سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 ارديبهشت 1403
    17 شوال 1445
      Thursday 25 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۶ ارديبهشت

        گور خواب

        شعری از

        حمید غرب

        از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ ۰۷:۵۶ شماره ثبت ۹۳۳۰۴
          بازدید : ۱۸۵   |    نظرات : ۱۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حمید غرب

        گور خواب
         
        گوری برای خواب من امشب مهیاست
        این موهبت تنها فقط تا صبح فرداست
         
        سلول تنگی که ندارد سر پناهی
        اما هوای تازه دارد تا بخواهی
         
        ای وای اگر امشب هوا ، باران ببارد
        دیگر اتاقم جای خوابیدن ندارد
         
        با اینهمه کی دارم از گورم شکایت
        بهتر از آن بی خانمانی در نهایت
         
        فردا  دوباره روز از نو ، روزی از نو
        از این  و از آن حرف  نامربوط  بشنو
         
        گویی نمیدانند دنیا دست فقر است
        سرمایه های دنیوی با بنده قهر است
         
        یک شب اگر با من نشینی بد نبینی
        حتی اگر بر خاک نمداری نشینی
         
        در سفره ام نانی ندارم خود ببخشا
        اما دلی دارم به وسعت همچو دریا
         
        با سوز سرمایی اگر جان از بدن رفت
        این تن ندارد حاجتی ، در جای خود رفت
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۳۷
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۱۳:۱۱
        در سفره ام نانی ندارم خود ببخشا
        اما دلی دارم به وسعت همچو دریا
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما
        زیبا قلم زدید خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ ۰۲:۱۶
        سلام
        رئال تلخی بود
        طوبی آهنگران
        يکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۱۲
        سلان جناب غرب
        شعر شما بسیار زیبا ست
        قلمتان سبز
        آذر مهتدی
        يکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۵۴
        سلام و درود بر شما
        من نیز از شنیدن گورخوابان متاثر شدم و برایشان با اشعارم سوگواری کردم. کاش راه حلی پیدا می شد . چه بسیارند انسانهایی که همین دخمه ی گور را هم ندارند. قلمتان سبز و دنیایتان زیبا
        حمید غرب
        دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۰۷:۴۱
        با سپاس از همه عزیزان

        این نوع گویش جزء روال من نبوده اما فکر کردم که گفتن درد دلی
        با زبان عامیانه تر ، برای بیان حال و روز عزیزانی که فقر را تا استخوان خود حس میکنند گویا تر است.
        به امید روزی که به واقع با فریضه انفاق ، کاستی ها با انباشته ها
        پر شود.

        روزگارتان قرین شادی و سعادت
        خندانک خندانک خندانک
        آرمان پرناک
        آرمان پرناک
        دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۲۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        پریسا مصلح
        دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۶
        درودها برشما بزرگوار قلمتون مانا خندانک
        محمد پازوکی
        دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۳۱
        درود بر شما .
        ای وای اگر امشب هوا ، باران ببارد
        دیگر اتاقم جای خوابیدن ندارد
        زیبا سرودید غمنامه ای را که گوشی برای شنیدنش نیست.
        خندانک خندانک خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۰۴

        بسیار زیبا و پرمعنی سروده اید
        هزاران درود
        شاعر گرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مریم کاسیانی
        دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۳۹
        درودها بر شما خندانک خندانک
        زینت جلالی نژاد  ( زینا)
        سه شنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۰۱
        سلام و عرض ادب
        درودهای بیکران بر شما...سروده تاثیر گذاری بود.
        يکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۳۱
        در سفره ام نانی ندارم خود ببخشا
        اما دلی دارم به وسعت همچو دریا

        با سوز سرمایی اگر جان از بدن رفت
        این تن ندارد حاجتی ، در جای خود رفت


        درود های بی نهایت نثار شما جناب غرب بزرگوار

        زیبا بود و دلنشین لذت بردم

        شاعرانگی‌هایتان مستدام خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0