسا
    و شاعرانگی‌هایتان بی‌پایان.
    خندانک
    بهروز عسکرزاده
    بهروز عسکرزاده
    شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۳۶
    درود جناب هداوند
    عزیزید. خندانک
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    يکشنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۱۶
    دوست عزیز جناب عسکرزاده گرامی
    درود برشما
    سپاسگزار توضیحات طومار وارتان هستم..
    زیاده عرضی نیست. مستدام باشید
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۳۱

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    سید محمدرضا لاهیجی
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۴:۴۳
    سلام و درود

    نوشیدیم استاد
    نکو روست و نغز و پُر مغز
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۵:۳۸

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۷
    همسرای محترم درودبرشما
    خوش آمدید خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۳۶
    درودها تقدیم استاد بامرام ومتواضع بزرگوارم
    سلامت باشید و پرتوان
    گلی بوییدم از گلستان معرفت تان استاد
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۴۲

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۰
    آلاله سرخ استادبانو رحیم زاده ارجمند
    درود و ممنون بخاطر حضور سبزتان
    لطف عالی مستدام خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    حمید غرب
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۵۴
    درود استاد بزرگوار

    سروده ای سرشار از مطلب و معنا و به گونه ای خاص و دلنشین ارائه فرمودید

    دستمریزاد

    از قلم مگذر که ریزد خون ز چشمان اشکریز
    تا تو فرمان میدهی بر پا کند هنگامه را

    خندانک خندانک خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۰۰

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۸
    جناب غرب عزیزدرود
    خوش آمدید دوست خوبم
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مجتبی شهنی
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۱۶
    درود بزرگوار
    بسیار
    زیبا
    بود خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۲۴

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۸
    جناب شهنی عزیز
    درودها برشما
    سپاس برای حضور خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    مجید آبسالان
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۲۰
    درود برشما استاد ادیب و فرهیخته
    جرعه ای ناب نوشیدم از قلم همواره زرینتون
    خندانک
    خندانک
    خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۲۵

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۵۵
    عزیزارزشمند مجیدخان گل
    درودها نثار وجود نازنینت باد
    خوش آمدید دوست خوبم
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    شعله(مریم.هزارجریبی)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۲۱
    درود استاد آصف گرانقدر
    فکر نمیکردم استاد دست در نیمایی هم داشته باشید
    حقیقتا نیمایی زیباترین قالب شعر نو بوده و هست
    خیلی زیبا سرودید
    سایه ی مهرتان مستدام اشعارتان جاودانه
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۲۷

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۵۰
    درود بر شعلۀ شرار انداز
    سرکار خانم جلیلی جلیل القدر
    خوش آمدید بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۱۶
    سلام جناب عوضپور
    دورود بر شما بسیار
    زیبا سروده اید
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۱۲

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۵۱
    گلبانو طوبی خانم ارجمند
    درود برشما
    سپاس برای حضور وقبول زحمت
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۱۶
    خندانک
    بهرام معینی (داریان)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۲۳
    درود فراوان استاد اصف ادیب گرانقدر وفرزانه
    بسیار زیبا ودلنشین پر محتوا بهره بردم
    کامیاب وتندرست
    در پناه حق
    ایام بکام
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۱۲

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۵۳
    جناب داریان عزتمند
    درودخدابرشما
    ممنون به خاطر حضور حضرتعالی
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    آرزو نامداری
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۳۲
    سلام جناب آصف گرامی
    بسیار زیبا و پرمفهوم سرافراز باشید خندانک خندانک خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۳۲

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۲
    سرکار خانم نامداری محترم
    درودبرشما
    خوش آمدید خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    میلاد همتی زاد (مهجور)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۱۱
    🌷🌷
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۰۵


    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۵
    مهجورعزیز درودبرشما
    سپاسمند حضور حضرتت هستم
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    رضا کاظمی اردبیلی
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۵۱
    درود به شما عالی بود
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۰۵

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۶
    جناب کاظمی ارجمند
    درود برشما خوش آمدید
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    میثم علی یزدی (آیت)
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۱۸
    درود استاد زیبا و شنیدنی خندانک خندانک
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۴۷
    آیت ارزشمند درود برشما
    خوش آمدید دوست خوبم
    خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۰۸

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    گیتی صالح
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۵۱
    درود بیکران بر شما
    بسیار زیبا و دلنشین سروده اید بزرگوار
    مانا و برقرار باشید خندانک خندانک خندانک
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۰۸

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد جواد عطاالهی
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۹:۴۰
    درود بر شما جناب آصف بسیار زیبا بود
    خندانک خندانک خندانک
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۰۹

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    فروغ فرشیدفر
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۰:۰۱
    درود بر استاد عزیز ناب ما🌹
    بسیار زیبا بود و پراز تعمق وتفکر...
    شعر زیبای شما منو به یاد این شعر استاد سخن سعدی انداخت:
    ماهی که بر خشک اوفتد
    قیمت بداند آب را....
    دلشاد باشید استاد.
    🙏🙏🙏🌹🌹🌹🌹🌹

    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۰:۱۲

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    محمد قنبرپور(مازیار)
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۳:۱۴
    استا آصف دوست داشتنی خندانک
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۴۶

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    عظیمه ایرانپور
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۲۳
    درود بر شما
    عمیق و زیباست
    قلمتان سبز خندانک
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۲:۴۷

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    آرمان پرناک
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۱۷:۲۹
    سلام و
    هزاران درود بر استاد گرانقدر
    بسیار زیبا
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۳۳

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۲۹
    خندانک
    سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۳۳

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    طوبی آهنگران
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۱۴
    خندانک
    ابراهیم هداوند
    جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۱۷
    درود بر شما جناب آصف بزرگوار
    نیمایی زیبایی خواندم
    برقرار باشید
    خندانک خندانک خندانک
    سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۳۳

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    مجتبی شفیعی (شاهرخ)
    جمعه ۱۰ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۳۶
    سلام استاد عزیز
    زیبا
    زیبا
    عالی
    سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۳۴

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ ۲۲:۳۵
    سلام ودرود استاد عوض پور عزیز و
    بزرگوار
    بینهایت عالی وزیبا
    وخوش اهنگ بود
    موفق باشید
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    سه شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۳۴

    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک
    ارسال پاسخ
    کبری یوسفی
    سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ ۱۴:۱۶
    سلام ودرودهاااا براستاد بزرگوار
    درودخدا برشما
    چون همیشه عالی خانه ات آباد به دلنشست
    درپناه حق باشید همیشه باخانواده آمین
    زنده باد زندگی 😊🥀🥀🥀🥀🥀
    ابوالفضل احمدی
    سه شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۹ ۲۱:۳۲
    خندانک خندانک خندانک
    حسن  مصطفایی دهنوی
    چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۱۰
    سلام و درود استاد
    بسیار زیبا است
    سربلند و پاینده باشید
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    قربانعلی فتحی  (تختی)
    چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ ۱۸:۵۹
    درود برشما استاد بزرگوار عوض پور

    بسیار عالی وزیبا
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    غلامحسین جمعی
    چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۹ ۲۰:۴۲
    درودو سپاس بر استاد بزرگوارم

    جناب عوضپور

    دستمریزاد بزرگوار

    زیبا و فاخر است گرامی

    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    راضیه سلطانی
    جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۱۸
    چه هنرمندانه دست به قلم میشوید، نوشته تان ماندگار
    اعظم قارلقی
    شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ ۱۴:۴۹
    عرض درود و احترام بی انتها...
    سبز و سلامت باشید...
    نسرین حسینی
    شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۹ ۱۷:۳۹
    درودها برشما زیبابوو قلمتون نویسا

    خندانک خندانک
    مرتضی فهمیده، ،،، راهی
    دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۵۳
    حس بسیار زیبایی بود ،، درود🌹🌹🌹
    شعله(مریم.هزارجریبی)
    چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ ۲۱:۳۵
    اﻭ ” ﻣــﺮﺩ ” ﺍﺳﺖ
    خوابش از تو کوتاهتر و خواب ابدیش از تو طولانی….
    آسایش برایش مفهومش آسایش توست پس صبح تا شب درپی آسایشی است که سهمش را ازعشق تو میجوید…اگر آنرا دریابی!!
    ﺩستهایش ﺍﺯ ﺗﻮ زبرتر ﻭ ﭘﻬﻦ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ…
    تاحال به دستهایش نگاه کرده ای ؟ هیچگاه بدون خراش و زخم دیده ای؟
    ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺗﻪ ﺭﯾﺸﻰ ﺩﺍﺭﺩ…
    ﺟـﺎﻯﹺ ﮔﺮﯾــﻪ ﮐﺮﺩﻥ، ﻣﻮﻫﺎﯾﺶ ﺳﻔﯿﺪ میشود…
    ﺍﻭ ﺑﺎ ﻫﻤــﺎﻥ ﺩستهای ﺯﺑﺮﺵ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻮﺍﺯﺵ ﻣﯿﮑﻨﺪ…
    و ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﻧﺎﺻﺎﻑ ﻭ ﻧﺎﻣﻼﯾﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ می بوسد ﻭ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﺸﻮﻯ…
    به او سخت نگیر..!
    او را خراب نکن..!
    ﺍﻭ ﺭﺍ “ﻧﺎﻣــــﺮﺩ” ﻧﺨﻮﺍﻥ..!
    ﺁﻧﻘﺪﺭ او را با ﭘﻮﻝ ﻭ ﺛــﺮﻭﺗﺶ اندازه گیری نکن..!
    کمی بوی تنش عرق آلود است طبیعتش اینست ؛حواسش به بو نیست؛ فکر نان شب است….
    ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧــــﺦ ﺑﺪﻩ ﺗﺎ ﺯﻣﯿﻦ ﻭ ﺯﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺪﻭﺯﺩ…
    انتظار یک فنجان چای تلخ توقع زیادی نیست!!!
    از هر مرد ونامردی هرچه شنیده و دیده در صندوقچه قلبش پنهان کرده و آمده .اگر کم حرف میزند نمیخواهد کام تورا تلخ کند.
    ﻓﻘــــﻂ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﻭﺭﺍﺳﺖ ﺑﺎﺵ ﺗﺎ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﺖ ﺑﺮﯾﺰﺩ…
    آن مردی که صحبتش را میکنم، خیلی تنهاتر از زن است..!
    ﻻﮎ ﺑﻪ ﻧﺎخنهایش ﻧﻤﯿﺰند ﮐﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺩﻟﺶ یک ﺟﻮﺭﯼ ﺷﺪ، ﺩست هایش را ﺑﺎﺯ کند، ﻧﺎخنهایش را ﻧﮕﺎﻩ کند ﻭ ﺗﻪ ﺩﻟﺶ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺵ ﺧﻮﺷﺶ ﺑﯿﺎید..!
    ﻣﺮﺩ نمیتواند ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺶ ﮔﺮﻓﺖ، به دوستش زنگ بزند، یک دل سیر گریه کند و سبک شود..!
    ﻣﺮﺩ، ﺩﺭﺩﻫﺎیش را ﺍﺷﮏ نمی کند، فرو می ریزد در قلبی که به وسعت دریاست…
    آری یک مرد همیشه تنهاست چراکه سنگ صبور همه است و خودشانه ای ندارد که سرش را روی آن بگذارد…
    یک ﻭقت هایی،
    یک ﺟﺎﻫﺎﯾﯽ،
    ﺑﺎﯾﺪ ﮔﻔﺖ:
    “میم” مثل ” مرد “
    شعله(مریم.هزارجریبی)
    چهارشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۹ ۲۱:۳۶
    درود استاد اصف بزرگوار
    روزتون مبارک باشه
    امیدوارم همیشه سالم وشاد باشید
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۵:۳۲

    سلام و درود بر استاد آصف ارجمند و نازنین خندانک

    همچون همیشه از جام شعرِ لبریزِ معرفتِ شما نوشیدم . خندانک

    خوشحالم که ورودم به دنیای مجازی مصادف شد با آشنایی با شما و توفیق بهره گیری از محضر سراسر معرفتتان و امید که در ادامه ی مسیرِ زندگی آموخته هایِ ارزشمندم در طی حضور ۸ ساله در محضرِ شما را چون چراغی فراراهِ مسیرِ آینده قرار دهم... سپاس از زحمات فراوانِ شما و همراهی ۸ ساله تان با شاگردِ خویش.

    دسته گلی از خوشبو ترین گلهای عاطفه و احساسم تقدیم شما و معرفت کلامتان

    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۰۷:۳۶
    خندانک
    ارسال پاسخ
    یدالله عوضپور    آصف
    یدالله عوضپور آصف
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۵:۳۸
    درود بر نایتینگل گرانقدر
    سرکار خانم مهدوی
    سپاسگزار الطاف کریمانۀشما هستم.
    مممنونم از اینکه باحضورخود ، کوخ مخوف تنهایی یم را به کاخ رفیع روشنایی بدل فرموده اید..
    "وجودنازکت آزردۀ گزند مباد"
    خندانک خندانک خندانک خندانک
    ارسال پاسخ
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    طاهره حسین زاده (کوهواره)
    سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۵۸
    خندانک سلام بر شکوفه مهربانی بهار زندگانی خندانک
    سید محمدرضا لاهیجی
    سید محمدرضا لاهیجی
    چهارشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۴۸
    سلام
    عفو بفرمائید عرضِ بی مبنایِ جسارتِ حقیر را،
    فقط نکته‌ای کوتاه قامت به حدِّ نعمتِ فرصت!

    عاطفه و احساس دوچیز مبریٰ از هم و مجزا از هم و مِثلِ مَثلِ دوخطِّ موازی روبروی هم امّا دور از هم و بی هم‌ند‌ و هرگز از بودن با هم خاطرجمع نگردند!

    حلال بفرمایید

    سیدمحمدرضالاهیجی
    ساکوتی.هند
    ارسال پاسخ
    پنجشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۹ ۰۲:۵۷


    خندانک به محفلِ شعرِ سراسر معرفتِ استادِ عزیزم جنابِ آصف خوش آمدید خندانک

    سپاس جناب لاهیجی گرانقدر ،مهم در یک جهت و همپای هم حرکت کردن این دو است که بنوبه ی خود بسیار ارزشمند است.

    حلالِ تندرستی برادر نازنین و اندیشمند دوستدارِ سکوت و تنهایی ام
    متقابلا حلال بفرماییداگر جار و جنجالهای اخیر خلوتتان را بر هم زد.
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0