مشکلها

از مجموعه اشعار وارونه
(شوخی با حافظ. الایا ایهاالساقی)

بیار ای همسرم شامی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکلها

که بوی گوشت ماهیچه درون قابلمه باشد
زتاب ضعف و بی حالی چه خون افتاد در دلها

مرا در منزل ای جانم چنان بزمی شده هر دم
شکم فریاد می دارد کجا رفتند محملها

بیا این سفره رنگین کن گرت گوشت گران باشد
که شوهر بی خبر نبود زراه و رسم متزلها

شب است و مستاجر داردعذاب این گرانی ها
کجا چادر زده باشیم  کنار دشت و ساحلها

همه کارم به بی پولی و بدنامی کشید آخر
نهان کی مانده از دولت  کزو سازند محفلها

تو پولی گر همی‌خواهی ازو غایب مشو نوروز
تورا آورده رویایی  ته دنیای دلالها

آبان ۹۹