سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        خیانت

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ مهر ۱۳۹۹ ۱۸:۴۱ شماره ثبت ۹۰۶۲۱
          بازدید : ۲۸۸   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        خیانت
         
        امضاها، همه جان دارند ، همه آنها گویند :
        این سند نشانِ عَقده
        ندیده ام تاکنون ،
        درونِ روح اش ، نشان ز عُقده
         
        یک هفته است ،
        کارم قدم زدن به حالِ فکره
        یک هفته است ،
        کارم مدام ، نیایش و نماز،
        دعا و ذکره
         
        گفتم دراین شهرِغریب
        دوست ندارم میهمانِ طولانی شوم ،
        همانندِ یه انگل
        گفتی مهم نیست برو
        قرارِ ما تو جنگل
         
        نشانی دادی ، برو به کلبه
        رفتم به آنجا ، اثری نبود درحوالی اش
        هیچ ، بجز یه گربه
         
        یه هفته با شورشِ دل گذشته
        دلم درونِ دل نیست
        پس کجا ماندی عشقم ؟
        اینکه قرارِ ما نیست
         
        همه جا مملو شده ،
        از صوتِ مکررِ زنجره
        کلافه ام
        اینهمه از برایم ،
        بدونِ تو ، بسانِ یک خنجره
         
        لبها وچشمها یکریز
        بهانه تو می گیرند
        دائماً نق میزنند
        مغز تشرزنان و قلب امیدوار
        توی دهن هایشان ، دهانِ آن چهار خُل میزنند
        یه هفته شد کجاست ؟ چرا نیامد ؟
        سیلْ سیلْ باران آمد
        عزیز من نیامد
         
        ساک بدست ، بسوی جای نخستین روانم
        به لرزه آمده تنم
        مشوش است روانم
         
        تحملم نیست که تجسم کنم ،
        چکد یه قطره خون ، از بینی اش
        به خودم وعده دادم
        به زودی عشق خویش را ،
        به شادی می بینی اش
         
        به قدرِ نقطه ای ز دور، دیدمت
        تعجبم چرا بدونِ گامی
        جای نخست دیدمت
         
        تو که ، کنار خانه ای هنوزم
        رحم نمی کنی به من ؟
        ببین که سرسام گرفته مغزم
        شرشر، عرق می ریزم
        مگر حواسِ تو نیست
        به ورطه ی آفتابِ کشنده ی تموزم
         
        ای وای آن یه نقطه
        دو نقطه شد ، چپیده در کناری
        سرم به چرخه افتاد
        مابین آن باغ قشنگ
        آن باغِ  اناری
         
        ای داد بیداد ،
        دونقطه ، بی آنکه کناری برود یکی شد
        ای وای دیدی چه شد ؟
        نطفه ی یک خیانتی دیگر
        با بوسه ی زشتی
        به پستی باز ریخته شد
         
        بهمن بیدقی 99/7/8
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ ۰۹:۲۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و غمگین بود
        دستمریزاد خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۵۰
        با سلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        ممنونم از نظر لطف شما
        درپناه خداوند
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ ۰۸:۴۶
        درود فراوان ادیب وارسته وفهیم جناب بیدقی ارجمند وبزرگوار 🌷
        تصویری بسیار زیبا وگویا ی یکی از مشکلات جاری 🌷
        دستمریزاد 🌷
        در پناه حق 🌷
        ایام بکام 🌷
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۵۰
        با سلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        ممنونم از نظر لطف شما
        درپناه خداوند
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ ۲۰:۵۸
        بسیا زیبا سرودی است
        فوق العاده است
        قلمتان سبز
        شاعرواستاد گرامی
        هزاران درود برشما
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۹ ۲۱:۱۵
        با سلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        ممنونم از نظر لطف شما
        درپناه خداوند
        ارسال پاسخ
        مجید فکری
        پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ۰۳:۵۶
        درود بر شما قلمتان مانا خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ۰۴:۰۰
        باسلام وعرض ارادت بزرگوار
        ممنونم از لطف بیدریغتان
        ارسال پاسخ
        محمد قنبرپور(مازیار)
        پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ۱۱:۱۲
        سلام شعری عمیق و استوار از دوستی خواندم که واژه نوازی اش ستونی است
        درود و هزاران درود
        بر دوست خوب ادیب و مهربان خودم :خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ۱۳:۰۲
        باسلام وعرض ارادت به دوست عزیزم آقای قنبرپورگرامی
        بینهایت سپاسگزارم از لطف ومحبت شما
        همیشه سلامت و شادمان باشید
        ارسال پاسخ
        اصغر ناظمی
        پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ۲۱:۳۲
        سلام
        وعرض ادب
        زیباست وپرمفهوم
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹ ۲۲:۵۲
        باسلام وعرض ارادت بزرگوار
        ممنونم از نظر لطفتان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4