سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      دُر دانه

      شعری از

      علی معصومی

      از دفتر در کوچه های انتظار نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۵۷ شماره ثبت ۹۰۲۲۶
        بازدید : ۱۷۷   |    نظرات : ۱۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      دُر دانه
      در شب ویرانه خوابش برده بود
      عشق بابا صبر و تابش برده بود

      هر نفس غرق از نگاه عشق بود
      خرمن پر سوز و آه عشق بود

      گرم سودای خیال خویش بود
      ساکن شهر محال خویش بود

      گفتگو می کرد با بابای خود
      عقده وا می کرد از رویای خود

      کای پدر آغوش خود را باز کن
      لحظه هائی دخترت را ناز کن

      یک دو روزی تا ندیدم روی تو
      سر گرفتم از سر بازوی تو

      آن چنان دلتنگ دیدارت شدم
      عمه می داند که بیمارت شدم

      آمدی امشب که مهمانم شوی
      جان من بودی و جانانم شوی
      ◇◇◇
      ناگهان از خواب خود بیدار شد
      شاهد تنهای شام تار شد

      وای بر من پس چه شد بابا من
      پرتو خورشید بی همتای من

      عمه عمه از چه بابا رفته است؟
      در برش بودم کز اینجا رفته است

      کاش با خود دخترش را برده بود
      شبچراع و گوهرش را برده بود

      گر نیاید پیش ما آن نازنین
      بر نمی دارم سر از روی زمین
      ◇◇◇
      گریه هایش شعله بر پا کرده بود
      عقده را از هر دلی وا کرده بود

      شام را شامی پر از غم کرده بود
      هر دلی را غرق ماتم کرده بود

      ناله را تا آسمان ها برده بود
      شیونی تا بیکران ها برده بود

      نغمه های جانگداز و غم فزا
      پرده بر می داشت از این ماجرا

      تا خبر آمد به دیوار ستم
      کای خرابت باد بازار ستم

      دختری از اهل بیت بوتراب
      دل نمی گیرد دگر از مهر باب

      شام تاری مانده و دُر دانه ای
      شیون و آه است و یک ویرانه ای

      ناله هایش هر دلی را سوخته
      آتشی از درد و غم افروخته
      ◇◇◇
      لوح پیغام ستم را باز کرد
      اینچنین بر ناکسان ابراز کرد

      کودکست این دختر بی صبر و تاب
      گریه اش را می دهم امشب جواب

      روی نیزه از حسین سر مانده است
      شاید این سر بهر دختر مانده است

      در میان تشت این سر دیدنی است
      این سر و چشمان دختر دیدنی است

      سر اگر بر روی دامانش نهید
      مژدها بر قلب سوزانش نهید
      ◇◇◇
      بیرقی از کینه ها افراشتند
      از نوک سرنیزه سر برداشتتد

      تشت زر بود و درونش آفتاب
      وا نهادندش به دخت بوتراب

      وای بر زینب طبق را بر گرفت
      پیش چشم خسته دختر گرفت

      کای فدایت عمه، این از آن توست
      داروی درد تو و درمان توست

      گفت ای عمه پدر° ما را بس است
      غیر از او چیز دگر ما را بس است

      این طَبق ما را نمی آید به کار
      مژده ای از سوی بابایم بیار

      گفت: فرزند برادر صبر کن
      صبر کردی بار دیگر صبر کن

      این همان گنج نهان دلبری است
      در میان این طبق گویا سری است

      این همه بود و نبود زینب است
      آیه و ذکر و سجود زینب ایست

      باز کن سرپوش این پیمانه را
      تا ببینی صورت جانانه را
      ◇◇◇
      دستهای کوچکش لرزیده بود
      از طَبق سرپوش ها را چیده بود

      یک دو گامی دور شد از تشت زر
      خیره شد چشمان او باری دگر

      ناگهان سر را به دستانش گرفت
      در بغل بر روی دامانش گرفت

      بوسه می زد سر به دار عشق را
      شانه می زد زلف یار عشق را

      ای پدر امشب مرا مهمان شدی
      بر تمام دردها درمان شدی

      آمدی تا مرهم غم ها شوی
      التیام زخم ماتم ها شوی

      بعد از این جان من و چشمان تو
      بعد از این عشق من و پیمان تو

      جان به جانان می دهم بابای من
      با تو تاوان می دهم بابای من
      ۳
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۵۳
      خندانک
      درودبرشما خندانک
      مثنوی زیبایی بود خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      ابوالفضل زندیه شاهین
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۸
      السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
      درود بر شما
      بسیار زیباست
      پیروز باشید خندانک خندانک
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۲۲
      🌷صل الله علی اباعبدالله الحسین و اصحابه اجمعین🌷
      ارسال پاسخ
      بهرام معینی (داریان)
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۳۱
      درود فراوان استاد معصومی عزیز وبزرگوار 🌷
      بسیار زیبا وخواندنی 🌷
      مسرور ومستدام 🌷
      در پناه حق 🌷
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۲۳
      🌷صل الله علی اباعبدالله الحسین و اصحابه اجمعین🌷
      ارسال پاسخ
      مهدی محمدی
      پنجشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۰۹
      سلام و درود استاد معصومی عزیز

      بوسه می زد سر به دار عشق را
      شانه می زد زلف یار عشق را

      به به . مثنوی بسیار زیبایی بود.

      جا دارد امروز همه بگوییم لبیک یا حسین. عشق تویی کعبه و بت خانه بهانه است.

      روز شعر همچنین مبارک خندانک
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۲۳
      🌷صل الله علی اباعبدالله الحسین و اصحابه اجمعین🌷
      ارسال پاسخ
      محمد قنبرپور(مازیار)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۰۹
      السلام علیک یا اباعبدالله الحسین خندانک
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۲۳
      🌷صل الله علی اباعبدالله الحسین و اصحابه اجمعین🌷
      ارسال پاسخ
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۲۰:۳۴
      درود بر شما استاد عزیز خندانک
      ماجور باشید خندانک
      فرهاد شریف
      جمعه ۲۸ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۴۴
      ایوالله شاعر عزیز
      درودها
      نانا شه دوست
      شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۱۸
      درود بر شما
      اجر شعرتون با خدا
      عالی بود
      شریف شریفیان
      شنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۳۳
      سلام و عرض ادب دوست ادیبم
      حضرت معصومی گرانقدر
      چه سروده ی زیبا و ارزشمندی ازواقعه ی خرابه شام
      اجرتان بابی بی دوعالم زینب کبرا(س)
      هزلران درود دوست ارجمندم خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0