سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        به کجا می کشانی ام؟!

        شعری از

        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)

        از دفتر یک پنج وارونه! نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۳ بهمن ۱۳۹۹ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۹۴۸۱۳
          بازدید : ۱۶۳۱۵   |    نظرات : ۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)

        صدای ارسالی شاعر:
         می نشینم لب حوض
         می دهم گیسوانم را به باد 
        دست میبرم به آب
         موج بر می دارد 
         حلقه حلقه 
        مانند اشک چشمانم
         گاهی اوقات
         گاه دلم می گوید: 
        ( شاید این برکه همانند همان بقچه ی شاعری توست )
         بی صدا ، حباب میزند و آرام میشکند
         افکار آشفته در سرم 
        دوباره فریاد میکشی:
         ( بیا برویم! به کدام سو خیره ای هر دم؟ )
         زیر لب هایم ، جایی پایین تر از سکوت میگویم: 
        《 جهان مرا مه گرفته سراسر 》
         تو از کدام پنجره می بینی؟! 
         بایست یک دم! 
         
         شاخ و برگ کلمه ها را کنار میزنی
         به وادی غزل می رسانی ام  
        《 افق افق ، دل من را غبار می گیرد! 》  
        کمی از قافیه ها مینوشم 
        قلبم از شوق عشق میمیرد... 
        به دنیای دیگری آوردی ام 
        اینجا 
         هر واژه ات
         پرنده ی خیال توست
         که ذره ذره 
         بوسه ای دارد 
         لحظه لحظه 
         بر چوب دلم! 
        بپرس ببین برای حکاکی اشعارم چند میگیرد؟!
         ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ 
        ۳
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹ ۰۹:۱۳
        درود بانو
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)
        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)
        سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۴
        ممنونم از لطفتون
        ارسال پاسخ
        مجتبی شهنی
        شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹ ۰۸:۱۷
        درود بانو
        اهنگ بسیار
        زیبا یی
        بود خندانک
        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)
        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)
        سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۴
        متشکرم
        ارسال پاسخ
        طوبی آهنگران
        شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹ ۱۰:۳۲
        سلام بانو جانم
        بسیار زیبا سروده اید دورود بر شما
        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)
        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)
        سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۵
        نظرهاتون مایه دلگرمی ست 🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        رسول رفیقی
        شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۹ ۲۳:۱۱
        به دنیای دیگری آوردی ام
        اینجا
        هر واژه ات
        پرنده ی خیال توست ⚘
        درود شاعر گرانقدر بسیار زیبا ⚘⚘⚘


        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)
        فاطمه وحیدی نسب (هستی رویا)
        سه شنبه ۷ بهمن ۱۳۹۹ ۱۳:۴۵
        بسیار ممنون از نگاهتون
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ترنّمِ صَفای جان صداقت است و راستی ااا شُکوهِ اعتبارِ حق صلابتِ بَهاستی اا سلام بداهه ی
        ساسان نجفی

        ما آرزوی عشرت فانی نمی کنیم اا ما را سریر دولت باقی مسخر است
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        زده ام قفل بزرگی به دروازه دل که دگر بار به روی احدی وانکنم آنچنان دل بشکسته که اااا هم حتی پشت دروازه دل در بزند وانکنم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0