سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      دریچه ای رو به روی گلشن

      شعری از

      ابراهیم حاج محمدی

      از دفتر عاشقانه ها و عارفانه ها نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ شهريور ۱۳۹۹ ۰۳:۳۷ شماره ثبت ۹۰۰۳۳
        بازدید : ۷۲۹   |    نظرات : ۲۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر ابراهیم حاج محمدی

      نمی شود جز به روشنایی به رویِ آئینه در گشودن
      که هیچ انسان در اوجِ ظلمت نبرده حظ از نظر گشودن
      نمی دهد جز طلایه داریِ نورِ ایمان شکوفه وقتی
      به رویِ صبح از تبسّمی می توان دری چون سحر گشودن
      چه حاصلت از طلوعِ خورشید اگر ز دست تو بر نیاید
      هر آینه پلکِ چشمِ حیرت شبیهِ آئینه بر گشودن
      مگر که بی پُر فراغبالی چه شوق پروازت است در دل؟
      نبسته طرفی پرنده ای در قفس ز سعیی به پر گشودن
      شکفتنی پر لطافت ارزانی ات شود، تحفه ای دمادم
      اگر چو مینایِ غنچه ات در سر است یک جرعه سر گشودن
      از آدمیت اگر که قالب تو را تهی شد بدان که بی شک
      وبالِ خاطر چو سنگِ آتش نداری از بالِ شر گشودن
      اگر زمانی شود نصیبت وفورِ نعمت به لطف ایزد
      زیان ندارد زُلال و زیبا زبان به شُکرِ شِکَر گشودن
      بطالت است آنچه باید انسان گریزد از آن به هوشمندی
      کسی تواند بهشت را در مگر به عمری هدر گشودن؟
      علاجِ دردت اگر مقدّر نباشد، آری به سعی واهی
      زبان همانند نی نباید به ناله ای شعله ور گشودن
      دماغ پروده باشد انسان اگر، میسّر همیشه باشد
      دریچه ای رو بروی گلشن چرا نه با شعر تر گشودن
      ۹
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۱۹
      خندانک
      درود برشما استادعزیز
      بسیار زیبا بود خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۳۵
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      سلام و‌درود پ سپاس سرکار عالی را خندانک زنده باشید خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۴۱
      درود استاد عزیز
      غزلی زیبا و حکیمانه بود
      مزین به نقد نافذاستاد فریاد عزیز
      خندانک
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۴
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک درود و سلام و سپاس فراوان
      ارسال پاسخ
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۱۳
      سلام خندانک
      نگاهی به غزل (دریچه ای رو به روی گلشن) سروده ی آقای ابراهیم حاج محمدی:
      نمی شود جز به روشنایی به رویِ آئینه در گشودن
      که هیچ انسان در اوجِ ظلمت نبرده حظ از نظر گشودن

      نمی دهد جز طلایه داریِ نورِ ایمان شکوفه وقتی
      به رویِ صبح از تبسّمی می توان دری چون سحر گشودن

      چه حاصلت از طلوعِ خورشید اگر ز دست تو بر نیاید
      هر آینه پلکِ چشمِ حیرت شبیهِ آئینه بر گشودن

      مگر که بی پُر فراغبالی چه شوق پروازت است در دل؟
      نبسته طرفی پرنده ای در قفس ز سعیی به پر گشودن

      شکفتنی پر لطافت ارزانی ات شود، تحفه ای دمادم
      اگر چو مینایِ غنچه ات در سر است یک جرعه سر گشودن

      از آدمیت اگر که قالب تو را تهی شد بدان که بی شک
      وبالِ خاطر چو سنگِ آتش نداری از بالِ شر گشودن

      اگر زمانی شود نصیبت وفورِ نعمت به لطف ایزد
      زیان ندارد زُلال و زیبا زبان به شُکرِ شِکَر گشودن

      بطالت است آنچه باید انسان گریزد از آن به هوشمندی
      کسی تواند بهشت را در مگر به عمری هدر گشودن؟

      علاجِ دردت اگر مقدّر نباشد، آری به سعی واهی
      زبان همانند نی نباید به ناله ای شعله ور گشودن

      دماغ پروده باشد انسان اگر، میسّر همیشه باشد
      دریچه ای رو بروی گلشن چرا نه با شعر تر گشودن

      غزل(دریچه ای روبروی گلشن)، غزلی در بحر کامل است، که از تکرار چهار رکن (مفاعلاتن) در هر مصرع، پدید آمده است(کامل مثمن مرفل موقوص).
      (مفاعلاتن) از زحافات بحر کامل است، که از دو تغییر در رکن پایه ی این بحر یعنی(متفاعلن) به دست آمده:
      متفاعلن.......مفاعلن(موقوص)
      مفاعلن........مفاعلاتن(مرفل)

      بحر کامل از بحرهای کم کاربرد در شعر فارسی است، در واقع این بحر از بحور خاص شعر در زبان عرب است که چون شاعران بنام و مرجع مقامی چون بیدل دهلوی از آن در سرایش اشعار فارسی استفاده نموده اند، به شعر فارسی تحمیل شده است.
      ولی واقعیت این است که درک موسیقی بحر کامل، بر طبع فارسی زبانان، بخصوص فارسی زبانان معاصر، سخت است... و استفاده از این بحر در میان استادان شعر فارسی بیش از آن که جنبه ی هنری داشته باشد، جنبه ی حکمت و پندآموزی و فنی و گاه تفننی دارد.

      تعداد زیاد هجا در هر مصرع(در اینجا بیست هجا در هر مصرع) هم می تواند امتیاز محسوب شود هم عیب، امتیازش این است که شاعر با دست بازتری می تواند احساس و اندیشه ی خود را بیان کند:

      نمی شود جز به روشنایی به رویِ آئینه در گشودن
      که هیچ انسان در اوجِ ظلمت نبرده حظ از نظر گشودن

      و عیبش این است که احتمال لغزش شاعر به حشو بیشتر می شود:

      مگر که بی پُر فراغبالی چه شوق پروازت است در دل؟
      بنظر می رسد که واژه ی (که) در اینجا تنها برای پر کردن وزن آمده.


      غزل (دریچه ای رو به روی گلشن)، با وجود مهارت و تسلط شاعر بر سرودنش، و با وجود فاخر بودن فنی، و انتقال اندیشه ای ژرف و ارزشمند به مخاطب تیزبین، از نمونه اشعاریست که بر طبع، گران می آید و آن لذتی که برای شعر دوستان و مخاطبین عام باید حاصل شود، حاصل نمی شود... راستی چرا؟

      شاید علتش نامطبوع بودن موسیقی آن برای بسیاری از فارسی زبانان امروز باشد، درست مثل نغمه های مختلف موسیقی در اقوام و ملل و فرهنگهای مختلف، که ممکن است برای یکی مطبوع باشد و برای دیگری نامطبوع.

      این نوشتار نقد نیست، بلکه پاسخی ست به پرسش دوستانی که پرسیده بودند چرا این شعر استاد ابراهیم حاج محمدی وزن و موسیقی ندارد؟
      و پاسخ خلاصه این است که این شعر وزن و موسیقی دارد و ماهرانه هم نواخته شده ولی درک آن لااقل برای بسیاری از فارسی زبانان معاصر دشوار است زیرا این وزن برای زبان و فرهنگ دیگری پدید آمده است نه آواها و واژه های زبان فارسی.

      درود و آفرین بر استاد ابراهیم حاج محمدی که با آثار فاخر خود زمینه ای برای آموختنمان فراهم می کنند. خندانک

      سلامت و سربلند باشید خندانک

      م. فریاد
      آرزو عباسی ( پاییزه)
      آرزو عباسی ( پاییزه)
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۱۷
      خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۵
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک درود و سلام و سپاس فراوان سرکار عالی را خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۰۰
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      بهروز عسکرزاده
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۲۳:۲۱
      سلام خندانک

      شعری با وزن تکرارِ چهاربارۀ مفاعلاتن، یا مفاعلن فع... [^ـ^ـ ـ] خواندم؛ دست مریزاد. زیبا و بی‌نقص سروده‌اید.
      خواجو غزلی دارد که هر مصراعِ آن دو بار مفاعلاتن (یا مفاعلن فع...)، و هر بیت آن چهار بار، یعنی همین وزن را دارد؛ با این مطلع:
      چو چشمِ مستِ تو می‌پرستم / چو درجِ لعلِ تو نیست هستم...
      و بیدل درست در همین وزن سروده است؛ یعنی تکرار چهاربارۀ مفاعلاتن در هر مصراع:
      اگر به گلشن ز ناز گردد قدِ بلندِ تو جلوه‌فرما...
      و گفته‌اند که این وزن از ابتکارات رودکی بوده است با این شاهد:
      گلِ بهاری بتِ تتاری/ نبیذ داری چرا نیاری؟

      (این یادداشت اصلاح شده چون می‌خواستم که از بخش نقد حذف کنم ولی نتوانستم).
      برای شاعر گرامی تندرستی و شادکامی آرزو می‌کنم همراه با شاعرانگی‌های نابِ فراوان.
      خندانک خندانک
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۰۰
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم حاج محمدی
      يکشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۱۳
      درود و سلام حضرت دوست جناب محمد رضا زارع عزیز و ارجمند را . و سپاسگزارم از اینکه قابل دانستید و مطالب ارزنده ای را ذیل این سروده نوشتید.
      اولا:بارها گفته ام که سروده هایی در این وزن و بحر را اگر بر وزن آهنگ《《 الا که داری زه فیض باری توان و قدرت به جسم و جان// بیا به امداد ناتوانان به شکر بازوی پر توان
      که با صدای گلریز اجرا شده است بخوانیم پی خواهیم برو که وزنی بسیار سلیس و روان و ریتمیک است.
      ثانیا: 《 که》 در مصرع مورد اشاره حضرتعالی و موارد مشابه آن در آثار دیگر شاعران به هیچ وجه حشو نیست:
      دیوانه کنی و پس گریزی
      هشیار نه‌ای مگر که مستی
      خاقانی

      مگر که جانم از این خشک سال صرف زمان
      گریخت در کنف او به وجه استسقا
      خاقانی

      مگر که صبح من امشب اسیر گشت بشام
      وگرنه رخ بنمودی ز چرخ آینه فام
      خواجوی کرمانی

      مگر که سر بدهم ورنه من ز سر ننهم
      امید وصل درین ره چو پای بنهادم
      خواجوی کرمانی

      گفتم صنما مگر که جانان منى
      اکنون که همى نگه کنم جان منى‏
      رشیدالدین میبدی

      ستارگان را بر آسمان قرآن باشد
      مگر که تیغ تو شد آسمان آتش و آب
      رشیدالدین وطواط

      مگر که نام خوشت بر دهان من بگذشت
      برفت نام من اندر جهان به خوش سخنی
      سعدی

      تو یاد هر که کنی در جهان بزرگ شود
      مگر که دیگرش از یاد خویش بگذاری
      سعدی

      مگر که مرد وفادار از جهان گم شد
      وفا ز مردم این عهد هیچ اگر دیدم
      سعدی

      چنین جمال نشاید که هر نظر بیند
      مگر که نام خدا گرد خویشتن بدمی
      سعدی

      خوابست مگر که می‌نماید
      یا عشوه همی‌دهد خیالم
      سعدی

      شب دراز به امید صبح بیدارم
      مگر که بوی تو آرد نسیم اسحارم
      سعدی

      وصال کعبه میسر نمی‌شود سعدی
      مگر که راه بیابان پرخطر گیرند
      سعدی

      رویش نشان غالیه دارد مگر که روی
      بر خاک پای پادشه کامران نهاد
      سلمان ساوجی

      مگر که بر لب من شهد ناب کرده گذر
      مگر که در دل من آفتاب کرده گذار
      رضی‌الدین آرتیمانی

      پیش کعبه مگر که بوالهوسی
      بشنود علم سمت قبله بسی
      سنایی

      به نور عقل نبردیم ره ز خود بیرون
      مگر که عشق چراغ دگر کند روشن
      صائب تبریزی

      چه عجب کسی تو جانا که ندانمت چه چیزی
      تو مگر که جان جانی که چو جان جان عزیزی
      عطار

      کجایی ای دل و جانم مگر که در دل و جانی
      که کس نمی‌دهد از تو به هیچ جای نشانی
      عطار

      برو خوب رویان گشادند راز
      مگر که اژدها را سرآید به گاز
      فردوسی

      حدیث نافهٔ چین می‌کنند مردم شهر
      مگر که جز شکن طرهٔ تو چینی هست
      فروغی بسطامی

      دلم که صبر و خرد برده‌اند بی‌خبر از وی
      به آن دو نرگس فتان مگر که فتنه گمانش
      محتشم کاشانی
      دائم داری مرا تو در خانهٔ مات
      ای جان و جهان مگر که با مات خوش‌ست
      مهستی گنجوی

      افکند مرا به مرده‌شوئی
      گفتیم مگر که جنگجوئی
      ملک‌الشعرای بهار

      مگر که لطف خدا اوست ما غلط کردیم
      وگر نه خوبی او گشت بی‌کنار چرا
      مولوی

      هر موج که می‌زند دل از خون
      آن دل نبود مگر که دریاست
      مولوی
      《《مر ابر را که دوشد و آن جا که دررسد
      الا مگر که ابر نماید به خویش جود》》
      مولوی

      لباس فکرت و اندیشه‌ها برون انداز
      که آفتاب نتابد مگر که بر عوران
      مولوی
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۰۰
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۷:۵۴
      سلام و عرض ادب
      درودها بر شما استاد بزرگوار
      بسیار زیبا و دل انگیز سرودید
      زنده باشید به مهر
      🌼🌼🌼
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۳۳
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      سلام و‌درود پ سپاس حضرت دوست خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۴۹
      با سلام و عرض ادب
      سروده ای بسیار زیبا
      قلمتان سبز
      شاعر بزرگوار
      درودبرشما
      خندانک خندانک خندانک
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۳۳
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      سلام و‌درود پ سپاس حضرت دوست خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      ابراهیم هداوند
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۰:۳۷
      سلام و عرض ادب و ارادت استاد ارجمند
      مثل همیشه فاخر است و آهنگین
      دستمریزاد
      خندانک خندانک خندانک
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۳۳
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      سلام و‌درود پ سپاس حضرت دوست خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      غلامعلی همایونی (شمیم)
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۱:۴۰
      سلام و عرض ادب استاد حاج محمدی
      احسنت⚘
      خداقوت و دستمریزاد⚘
      زنده باشید⚘
      عزت زیاد⚘
      ⚘⚘⚘
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۴:۳۲
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      سلام و‌درود پ سپاس حضرت دوست خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      ارسال پاسخ
      آرزو عباسی ( پاییزه)
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۱۷
      درود بر شما ادیب بزرگوار
      خندانک خندانک
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۳
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک درود و سلام و سپاس فراوان سرکار عالی را خندانک
      ارسال پاسخ
      شریف شریفیان
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۲۸
      درود فروان به شاعر گرانقدر
      جناب حاج محمدی عزیز
      عالی و آموزنده خندانک
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۳
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک درود و سلام و سپاس فراوان
      ارسال پاسخ
      امید کیانی (امید)
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۳۲
      درودتان شاعر بزرگوار و عزیز

      سپاس از اندیشه زیبا و قلم سبزتـــــــــان 👌👍✌🌹

      محظوظ شدیم
      خندانک خندانک
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۲
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک درود و سلام و سپاس فراوان
      ارسال پاسخ
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۷
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک درود و سلام و سپاس فراوان
      ارسال پاسخ
      دانیال شریفی ( دادار تکست )
      شنبه ۲۲ شهريور ۱۳۹۹ ۲۲:۲۴
      خندانک خندانک شعری حکیمانه و استادانه خندانک خندانک

      لایک شد شعرتون شاعر عزیزم🌹👍
      ابراهیم حاج محمدی
      ابراهیم حاج محمدی
      يکشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۵:۱۵
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک سلام و درود و سپاس خندانک
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0