سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 ارديبهشت 1403
  • شكست حملة نظامي آمريكا به ايران در طبس، 1359 هـ‌.ش
16 شوال 1445
    Wednesday 24 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      چهارشنبه ۵ ارديبهشت

      تولد یک زن

      شعری از

      نیلوفر خلعت بری (نیلوفر آبی)

      از دفتر سپید و سیاه نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ۰۵:۴۸ شماره ثبت ۹۴۲۱۳
        بازدید : ۵۸۲   |    نظرات : ۲۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر نیلوفر خلعت بری (نیلوفر آبی)
      آخرین اشعار ناب نیلوفر خلعت بری (نیلوفر آبی)

      حجم آفتابی دیگر
      بر شانه صبح یخ زده ام سنگینی می کند.
      باز هم مشق هرروزه زندگی
      با یک سمفونی از بتهوون یا باخ ...
      کتری آب که سوت میکشد
      چرتم را پاره میکند.
      چه خواب می دیدم؟
      که می داند؟
      شاید آغاز فصلی نو ....
      میز صبحانه با گلدانی از گلهای خشکیده،
      همچون من
      مات و غرق در سکوت....
      و پچ پچ های عاشقانه ات
      در اتاق خواب...
      چه فرقی میکند مخاطب که باشد.
      لقمه را در دهانم میگذارم.
      طمع نان و پنیرم سالهاست که تکراری ست.
      همیشه تلخ...
      از در که بیرون میروی فصل مشترکمان به پایان می رسد.
      ظرفها را
      در حوضچه نوستالژی زندگی ام میشویم.
      راستی امروز چند ساله شده ام؟!!..
      تقویم خانه در بهتی سنگین فرو‌رفته.
      اینجا کسی تاریخ نمیداند.
      در غبار آینه چهره زنی پیداست.
      خسته، ناامید
      با چشمانی بی فروغ..
      و چند تار موی سفید زودهنگام
      جدیدترین خبر امروزش است.
      امید فروریختن دیوار انتظار روزمره را
      از صفحه موبایلم می ربایم و موهایم را شانه میزنم.
      هوای رخوت انگیز خانه، پیچ و تاب موزون گیسوانم را آشفته می کند.
      در چهره زن خیره میشوم.
      نقش لبخندی سرخ بر لبان رنگ پریده اش میکشم.
      " بخند.حتی اگر خندیدن جرم باشد..."
      پالتویی که هیچوقت برازنده ام نبود به تن میکنم.
      کمربندم را محکم میبندم.
      و ایمان دارم که هنوز هم میتوانم با کفش های پاشنه بلند راه بروم.
      به پشت سر نگاهی میکنم.
      و کتانی های خسته ام که برایم دست تکان می دهند.
      به امید دیدار؟؟؟!!
      نه ...اینبار نه!
      خاطراتم را جا میگذارم.
      با چمدانی پر از فردا راه می روم
      سبکبال و رها.
      درب را که میگشایم
      هوای سرد زمستانی
      بوی نای خانه را از تنم می زداید.
      به راه می افتم و زیر لب زمزمه می کنم...
      "ما آزموده‌ایم در این شهر بخت خویش
      بیرون کشید باید از این ورطه رخت خویش" (حافظ)
      و کفشهایم که با کوچه هم آواز میشوند:
      تق تق.... تق تق..... زنی می آید..
      زنی تنها می آید!
       
      نیلوفر خلعت بری
       
       
       
       
      ۱۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۰۷
      درود بانو
      جهت احترام به قوانین سایت و جمع دوستان
      همانگونه که قبلا تذکر داده شد
      لطفا تصویر کاربریتان را مزین به روسری نمایید خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۴۱
      تق تق.... تق تق..... زنی می آید..
      زنی تنها می آید!
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      درودبرشما
      بسیارزیباست
      آفرین برشما خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۰۲

      درود جناب قلیچ خانی
      سایت وزین شعر ناب
      به مدیریت مدبرانه استاد احمدی زاده عزیز و گرامی
      یک سایت رسمی و دارای مجوز است
      در واقع معتبر ترین سایت فرهنگی این مرز و بوم می باشد
      عدم رعایت قوانین سایت بهانه بدست دشمنان میدهد
      سعایت آنها پیامد های خوشی ندارد
      فکر نکنم شما راضی به این امور باشید خندانک
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۵۲
      بسیار زیبا .دوست عزیز .موفق باشید . خندانک گل تقدیم شما.
      پژمان بدری
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۱۲
      سلام این شعر نمونه ای ۱۸ عیار از اشعار روایتی می باشد
      چرا ۱۸ عیار؟؟؟۲۴عیار نه؟؟؟
      ابتدا تعریفی از شعر روایی را می خوانیم بعد به نکاتی می پردازیم که خالی از لطف نیست.
      شعر روایی،شعریست که در آن قصه،رویدادی تاریخی،سرگذشت یا حکایتی بازگو می شود در شعر روایی،ساختار اصلی شعر،قصه و روایت است و آن چه صرفا آن را در حوزه ی شعر وارد می کند،بیان منظوم و ترفندهای شاعرانه ای است که به اصل روایت افزوده می شود.یعنی شاعر،قصه ی اصلی را با آرایه های شعری شاخ و برگ می دهد و آن را تاثیرگذارتر می کند.

      روایت به شکل های گوناگونی در شعر به کار می رود.روایت گاه ساخته ی ذهن خود شاعر است.گاه شاعر روایتی کهن را به شعر در می آورد.هدف از روایت،گاه تنها نقل روایتی سرگرم کننده است و گاه بیانی نمادین و استعاری دارد و پشت آن قصه هدفی است.چنین روایت های نمادینی،شاعر را بر آن میدارد که از داستان منظوم خود نتیجه ای بگیرد و در پایان آن نقل کند.

      ویژگی های شعر روایی به شرح زیر است:

      ۱-فضای داستانی : عنصر اساسی شعر روایی،فضای داستانی است.فضایی که سبب می شود همه ی عناصر دیگر برای القای آن به کار گرفته شود.

      ۲-حرکت در سطح و عمق:یعنی نگاه شاعر در این گونه سروده ها،در جهت های طولی و عرضی حرکت می کند و جز در مواردی معدود و برای نمودن حالات روحی و اندیشه های اشخاص داستان،به عمق نمی رود و بنا به نیاز با ایهام یا استعارات سورئال شعر را چند لایه،مخاطب و به کشف و شهود دعوت میکند.

      ۳-بازگو کردن از دید راوی:بدین معنا است که همه چیز از دید راوی نقل می شود و در نتیجه راوی _که اغلب از خود شاعر جدایی ناپذیر است_ می تواند در داستان نظر خود را هم تلویحا و هم به صراحت بیان کند راوی در شعر روایی اغلب سوم شخص و دانای کل است.

      ۴-توصیف و تصویر دقیق:در شعر روایی،هرچه تصویرها و توصیف ها کامل تر و روشن تر باشد،تاثیر آن در خواننده بیشتر و بهتر است.

      ۵-منطقی بودن نگاه شاعر روایی:در شعر روایی لازم است تا نگاه شاعر حرکتی منطقی از نظر سیر حوادث و جزئی نگر باشد تا قصه را به بهترین و جامع ترین شکل بیان کند.



      شعری که این ویژگی ها را داشته باشد،شعر روایی می گویند.

      انواع شعر روایی:
      حماسی
      عشقی
      تاریخی
      عرفانی
      اخلاقی

      حالا بعد از این این تعاریف به لکه گیری شعر می پردازیم که با وسواس بیشتر به همان طلای بیست و چهار عیار تبدیل میشد.

      بند اول:
      شانه صبح و ایجاد فضاسازی

      حجم آفتابی دیگر

      بر شانه صبح یخ زده ام سنگینی می کند.

      باز هم مشق هرروزه زندگی

      با یک سمفونی از بتهوون یا باخ ...

      کتری آب که سوت میکشد

      چرتم را پاره میکند.

      با اجازه شاعر همین بند را کمی تغییر میدهیم

      حجم آفتابی (بی رمق)
      کلمه ی بی رمق با یخ زدگی ایجاد تناسب می کند
      چرا که وقتی آفتاب خوب نمی تابد سرما از راه میرسد

      آوردن سنگینی می کند به ابتدای جمله

      باز هم (هرزه)مشق هر روز زندگی
      برای ایجاد واج آرایی حروف هرز
      یا حتی برای تناقض میشود از اصطلاح کتابی هرزه مشق یعنی سیاه مشق استفاده کرد

      کتری که میکشد سوووت

      حذف کلمه ی آب
      چون کتری وسیله ای برای جوشاندن مایعات است
      نیازی به آوردن آب نیست ود در ماهیت معنای خودش این بار را به دوش میکشد
      و با اضافه کردن چند حرف واو
      میشد سوتهای ممتد کتری را به مخاطب القا کرد

      پس بند اول با ویرایش این چنین میشود

      حجم آفتابی بی رمق
      سنگینی می کند بر شانه ی صبح یخ زده ام
      باز هم هرزه مشق هر روز زندگی
      با یک سمفونی از بتهوون یا باخ
      کتری که میکشید سوت
      چرتم را پاره می کند.

      و بندهای دیگر هم دارای چنین نواقصی هستند
      که به راحتی میشود آنهارا اصلاح کرد

      آوردن تضمین از شعر حافظ بسیار خوش نشسته و بسیار به فضای شعر میخورد نیازی نبود اسم حضرت را بیاورید
      باید در پی نوشت اشاره میشد

      و پایان بندی که به دگردیسی افکار شاعر میرسد
      خوب رقم خورده است

      از دیگر آرایه های دلنشین شعر
      کتانی های خسته که دست تکان می دهند(تشخیص)
      چمدان پر از فردا
      آواز خواندن کفش ها
      که همگی باعث تولد زنی دیگر یعنی نام شعر میشود.

      مخلصات🌷
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۴۴
      خندانک
      ارسال پاسخ
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      اميرحسين علاميان(اعتراض)
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۰۰
      افرين دقيق و كامل خندانک
      ارسال پاسخ
      مهرداد مانا
      مهرداد مانا
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۴۶
      همشهری خودمی دیگه خندانک
      ارسال پاسخ
      بهروز عسکرزاده
      بهروز عسکرزاده
      شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ ۰۲:۱۸
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۰۹:۴۲
      بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
      شعر تو نور شادی است
      دل تنگ بی‎نوا را
      زدلا جدا کنی غم
      بدهی به ما صفا را
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عظیمه ایرانپور
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۰:۳۷
      درود بر شما
      تلخ و زیباست
      قلمتان سبز خندانک
      طوبی آهنگران
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۱:۵۰
      دورود بر شما زیبا
      سروده اید
      محمد قنبرپور(مازیار)
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۵۱
      سلام
      درود بر شما عالی بود بسیار پر معنا
      خندانک
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۰۰
      افرین بر شما
      عالی بود
      شادی بلکامه
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۳۱
      عالی بود
      تبریک میگم
      با هربار خوانش دنیایی از حرف
      و درد دل های محبوس به سراغمان می آید
      موفق باشید
      خندانک خندانک خندانک
      مریم کاسیانی
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۳۵
      درود بر شما،بسیار زیبا و خواندنی بود خندانک خندانک
      مهرداد مانا
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۷:۴۸
      سلام ... وقتم کم است و الا شعرتان ارزش بحث بیشتری را داشت ، کمی لکه گیری میخواهد که دوستم پژمان پیشنهادات جالبی نوشت . و فکر کنم طعم پنیر را اشتباها طمع تایپ کردید
      خوشحالم که شاعر خوبی به جمع ما اضافه شده است . خندانک
      مینا فتحی (آفاق)
      جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹ ۰۰:۰۶
      درودتان باد بانو خلعت‌بری

      امید فروریختن دیوار انتظار روزمره را
      از صفحه موبایلم می ربایم و موهایم را شانه میزنم.
      هوای رخوت انگیز خانه، پیچ و تاب موزون گیسوانم را آشفته می کند.

      مرحبا به قلم‌تان بانوجان
      خندانک خندانک
      بهروز ابراهیمیان
      جمعه ۱۹ دی ۱۳۹۹ ۰۳:۳۷
      درودبرشمابانوی شاعرسپیدِ زیبایی سروده اید خندانک
      مجتبی شهنی
      شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۲۷
      درررود
      بسیار
      زیبا
      و
      عاااااااالی


      *_꧂🌸☘️჻*
      🌸 🌿 *꧁꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭꯭🌸_____*
      ☘️჻🌸🌿
      مجتبی شهنی
      شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۲۷
      خندانک
      آذر مهتدی
      جمعه ۲۶ دی ۱۳۹۹ ۲۳:۵۴
      درود بر شما
      بسیار زیبا با توجه به نقد زیبای جناب بدری زیباتر هم می شود. خوشحالم از حضورتان در جمع دوستان
      مانا باشید
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۳:۵۱
      درود بر شما این شعر را بسیار بسیار دوست داشتم.از واکاوی و نقد جناب بدری هم استفاده کردم.
      این همه هنر و این همه احساس و تکنیک...
      و تنها چیزی که جای بحث داشت تذکر قوانین بود...
      در نامه ی حضرت علی (ع) به مالک خوانده بودم که میگفت هرگز نگو من مامورم و معذور!!!
      اما علی وار بودن و مالک وار زندگی کردن دل علی میخواهد و جرات مالک...
      بسیار از هنرمندی شما لذت بردم خندانک خندانک
      برایتان از خداوند متعال آرامش و دلخوشی و سلامت می طلبم خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۰۱
      درود جناب قلیچ خانی
      سایت وزین شعر ناب
      به مدیریت مدبرانه استاد احمدی زاده عزیز و گرامی
      یک سایت رسمی و دارای مجوز است
      در واقع معتبر ترین سایت فرهنگی این مرز و بوم می باشد
      عدم رعایت قوانین سایت بهانه بدست دشمنان میدهد
      سعایت آنها پیامد های خوشی ندارد
      فکر نکنم شما راضی به این امور باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۴:۳۱
      درود و ارادت جناب استکی بزرگوار و عزیز... خندانک
      امیدوارم حالتان خوب باشد خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۹ ۱۵:۳۱
      درود ی دوباره
      از احوالاتمان خواسته باشی دعا گوهستیم
      ولی
      حواسمان شش دنگ جمع است خندانک
      شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ ۱۲:۴۳
      در حوضچه نوستالژی زندگی ام میشویم.
      راستی امروز چند ساله شده ام؟!!..
      تقویم خانه در بهتی سنگین فرو‌رفته.
      اینجا کسی تاریخ نمیداند.
      در غبار آینه چهره زنی پیداست.
      خسته، ناامید
      با چشمانی بی فروغ

      سلام و عرض ادب فراوان به شما سرکار خانم خلعت بری

      شعر زیبایی بود زیبا بی نهایت لذت بردم از‌قلم تان

      شاعرانگی‌هایتان مستدام

      سبز و سرافراز باشید الهی

      در پناه حق خندانک

      🌹
      🌹
      🌹
      شنبه ۲۰ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۱۵
      خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0