سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      مهاجر

      شعری از

      سعید صادقی (بینا)

      از دفتر عارفانه هایم را نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۴ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۳۷ شماره ثبت ۹۲۶۳۹
        بازدید : ۱۰۵۹   |    نظرات : ۱۰۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      آخرین اشعار ناب سعید صادقی (بینا)

      میان  وحدتی  پنهان  یقین  دارم  که میدانی
      چون  آواز سپیدم  را  ز پژواکم  همی خوانی 
       
      من از خود تا خدا اکنون  شتابان در بیابانم 
      به قول حضرت حافظ  روا مپسند  حیرانی
       
      نه از راهت جدا گشتم  نه بیماری روحانی
      چنین  پیوند  مستوری  سزاوارِ مسلمانی
       
      امان از لحظه ای غفلت فغان از راه ظلمانی 
      زمین  در  حیرتی مبهم  کند رفتار  بحرانی
       
      ز باور های سرشارم اگر پرسی چه باید گفت؟
      جدا  از قید من هایی که شد  پا بندِ عنوانی
       
      چه بسیارند لذت ها چه بی روح اند حاجت ها
      * کجا   دانند   حال    ما   سبک  سرهای  زندانی
       
      هزاران راه نارفته ، هزاران منزل و منظور
      تماما   در   رهآبادِ   تعلق های   نفسانی
       
      حجابی در دل ظلمت حجابی بعد از او پر نور
      مگر همت به  کار آید  به وقتِ  کشف  ایمانی
       
      اگر  ره  یافتی  دیگر  به بعد از نور و ما فیها 
      مداوم سجده ی دل کن محیط قدس سبحانی
       
      عجب اینها شنیدی بیدل و تردید کردی تو
      زمین در روز رستاخیز دهد اقرار طوفانی
      _____________________
      حضرت حافظ
      *شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل
      کجا دانند حال ما سبک بالان ساحل ها
      ۳۰
      اشتراک گذاری این شعر
      ۷۰ شاعر این شعر را خوانده اند

      منیژه قشقایی

      ،

      نگین امیری

      ،

      مهدی سالوند (مهدی)

      ،

      سعید صادقی (بیدل)

      ،

      پریسا مصلح

      ،

      سحر غزانی

      ،

      حجت عباسی حاجی فیروز

      ،

      مریم کاسیانی

      ،

      مهدی محمدی

      ،

      آرمان پرناک

      ،

      پژمان بدری

      ،

      رامینه خوشنام

      ،

      سهیل خواجوند مانی

      ،

      سینا خواجه زاده

      ،

      مهدی پاشائی ( صهبا )

      ،

      صادق کیانی (صادق)

      ،

      حسن مصطفایی دهنوی

      ،

      عباسعلی استکی(چشمه)

      ،

      مجتبی شفیعی (شاهرخ)

      ،

      فاطمه حق نژاد

      ،

      سید علیرضا میرسلیمی(هامی)

      ،

      عليرضا حكيم

      ،

      سیدحسن خزایی

      ،

      رویا خوشبخت

      ،

      فیروز رضائی

      ،

      مهرداد مانا

      ،

      مهرداد عزیزیان بی تخلص

      ،

      محمد رضا خوشرو

      ،

      آرزو نامداری

      ،

      مولود سادات عمارتی

      ،

      سارا رحیمی

      ،

      مسعود آزادبخت

      ،

      مرتضی سماواتی

      ،

      محسن ابراهیمی ( غریب )

      ،

      لیلا گمار (مأنوس شده با قلم)

      ،

      رضا رضوی تخلص (دود)

      ،

      فاطمه سلطانی

      ،

      هادی محمدی

      ،

      آرمین پرهیزکار

      ،

      حسین مراغه

      ،

      فلاح رمضانی(عاشق)

      ،

      روح اله سلیمی ناحیه

      ،

      تکتم حسین زاده

      ،

      ناهید افسری نژاد (رها)

      ،

      اميرحسين علاميان(اعتراض)

      ،

      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)

      ،

      عارف افشاری (جاوید الف)

      ،

      محمد محمدنژاد(آشوب)

      ،

      علی نظری سرمازه

      ،

      فرشید به گزین

      ،

      مسعود معادی

      ،

      محمد اکرمی (خسرو)

      ،

      ابوالحسن انصاری (الف رها)

      ،

      محمدرضا آزادبخت

      ،

      فاطمه بهرامی

      ،

      نیلوفر تیر

      ،

      مهدي حسنلو

      ،

      شاهزاده خانوم

      ،

      ساسان نجفی

      ،

      جواد کاظمی نیک

      ،

      آرزو عباسی ( پاییزه)

      ،

      جواد مهدی پور

      ،

      آذر مهتدی

      ،

      امیر وحدتی یگانه

      ،

      آذردخت شرقی(آذر دخت)

      ،

      رضااشرفی فشی

      ،

      زهره دهقانی ( شادی)

      ،

      مدیر ویراستاری

      ،

      سید محمد علی سهیلی (سهیل)

      ،

      محمدرضا صدقی

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۴۶
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و عارفانه بود
      موثر و پر معنی
      یاد حضرت حافظ را گرامی داشتید
      سعادت بزرگی برای حضرت عالی است خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۵۶
      سلام و درود بر شما
      جناب چشمه عزیز
      در معنا حافظ بر من
      منت نهاد و در ماده
      شما خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد رضا خوشرو (مریخ)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۰۲
      سلام و درود زیبا بود .
      امان از لحظه ای غفلت فغان از راه ظلمانی

      زمین در حیرتی مبهم کند رفتار بحرانی




      درودها جناب صادقی مجددا زیبا بود ..
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۰۵:۳۲
      سلام و درودها
      بله بزرگوار بنابر شعر جدیدم
      مجددا این شعر قدیم را پست کردم
      تا در کناره ی شعر دو منظور حاصل آید

      خیلی ممنونم از نظر ارسالیتان خندانک
      ارسال پاسخ
      سید هادی محمدی
      جمعه ۱۰ تير ۱۴۰۱ ۱۳:۵۲
      سلام سعید جان

      از خواندن دوباره اش لذت بردم

      قلمتان نویسا

      بمانید به مهر و بسرایید

      ☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۱۰ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۲۶
      سلام سید عزیز

      من هم از حضور مجددت پای شعرم
      کمال تشکر رو دارم به مهر آمدی و به مهر خواندی

      هم اوای نور باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهزاده خانوم
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۱۲
      درود جناب صادقی هنرمند خندانک
      زیباست خندانک خندانک
      موفق باشید خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۱۶
      درود بیکران بانو شاد زاده ی ارجمند
      زنده و پاینده باشید ممنونم خندانک
      ارسال پاسخ
      مهرداد عزیزیان
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۱۲:۱۲
      درود جناب صادقی گرامی
      بسیار زیبا بود
      قلمتان نویسا👏👏🌺🌺
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۱۸
      درود فراوان خدمتتان استاد عزیزیان بزرگوار
      برقرار باشید و پیروز خندانک
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۱۰
      میان وحدتی پنهان یقین دارم که میدانی
      چون آواز سپیدم را ز پژواکم همی خوانی

      من از خود تا خدا اکنون شتابان در بیابانم
      به قول حضرت حافظ روا مپسند حیرانی

      نه از راهت جدا گشتم نه بیماری روحانی
      چنین پیوند مستوری سزاوارِ مسلمانی

      امان از لحظه ای غفلت فغان از راه ظلمانی
      زمین در حیرتی مبهم کند رفتار بحرانی

      ز باور های سرشارم اگر پرسی چه باید گفت؟
      جدا از قید من هایی که شد پا بندِ عنوانی

      چه بسیارند لذت ها چه بی روح اند حاجت ها
      * کجا دانند حال ما سبک سرهای زندانی

      هزاران راه نارفته ، هزاران منزل و منظور
      تماما در رهآبادِ تعلق های نفسانی

      حجابی در دل ظلمت حجابی بعد از او پر نور
      مگر همت به کار آید به وقتِ کشف ایمانی

      اگر ره یافتی دیگر به بعد از نور و ما فیها
      مداوم سجده ی دل کن محیط قدس سبحانی

      عجب اینها شنیدی بیدل و تردید کردی تو
      زمین در روز رستاخیز دهد اقرار طوفانی


      نقد و بازنویسی شعرتان را توامان انجام میدهم

      میان وحدتی پنهان یقین دارم که میدانی
      چون آواز سپیدم را ز پژواکم همی خوانی

      در مصرع توم بجای واژه همی میتوان تو نوشت
      که در نهایت به چون آواز سپیدم را ز پژواکم تو میخوانی تغییر میکند

      من از خود تا خدا اکنون شتابان در بیابانم
      به قول حضرت حافظ روا مپسند حیرانی

      در این بیت معنی بدرستی بیان نمیشود از خود تا خدا ؟
      از خود تا خدا راهی نیست تنها دو انگشت بروی گردنتان بگذارید

      مصرع به قول حضرت حافظ روا مپسند حیرانی

      را به به قول حضرت حافظ روا منیه به حیرانی

      منیه در اینجا بمعنای مگذار یا نگذار

      نه از راهت جدا گشتم نه بیماری روحانی
      چنین پیوند مستوری سزاوارِ مسلمانی

      در مصرع چنین پیوند مستوری سزاوارِ مسلمانی

      چرا باید پیوندی مستور باشد آیا شاعر از بیان آن ابایی دارد؟ اگر نه
      دنباله شعر با معنای پیش از آن همخوانی ندارد

      امان از لحظه ای غفلت فغان از راه ظلمانی
      زمین در حیرتی مبهم کند رفتار بحرانی

      در مصرع زمین در حیرتی مبهم کند رفتار بحرانی
      معنی که برداشت میشود اینست که زمین در حالتی متحیر ( که ممکن نیست آنرا به زمین نسبت داد ) رفتاری بحرانی نمود میدهد حال چرا مشخص نیست؟

      ز باور های سرشارم اگر پرسی چه باید گفت؟
      جدا از قید من هایی که شد پا بندِ عنوانی

      آیا شاعر چند باور است ؟ اگر نه پس چرا چنین بیان کرده ؟

      مصرع دوم شعر بسیار عجیب است

      جدا از قید من هایی که شد پا بندِ عنوانی

      این ترکیب شعری بینهایت عجیب عمل میکند قید من هایی که پابند عنوانی شده اند چنین چیزی را چگونه باید تفسیر کرد ؟ از نظر خواننده این ترکیب سردرگم کننده است بنظر من حقیر شاعر در قید یک عنوان است که توان دل کندن از آنرا ندارد آیا این برداشت درست است ؟

      هزاران راه نارفته ، هزاران منزل و منظور
      تماما در رهآبادِ تعلق های نفسانی

      در مصرع تماما در رهآبادِ تعلق های نفسانی

      اگر منظور از رهاباد رها آباد است معنی این مصرع باز هم بدرستی برداشت نمیشود چگونه در رها آباد تعاق های نفسانی جای دارند ؟

      چه بسیارند لذت ها چه بی روح اند حاجت ها
      * کجا دانند حال ما سبک سرهای زندانی

      بنظر حقیر مصرع اول باید معکوس شود تا معنی مورد نظرشمارا برساند یعنی

      چه بسیارند حاجت ها (یا حسرت ها)چه بی روح اند لذت ها

      در ابیات بعدی نیز حقیر نتوانست معنی کامل را بفهمد


      امیدوارم این نقد باعث رنجش نگردد حقیر تنها از نظر برداشت معانی آنرا بررسی کردم

      شعر شما از نظر نوشتار خیلی خوب عمل میکند اما گسست معنا دارد
      خواننده (که من حقیر باشم) نمیتوانم آنرا درک کرده پذیرفته و با شاعرش (در این شعر) همذات پنداری کنم

      شادکام باشید و پوزش مرا پذیرا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۵:۵۷
      سلام و درود عارف جان

      خیلی ممنونم نظری زدی بر شعرم
      جاهایی جدا از نگاهت لذت بردم

      البته درک کن که برای نگارش نقد باید تخصص لازم رو داشت
      بگذریم که ایراداتی که گرفتی جاهایی درست هست و من پذیرا هستم

      و اما خط به خط جلو میروم با ابهاماتی که داشتی از نظر خودم

      میان وحدتی پنهان یقین دارم که میدانی
      چون آواز سپیدم را ز پژواکم همی خوانی

      شما میفرمایی همی رو عوض کنم تو می خوانی بگذارم خوب البته
      نقد خوبی ست اما ایرادی نداره اگر همی باشه جز اینکه زبان شعر قدیمی میمونه و چرا من هنوز همان همی رو انتخاب قرار دادم چون از لحاظ واج آرایی و متانت کلام زیباتر یافتمش.


      من از خود تا خدا اکنون شتابان در بیابانم
      به قول حضرت حافظ روا مپسند حیرانی

      شما اگر آنقدر مطابق اسمتان عارف هستید که خدا را انقدر بی حجاب می بینید خوش به سعادتتان اما هو معکم این ما کنتم

      خدا با ماست هر کجا که ما باشیم و یک معنی دیگه هو او با ماست شما کجایید ؟ از این دیدگاه به موضوع نگاه کردم

      در بیت سوم که اشاره کردم

      نه از راهت جدا گشتم نه بیماری روحانی
      خوب در ادامه معنای پیوند مستور از مصرع اول بیت سوم بر ملا می شود . و دنباله ی آن که بیت چهارم هست

      امان از لحظه ای غفلت فغان از راه ظلمانی
      زمین در حیرتی مبهم کند رفتار بحرانی

      اشاره نداشتم به حال خودم کلی بود
      برخورد حال بحرانی زمین در عالم عرفان به ظلمت پراکنی راه انتخاب گران بازنده است


      جدا از قید من هایی که شد پا بند عنوانی
      باور سر شار باشد نشان از تضاد باور نیست
      و اگر باور ها زیاد باشد و تعدد داشته باشد ایرادی در اون نیست

      باور در جایی خطرناک میشود که آدمی در آخرین و حساس ترین آن حجاب منیت را از بین خود و خدا بر ندارد که شاید این حجاب از ابتدا تا انتها با او باشد اگر نهیبی زدم به خود زدم ولی عرض کردم قید بوده نه این که منیت در نگارش چیزی در جایی برای خود بزرگ بینی گذاشته باشم

      هزاران راه نارفته هزاران منزل و منظور
      تماما در رهآباد تعلق های نفسانی

      ایراد شما اینجا گاها با بدخوانی بجاست
      رهآباد اگر برای تعلق های نفسانی به معنی سرزمین رهاکننده از تعلقات معنا نشود همین همنایی که شما دریافتید درک می شود.

      درود ف اوان بر شما خندانک


      ارسال پاسخ
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۶:۰۵
      روا مداد خدایا که در حریم وصال
      رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد

      زیبا بود سعید جان
      و درود به عارف و نگاه ساختار شکن و آنارشیستیس خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۷:۰۵
      در پرده‌ای و بر همه کس پرده می‌دری
      با هر کسی و با تو کسی را وصال نیست

      درود بیکران جناب به گزین ارجمند
      برقرار باشید خندانک
      نگین امیری
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۰۷:۴۱
      شعر قشنگی بود اقای بیدل

      ز باور های سرشارم اگر پرسی چه باید گفت؟
      جدا از قید من هایی که شد پا بندِ عنوانی

      چه بسیارند لذت ها چه بی روح اند حاجت ها
      * کجا دانند حال ما سبک سرهای زندانی

      خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۴۶
      سلام و درود نگین خانم عزیز

      اگر از میان این دو بیت بیت اول را انتخاب میکردی یک فکرایی برای آینده ی معرفتیت میکردم😄 چرا که واقعا یک بیت عارفانه ی سختی بود. شانسی زدی نه؟

      ممنونم از حضورت پای شعرم و ممنونم از توجه شما به شعر حقیر خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      مریم کاسیانی
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۱۹
      ارسال پاسخ
      نگین امیری
      نگین امیری
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۳:۲۵
      برای آینده معرفتیم یه فکری کنید
      من شانسی کاری رو انجام نمیدم خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۴:۱۴
      جدی میگی؟ سخته ها نگی نگفتم؟
      ارسال پاسخ
      مهدی سالوند (مهدی)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۱۲
      درود
      بسیار زیبا
      دستمریزاد
      خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۴۷
      سلام و عرض ادب و احترام
      خدمت استاد سالوند گرامی
      به مهر باشید و نور خندانک
      پاینده باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      مریم کاسیانی
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۰
      درود جناب سالوند گرامی🌹
      ارسال پاسخ
      پریسا مصلح
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۲۶
      درودها برشما خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۰۵
      برقرار باشید و پاینده
      سرکار خانم مصلح خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      مریم کاسیانی
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۰
      پریسا جان❤
      ارسال پاسخ
      سحر غزانی
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۵۳
      سلام به شما جناب صادقی
      شعر متفاوت و زیبایی بود خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۰۹
      بینهایت سپاس
      از نگاه متفاوت
      و محترمانه شما
      سحر گرامی به
      این شعر

      ممنونم خندانک
      ارسال پاسخ
      مریم کاسیانی
      مریم کاسیانی
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۰
      سحر عزیزم❤
      ارسال پاسخ
      پژمان بدری
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۴
      سلام بر بیدل ترین دلدار
      یعنی شاهد رستاخیز حافظ نظر دیگه ای هستیم؟؟؟؟
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۸
      سلام بر پژمان عزیز
      درست نمیتونم متنتو بخونم
      متوجهش نمیشم یه بار دیگه
      بنویس؟
      ارسال پاسخ
      پژمان بدری
      پژمان بدری
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۵۴
      منظور این بود انگار یه حافط دیگه در کالبد بیدل در حال ظهوره
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۰۱:۱۷
      عه
      خخ
      عنان دل از کف دستان روحم رفت
      ینی میشه واقعا ؟!!!

      حالا کو تا غلط غلوطا قالب مرتفع بشه
      خخخ

      چه شود خندانک خندانک
      منو سلطان حافظ
      چقدم که از بیدل خوشش میومد خندانک

      زنده باشی پژمان عزیز
      مریم کاسیانی
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۵

      سلام و درودها جناب بیدل ارجمند🌺
      ابیات کاملا روشن بودند که یقینا از نور معرفت درونی شما سرچشمه گرفتند
      عجب اینها شنیدی بیدل و تردید کردی تو
      زمین در روز رستاخیز دهد اقرار طوفانی

      بنظرم پایانی ازین بهتر نمیشد ،آفرین برشما
      مسیر چامه هایتان همیشه روشن و زلال باد🌹


      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۳۸
      سلام و عرض ادب و احترام
      خواهر مهربانم خانم کاسیانی عزیز
      وقتی در شعرم حس و حال مفاخره به نحوی
      دست میدهد باید یه جوری سرکوبش کنم
      این بیت مرا به یاد چند شعر انداخت که نگذاشتم
      هنوز و شاید اصلا نگذارم ولی خوب میدانم که با بیت
      پایانی چه بر سر بیدل آوردم.

      دور از مزاح اما انتخاب بیت پایانی برای شعرم بسیار مهم بود چراکه از منظر خواننده ابیات همه انگار از یک شاعر دارای عُجب می آید، حال بیا و خودت را معرفی کن. اما سعی کردم تخلیه ی به جایی باشم در جای خواننده از سویی و از سویی دیگر در مسیر پیشرونده ی ابیات هم از هیبت محشر برای هیجان آخر استفاده کنم خندانک
      ارسال پاسخ
      آرمان پرناک
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۲۹
      سلام و عرض ادب جناب بیدل گرانقدر
      بسیار زیبا و پندآموز . بهره مند شدم از کلامتان
      در پناه حق باشید
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۴۰
      سلام و عرض ادب و احترام
      خدمت دوست خوبم پرناک عزیز
      ممنونم از حضور صادقانه و پر ارزشت
      امیدوارم که در تمامی مراحل و مقاصد خود
      بدرخشی خندانک
      ارسال پاسخ
      سهیل خواجوند مانی
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۱۸
      درود
      بسیار زیبا سرودید
      خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۰۵:۳۰
      برقرار باشید عزیز دل خندانک
      ارسال پاسخ
      سینا خواجه زاده
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۰۷
      هزاران راه نارفته ، هزاران منزل و منظور
      تماما در رهآبادِ تعلق های نفسانی
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      درود بیکران محضرتان شاعر گرامی
      دوست ارجمندم جناب صادقی

      بنده سروده تان را چند بار خواندم.
      گاهی دلیلِ طولانی شدنِ خواندنِ سروده،
      تلاشِ ذهنیِ خواننده برای دستکاری و اصلاحِ در لحظه است.
      البته بنده پیشنهادهای خود را خدمتتان نخواهم گفت،
      چرا که حال و هوایِ فکری خود را از شما به اندازه کافی دور می دانم که مطمئن باشم پیشنهادهایم در واقع مستحق احتسابِ دخالت در سیرِ فکری شاعر عزیز اند.

      بنده مفهومِ بیتِ بالا را که به گمانِ بنده یکی از بیتهای زیبا و محکمترِ این سروده است، برای بررسی پیشنهاد کردم:

      خواهش می کنم، دو باغ میوه را در نظر بگیرید،
      باغبانِ باغِ نخست:
      - به پایِ درختانش کود می ریزد.
      - آنها را به موقع آبیاری می نماید.
      - انواعِ رسیدگی و هرس نمودن و حذف هرزعلف ها، آفت کش و ...

      و باغبانِ باغ دوم:
      - به پای درختانش اسید می ریزد.
      - آنها را با شور آب آبیاری می کند.
      - هیچ گونه رسیدگی نمی کند ...

      و این پرسشهای بنده از شما:
      - انتظارِ شما چیست؟
      بطور درصدی، کدام باغ میوه ی بیشتری در فصلِ برداشت، داشته باشد.؟

      - در میانِ درختانِ باغِ دوم، آیا آنهایی که خشکیده شده اند، سزاوارِ سرزنش اند؟

      - در میانِ درختانِ باغِ نخست، آیا آنهایی که میوه ی بسیار داده اند، شایسته ی ستایش اند؟

      - تکلیفِ خشکیده های باغ نخست و نخشکیده های باغِ دوم چیست؟

      بر اساسِ پاسخهایمان به این پرسشها، تفاوتِ دیدگاهِ بنده و شما، درباره ی اینکه ((هواهای نفسانی مای نوعی را از رفتنِ هزاران راه نارفته بازداشت یا خیر))، شکل می گیرد.

      شاد و تندرست باشید.
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۰۱:۲۸
      سلام دوست من جناب سینا زاده عزیز

      در مواردی که شما فرمودید باید عرض کنم

      اگر خود شمای نوعی چهل شبانه روز عاشقانه بدور از نتیجه گیری پروردگار را با آداب خاص خود پرستش کنید، خدانود دیچه های حکمت را در درون شما سرازیر میکند؟ این هم از میوه که محصول یک دوره ی چهل روزه بوده است.

      ببینید هرچقدر هم که دور افتاده باشد آدم از یاد خدا راه اینطور نیست که جداسازی از تعلق ها برایش ناممکن باشد. عرض کردم آنقدر دقیق و حساب شده آدابش با تعداد روز ریاضت آمده ۴۰ روز.

      حال دیگر آن تصویر شما بعید میدانم به چنین خشونتی باشد.
      ارسال پاسخ
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۴۱
      درست است که مانند عطاری در تاریخ داریم که هفت شهر عشق را با تمام پیچ و خم هایش پیمود و نگاشت تا برسد به مقصود، اما اینطور که شما نوشتید و بر عطار گذشت بر همه اتفاق نخواهد افتاد!!! مولانا با دیدن شمس همه ی آنچه لازم بود را میگرفت و روز به روز شمس زندگی اش برایش جلوه ای تازه تر داشت. این از آن روزگار که خود مولانا میگفت ما از پی ثنایی و عطار آمدیم ولی هیچ گاه زجر عطار را نکشید. در روزگاران خودمان شهدا با تلنگری راهی بزرگترین معرکه ی قطع تعلق ها میشدند و ابدا هم درخت آبدیده و باغبانی درخور نداشتند، اما کافی ست سری به وصیت نامه های گرانبهایشان بزنید که چه میوه هایی دادند و دارند به طور زنده میدهند چون با ما زندگی میکنند. اگر ابهامی ماند خوشحال میشوم مطرح شود
      سینا خواجه زاده
      سینا خواجه زاده
      دوشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۹ ۱۷:۲۳
      درود دگربار دوست ارجمندم
      شاعر بزرگوار، جناب صادقی
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ضمنِ پوزش خواهی، که نظری نوشتم و
      رفتم.
      البته بنده نقد نکردم که،
      پرسشِ بنده از دیدگاهِ بررسی و مقایسه ی
      دستآورد های دنیوی مطرح شده است، البته شاید بتوان آن را به
      دیگر ابعاد نیز گسترش داد اما بنده(فعلاً) علاقه ای به بررسی جنبه های اُخروی را ندارم.(دلیلش را اگر بخواهید، سخت بودنِ این دست تحلیل هاست)
      بنابراین، چنانچه شما علاقه ای به جنبه های دنیوی دارید، پرسشِ بنده در حوضه ی توجه شما می گنجد و می توانیم به آن بپردازیم.

      ارادتمندم.
      مهدی پاشائی ( صهبا )
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۳۹
      سلام بر جناب صادقی عزیز
      بیت آخر، مصرع آخر، گمانم از وزن خا ج شده‌اید.
      و دیگر اینکه کاش بعضی از واژگانی را که باعث کهنگی شعر می‌شوند، حذف نمایید و جایگزین مناسبی برایشان بیابید. مثل "ز" مثل " همی" مثل آوردن میم به جای نون در ابتدای افعال منفی و .....
      در کل ممنون از شعری که مهمانمان کردید.
      برقرار و مانا باشید.
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۵
      سلام دوست عزیز جناب پاشائی گرامی
      خیلی خوشحالم و ممنون از حضور صمیمانه
      شما پای شعر حقیر. بله انگار یک هجا در قسمت اول مصراع آخر بیت آخر جا مانده که ان شا الله درستش خواهم کرد. ممنونم. در مورد اینکه فرمودید نباید منفی را با میم بیاورید خوب تنها یک مثال بود که اگر دقت بکنید نقل به حافظ بود و بر میکشت به قرن هفتم و طریقه ی گفتار خود حضرتش. در مورد دیگر از کلمات ز و همی باید عرض کنم سعیم را میکنم که که قالب کلاسیک را در کلمات امروز بگنجانم اما این کلمات خیلی کمک کننده هستند تا هم حس کلاسیک را نگه دارند و هم نگویم که از لغات کهنه استفاده کردیم و درون قالبی کلاسیک لغاتی امروزی بریزیم.

      ممنون
      ارسال پاسخ
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۱:۰۸
      دوست عزیزم چند مرتبه چک کردم نه از وزن خارج نشدم
      ایرادی ندارد.
      مهدی پاشائی ( صهبا )
      مهدی پاشائی ( صهبا )
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۳:۵۲
      سلام بر بیدل عزیز
      جناب صادقی از سعه صدر و مناعت طبعتان بی‌نهایت مسرور و خرسندم.
      هدف نقد کمک کردن به هرچه بهتر شدن اثر ادبیست. من در شعر ایراد کوچکی را دیدم و با شما در میان گذاشتم و شما با بزرگواری پذیرفتید و با اصلاح آن اثر خود را قوی‌تر کردید. این خلاصه کار بود. در انتقاد کسی قصد خدشه وارد کردن یا خدای ناکرده جسارت ندارد. هدف فقط کمک به بهتر شدت است. همین.
      در ضمن منظور من او تونویسی در قالب‌های کلاسیک این است که طرز گفتار ما هر چه بیشتر به زبان امروزی و در حال جریان، نزدیک‌تر گردد. به این بیت از فاضل نظری دقت کنید:
      بی‌قرار توام و در دل تنگم گله‌هاست
      آه بی‌تاب شدن عادت کم‌حوصله‌هاست

      و بیتی دیگر:

      به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد!
      که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد

      یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
      از نقطه‌ای بترس که شیطانی‌ات کنند

      ببینید چقدر زبانش امروزی است. همه قالب‌ها غزل کلاسیک هستند.


      مانا باشید و برقرار
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۴:۱۸
      سلام مجدد
      دوست عزیز
      قطعا قراری جز این در نقد نیست و هر دو مان بر این واقفیم
      و احتمالا تمام عزیزان در این مجموعه

      اما فرمودید راجب امروزی بودن لغات و حفظ قالب کلاسیک.
      نگاهتان را به مقایسه ای می اندازم

      ۱۰ بیت حقیر
      مستور ، فغان

      ابیاتی که از دوستان شاعر آوردید
      سوگند، گله

      خوب به نظر خودتان کدام امروزی ترند؟
      مهدی محمدی
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۰۰:۵۱
      سلام و عرض ادب
      غزل زیبایی بود.
      در خصوص مصرع آخر با شاعر فرهیخته، آقای پاشائی عزیز موافقم خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۶
      سلام و عرض ادب و درود
      مهدی عزیز استاد خوب
      بله منم همینطور ممنونم خندانک
      ارسال پاسخ
      حسن  مصطفایی دهنوی
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۰۷:۰۲
      سلام و درود
      بسیار زیبا است
      شادکام باشید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۶
      سلام و درود
      ممنونم بسیار ممنون
      زنده و برقرار باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      مجتبی شفیعی (شاهرخ)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۲۰:۰۵
      افرین دوست خوبم
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۲۱:۳۵
      خیلی ممنونم
      جناب شفیعی عزیز
      درود بر شما رفیق خندانک
      ارسال پاسخ
      آرزو نامداری
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۰۶
      سلام جناب صادقی بزرگوار
      بسیار زیبا و دلنشین سلامت و شاد باشید خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۳۴
      درود بر شما خانم نامداری گرامی
      نگاهتان زیباست شاد و مسرور باشید
      به مهر و نور بمانید خندانک
      ارسال پاسخ
      مولود سادات عمارتی
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۰۸
      درود
      منصورباشید
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۳۵
      درودها
      پاینده و برقرار باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      سارا (س.سکوت)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۱۱

      ز باور های سرشارم اگر پرسی چه باید گفت؟
      جدا از قید من هایی که شد پا بندِ عنوانی

      چه بسیارند لذت ها چه بی روح اند حاجت ها
      * کجا دانند حال ما سبک سرهای زندانی

      هزاران راه نارفته ، هزاران منزل و منظور
      تماما در رهآبادِ تعلق های نفسانی

      درودتان بزرگوار جناب صادقی
      چه زیبا شعری خواندم ازقلم توانمندتان
      بسیار عالی دستمریزاد
      مانا باشید واین قلم معرفت نویسا خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۳۶
      خیلی ممنونم خانم رحیمی بزرگوار از
      بذل توجه بینظیرتان به شعر
      بسیار سپاسگزارم
      درود فراوان به شما بزرگوار خندانک
      ارسال پاسخ
      مسعود آزادبخت
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۲۵
      سلام و احترام بیدل عزیز
      درود برتو
      زیبا بود
      زبان شعرت یکدست نیست سعیدجان
      چفت و بندش خوبه
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۳۶
      سلام آزادبخت عزیز
      نظراتتان برایم
      مهم است
      درود بر شما بزرگوار
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محسن ابراهیمی اصل (غریب)
      سه شنبه ۲ شهريور ۱۴۰۰ ۲۳:۵۹
      درود برشما جناب بیدل خندانک خندانک
      قلمتان نویسا خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۰۵:۳۰
      درود فراوان جناب غریب
      ارجمند و بزرگوار ممنونم خندانک
      ارسال پاسخ
      لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۰۱:۳۲
      سلام و درود به جناب بیدل گرانقدر و محترم
      زیبا غزلی از قلمتان خواندم
      قلمتان همواره به جلا نویسا خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۰۵:۳۳
      سلام و درود فراوان
      خدمتتان خانم گمار محترم و گرامی
      خیلی سپاسگزارم از نگاهتان و درود میفرستم
      به حال و هوای خوبتان
      دعا بفرمایید خندانک
      ارسال پاسخ
      لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
      لیلا گماری ( مأنوس شده با قلم)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۱۲:۵۶
      خندانک
      خندانک
      خندانک
      رضا رضوی تخلص (دود)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۰۹:۱۴
      سلام و درود جناب صادقی عزیز
      بسیار زیبا
      شاد باشید و سلامت
      خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      چهارشنبه ۳ شهريور ۱۴۰۰ ۱۱:۱۵
      پاینده باشید بزرگوار
      ایام بکام و لطف عالی مستدام خندانک
      ارسال پاسخ
      آرمین پرهیزکار
      پنجشنبه ۴ شهريور ۱۴۰۰ ۰۰:۵۳
      درود بر شما دوست ادیب و گرانقدر
      زیبا و اندیشمندانه چون همیشه
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۵ شهريور ۱۴۰۰ ۰۱:۱۱
      خیلی ممنونم بزرگوار
      ارادتمندم خندانک
      ارسال پاسخ
      احسان فلاح رمضانی
      شنبه ۱۱ تير ۱۴۰۱ ۲۲:۴۲
      چه بسیارند لذت ها چه بی روح اند حاجت ها
      * کجا دانند حال ما سبک سرهای زندانی

      به به بسیار لذت بردم جناب صادقی عزیز شاعر و ادیب توانمند خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      يکشنبه ۱۲ تير ۱۴۰۱ ۲۱:۵۵
      سلام و درود پروردگار بر شما بزرگوار

      لذتبخش حضور شماست پای اشعارم
      ممنونم بابت این مهم خندانک
      ارسال پاسخ
      شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
      سه شنبه ۶ دی ۱۴۰۱ ۲۲:۵۴
      درود جناب صادقی حق اندیش و شوریده دل خندانک
      زیبا و عرفانی سرودید با تلنگرهای احساسی محکم خندانک
      خدای قلم آفرین به قلمتان برکت دهد. خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      چهارشنبه ۷ دی ۱۴۰۱ ۱۲:۴۳
      عرض ادب و احترام خدمت استاد آرمان
      عزیز و گرامی ممنونم بزرگوار از حضور ارزشمندتان
      درود میفرستم بر شما و نگاه شوریده و منسجم تان
      باری هرچه هست این نگاه شماست که خوشحالم می کند خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد محمدنژاد(آشوب)
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۴:۱۴
      بسیار عالی قلم زدید دوست جان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۱۸
      خیلی ممنونم بزرگوار درود فراوان بر شما
      مهرتان را سپاس خندانک
      ارسال پاسخ
      عارف افشاری  (جاوید الف)
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۴:۴۹
      برمیگردم و نقدی بر شعرتان خواهم نوشت خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۱۸
      خندانک
      ارسال پاسخ
      علی نظری سرمازه
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۶:۰۳
      درود بیکران سعید جان
      بسیار زیباست
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۱۹
      درود فراوان خدمتتان جناب نظری ارجمند
      پاینده باشید و برقرار خندانک
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۷:۰۸
      درودتان بادگرامی

      بسیار زیبا بود خندانک
      خندانک خندانک خندانک

      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۱۹
      بینهایت سپاس بزرگوار
      مهرتان را سپاس خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد اکرمی (خسرو)
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۱۷:۰۹
      درود جناب صادقی
      شعر زیبا و پر مفهومی سرورید
      احسنت
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۲۰
      درود فراوان جناب اکرمی ارجمند
      زیبا نگاهید درود فراوان خندانک
      ارسال پاسخ
      نیلوفر تیر
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۲۰:۰۶
      درود به جناب بینای گرامی که در کلاسیک سرایی خصوصا غزل سرایی خیلی خوب هستند خندانک غزل زیبا و دلنشینی بود آفرین بر قلمتان خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۲۱
      بینهایت سپاس بانو تیر ارجمند
      ممنون نگاه شما هستم
      درود فراوان بر شما خندانک
      ارسال پاسخ
      ساسان نجفی
      چهارشنبه ۱۰ آبان ۱۴۰۲ ۲۲:۲۷
      درود بر جناب صادقی عزیز..
      زیبا به دل نشست..
      خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۲۱
      خیلی ممنونم جناب نجفی ارجمند
      زیبا نگاهید درود ها خندانک
      ارسال پاسخ
      جواد کاظمی نیک
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۰۱:۳۱
      درودبرشما سعید جان عزیزم بسیار زیبا و عالی بود لذت بردم احسن برشما پرمفهوم بود احسنت 🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻🪻
      💙💙💙💙💙💙💙💙
      🩵🩵🩵🩵🩵🩵🩵
      💐💐💐💐💐💐
      🌼🌼🌼🌼
      💟💟💟
      ❤️❤️
      ❤️💙💙💙💙💙💙
      🩵🩵🩵🩵🩵
      🩵💙💙💙
      💙💙💙
      🩵🩵
      💙
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۲۱
      درود فراوان جواد عزیز ممنونم خندانک
      ارسال پاسخ
      آرزو عباسی ( پاییزه)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۰۶:۲۱
      سلام و درود بر شما جناب بینا، ادیب گرامی ناب خندانک خندانک
      بسیار عالی بود خندانک خندانک
      قلم زرنگارتان مانا خندانک خندانک
      برقرار باشید و سبز خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۱۷
      درود فراوان خدمتتان بانو پاییزه ی ارجمند ممنونم از
      حضور تان و حین نظرتان ادیب بزرگوار خندانک
      ارسال پاسخ
      آذر مهتدی
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۱۸
      درود بیکران
      بسرایید به مهر غزلیات ناب
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲ ۲۳:۲۲
      درود فراوان بانو مهتدی ارجمند زنده و پاینده باشید خندانک
      ارسال پاسخ
      زهره دهقانی ( شادی)
      جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۲ ۰۹:۴۶
      سلام و درود جناب صادقی بزرگوار
      غرلی فوق العاده زیبا و دلنشین و بامعنا قلم زدید...👌💯👌💯👌💯
      عالی بود...💐🌹💐🌹💐🌹

      در پناه پروردگار ✨
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      يکشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲ ۲۱:۴۱
      سلام و درود خدمتتان بانو دهقانی ارجمند
      لطفتان را سپاسگزارم بانو
      عاقبت بخیر باشید
      و دعا گوی این حقیر خندانک
      ارسال پاسخ
      سید محمد علی سهیلی (سهیل)
      دوشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۲ ۱۸:۵۰
      درود تان باد عزیز
      شعر زیبای را خواندم ولذت بردم
      سلامت باشید و شاداب
      خندانک خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      يکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۲ ۱۰:۴۲
      بینهایت سپاس بزرگوار باعث افتخاره درود فراوان بر شما خندانک
      ارسال پاسخ
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۰۷:۴۱
      درودجناب صادقی ارجمند

      نه از راهت جدا گشتم نه بیماری روحانی
      چنین پیوند مستوری سزاوارِ مسلمانی

      سپاس که ما راهم بهره مند می کنیداز معانی آسمانی .

      اگر ره یافتی دیگر به بعد از نور و ما فیها
      مداوم سجده ی دل کن محیط قدس سبحانی

      مهر حق همراهتان خندانک خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۴۳
      سلام و عرض ادب
      سرکار خانم قشقایی
      بزرگوار

      با انتخاب ابیاتی که آوردید
      باز هم مانند گذشته هوشتیارم کردید
      آگاه هستید و البته مایلم نکته ای رو بگم

      شما قطعا آنقدر آگاهید که دریابد هیچ کس را نباید در قالبی در بسته (ولو آن قالب رو به افق های بی انتها نشاندار ) برد و از او تعریف و تمجید کرد. صداقت کلامتان را جدا لمس میکنم. ولی چون خطر در قالب آمدن ها را میدانم و از دیگر رو میدانم که خوب اصلا این من نیستم خواستم شما را که به واقع در این محفل هنری یکی جزو یکی از صمیمی ترین دوستان گرانقدر بنره هستین را از این کار منع کنم.

      جوانی هستم ۳۲ ساله
      با بینهایت کوله باری از حسرت
      با بینهایت جا برای پیشرفت در تمامی عرصه ها

      نه صحبت از تواضع است
      نه کلامی از ریا و خدعه و نیرنگ
      دنیای من دنیای سازهای متفاوت
      در هماهنگی ست.

      در پایان اما چقدر صداقت شما را
      در بلندای ابراز لایق تقدیر میدانم
      ممنونم خندانک
      ارسال پاسخ
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۱۶
      درودمجدد ، بزرگوار هستید
      اما به این منظورم نبود هرگز
      کل ابیات زیبابود و بنابه اون لحظه این دوبیت
      را جدا کردم ، و اینکه بنده چه کسی باشم که قصد آگاهی کسی دیگر را داشته باشم.
      والبته این مسیر ، مسیریست یک نفره
      برای هرانسانی مختص به خود او...

      بسرایید به مهر همیشه .
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۰:۳۰
      فکر کنم درست متوجه منظورم نشدید

      سادش این میشه
      شما گفتید ما را راهی آسمان کنید

      دیدم من کیم که بخوام کسی رو راهی آسمان کنم
      و نکنه با چهار تا شعر عرفانی نوشتن خیلی علیه السلام جلوه کنم. خوش به حال اونایی که هستن.

      منظور این بود گفتم رفتن تو هر قالبی چه علیه السلام شدن ها چه اسکورسیزی شدن ها، چه ژان وار ژان شدن ها جوه که آدم باید مراقب باشه خیلی.

      در پناه حق
      مریم کاسیانی
      مریم کاسیانی
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۲:۱۹
      بانو قشقایی عزیز❤
      ارسال پاسخ
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۴:۰۸
      ما ز بالاییم و بالا می رویم
      ما ز دریاییم و دریا می رویم

      ما از آن جا و از این جا نیستیم
      ما ز بی‌جاییم و بی‌جا می رویم

      لااله اندر پی الالله است
      همچو لا ما هم به الا می رویم

      خندانک خندانک

      متوجه عرایضتان شدم .
      پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۱۴:۳۰
      مهرت برجان مریم بانو خندانک
      سعید صادقی (بینا)
      سعید صادقی (بینا)
      جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۵۹
      لا اله اندر پی الالله است
      همچو لا ما هم به الا می رویم

      چقدر زیبا بود

      خوشحالم
      درک متقابل حاصل شد خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0