سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری


عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

احسان فلاح رمضانی
شهراد حقيقي ( ماهان )
نرگس زند (آرامش)
مریم کاسیانی
شاهین زراعتی رضایی (آرمان)
فرشید به گزین
سید هادی محمدی
عباسعلی استکی(چشمه)
حسن عباسي
محمد رضا خوشرو (مریخ)
بهمن بیدقی
ساسان نجفی
افشین گل فرامرزی
محسن گودرزی
مرتضی میرزادوست
امیر وحدتی یگانه
شهرام بذلی
مهران یوسفی( مهر)
لیلا اسدی (میس قلم)
طاهره حسین زاده (کوهواره)
علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
محمد امانی
کلثومه گلی
مهرداد عزیزیان
شاهزاده خانوم
افسانه نجفی
مانا جهانگیری نژاد
رقیه محمدزاده ماکویی رحیل

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        دل من فقط گرفته

        شعری از

        ماهور حبشی

         از دفتر دلنوشته های یک دختر نوع شعر غزل
        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۰۸ شماره ثبت ۸۹۰۸۴
          بازدید : ۲۰۱   |    نظرات : ۶
        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ماهور حبشی

        دل من فقط گرفته خسته از شهر شلوغم
        خسته ازاین آدمکها ،خسته ازهرچه دروغم
        دورمن پرشده ازعکس ،وهم ورویا خیالی
        از درون فرونشستم کس نمی دونه چه حالی
        حال من عین غروب من باید   فقط    ببارم
        کوله بارم پر زغم شد بذر شادی کی بکارم؟
        من عروس قاصدکها توخزونی پرغبارم
        اسب آرزو کجا؟ من خودم   آخر  کارم
        دست من خالی شده از لمس هرچی حس خوب
        یکی می کوبه به جونم عین میخی روی چوب
        تن من پر از حرارت   از تنش ها و   فریب
        کسی فکر حال من نیست حس وحالم چه غریب
        دوست دارم کسی نباشه ازهمه فقط    بریدم
        روزگار با ما چه کردی ،چقدر سختی کشیدم
        دل من فقط گرفته بغضی هر لحظه   کنارم
        خنده از من منزوی و من فقط  خدا رو   دارم
        دل من یکمی آروم ، درد بی درمون به جونم
        ماتم این همه غصه ریشه زد به بطن خونم
        دل من فقط گرفته غصه با من هم نشین
        بی خیال دل ما شید، عشق و عاشقی همین
         
        ماهور حبشی
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر
        ۶ شاعر این شعر را خوانده اند

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

         ،

        ماهور حبشی

         ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

         ،

        مهدی محمدی

         ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

         ،

        دانیال شریفی ( دادار تکست )

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۲۰
        مثنوی بسیار زیبا یی است
        دستمریزاد
        ماهور حبشی
        ماهور حبشی
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۵۱
        خندانک ممنونم
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۷ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۰۹
        بسیاردلنشین بود
        احسنت درود بیکران برشما
        ادیب بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        ماهور حبشی
        ماهور حبشی
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۵۱
        خندانک ممنونم
        ارسال پاسخ
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۴۲
        خندانک خندانک زیبا و دلچسب خندانک خندانک

        لایک شد شعرتون👍🌹
        ماهور حبشی
        ماهور حبشی
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۷:۵۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.

        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        طاهره حسین زاده (کوهواره) طاهره حسین زاده (کوهواره)
        دیروز         محمدرضا آزادبخت محمدرضا آزادبخت
        ۳ روز پیش         علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق علیرضا حاجی پوری باسمنج راوی عشق
        ۴ روز پیش         جمیله عجم(بانوی واژه ها) جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        ۴ روز پیش         سیاوش آزاد سیاوش آزاد
        ۶ روز پیش         سیاوش آزاد سیاوش آزاد
        ۸ روز پیش         محمد شریف صادقی محمد شریف صادقی
        ۹ روز پیش

        نظرات

        مشاعره

        نرگس زند (آرامش)

        شاید به زخم من که میپوشم ز چشم شهر ان راااااادر دست های بی نهایت مهربانش مرهمی نیست
        شاهزاده خانوم

        زدی پر فکر میکردم با منه واقعا دلت ااا تو خواستی خاطرت راحت از یادم بره من هنوز قلبم نمیشه باورش ااا یادگاریاتو از دم دارمش
        طاهره بختیاری

        تو نیستی که ببینی بیادتم شب و روز اا که از فراغ روی تو در عذابم همه روز اا بداهه ز
        ساسان نجفی

        تحولی است که از رنجها پدید آید اا نه قصه ای که به چون و چرا توانی یافت
        طاهره بختیاری

        زیبایی چشمان تو من را چه عاشق کرده است اا زیاد نموندی پیش من اما دلم دگیر توست اا بداهه ت

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0