سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      من برگه های شوم تقویمم

      شعری از

      مهدی ولی الهی

      از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۵۹ شماره ثبت ۸۸۷۶۱
        بازدید : ۱۹۲   |    نظرات : ۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مهدی ولی الهی

      دارم بساط سوگ می چینم
      درقبر سرد واژه ها کاغذ
      آب ازسرت دیگر گذر کرده
      وقتی که جرمت می شود محرز

      ای عمر ازکف رفته در پوچی
      دیگر برای زندگی پیرم
      ازمن نخواه ازراه برگردم
      من انتقامت را نمیگیرم

      ازشاعری دردش نصیبم شد
      روحم اگر روح لطیفی نیست
      با زنده بودن خوب فهمیدم
      مرگ آن چنان فعل سخیفی نیست

      ازکوچه باغم رد شدی اما
      میشد به دیوارش سلامی گفت
      یک لحظه هم تردید می کردی
      ازعشق هم می شد کلامی گفت

      وقتی فروغ ازغصه دق کرده
      دنیاخیالش می شود راحت
      وقتی که دیگر شاملویی نیست
      آه ازدل مغمومت ای نصرت

      دیرآمدی تدفین سهراب است
      خیاط هم درکوزه اش افتاد
      رنگی به رخساربهارم نیست
      سرسبزیم رابرده باخودباد

      تصویری از تزویر یک شاعر
      غمگین ترین انسان خوشحالم
      شاید جنینی قبل میلادم
      شاید برای زندگی کالم

      برخیزکوتاهی نکن ای شعر
      میبینی این حال خرابم را
      ساییده ام باتیغ امواجت
      کم صخره راتحقیرکن دریا

      اصلا تمام دردم ازشعرست
      این لعنتی ازمن چه میخواهد
      جزوعده های پوچ چیزی نیست
      ازکوه غم کاهی نمی کاهد

      بین زمین وآسمان گیرم
      باری وبال دوش تقدیرم
      ازچاله یکسرراهی چاهم
      مجبورم ومعذور تقصیرم

      وقتی جهانت زیرو رو باشد
      دیگر نباید ازغمت پرسید
      آنجاکه راهی غیررفتن نیست
      هرگز نباید ازخطرترسید

      مالشکری ازجمع اضدادیم
      یک عالمه تو،اندکی هم من
      گاهی امیدی جزتخیل نیست
      شایدکه له شد آب درهاون

      جایت در اوج آسمان خالیست
      چشمان تو سرچشمه‌ی نورند
      هرشب برایم چاه بیژن شد
      مهتاب ها گاهی چه مغرورند

      صدبار دیگر هم بمیرم باز
      بارنج تنهایی برابر نیست
      گاهی زبان عاجزترین عضوست
      هرکس که ساکت میشود خرنیست

      وقتی نمی دانی چه میخواهی
      وقتی که دنیا برزخت باشد
      دائم تورا یک سایه می پاید
      هرلحظه هم توی نخت باشد

      نقل امیدوناامیدی نیست
      دیگر تمام بوفها کورند
      هرصادقی هم هست صادق نیست
      اینجا قلم ها نیز مجبورند

      مانندزخمی کهنه می مانم
      اما به دستم مانده افسارم
      دردم که جهل بانمک ها نیست
      من بانمکدان دشمنی دارم

      هی از خودی ها می خورم رودست
      از ناخودی ها که ملالی نیست
      قرآنِ روی نیزه هم فهمید
      بازنده ی جنگ روانی کیست

      رسوای شهرواژه ها هستم
      دریک اتاق سرد وبی روزن
      دراسکیزوفرنی ترین حالت
      رازمرا افشا نکن لطفا

      من برگه های شوم تقویمم
      یک روزخوش بامن مصادف نیست
      این شعرها هذیان وکابوسند
      راهی به جز مرگ مولف نیست


      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      طاهره حسین زاده (کوهواره)
      شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۶:۳۲
      سلام‌و درود
      استادبیان و ماهرکلام این اثر پُست مدرن تقابل پرداز چارپاره ی ناب و تامل برانگیز مرحبا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

      عیدغدیربرشما مبارک دلتان شاد دست یگانه حق بهمراهتان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۱۲
      درود
      زیبا بود
      مرگ امید زندگی است
      چه میشد
      اگر نبود
      "افراغ اندیشه"
      نسیمی از ملودی
      که اندیشه شاعر را
      با زبان قلم می نوازد
      عیدتان مبارک خندانک خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۰۶
      زیباوپرمعنی
      قلمتان توانا
      هزاران درودبر شما
      خندانک خندانک خندانک
      فریبا غضنفری  (آرام)
      شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۵۷
      چقدر زیباست
      درودتان 🌹🌹🌹
      فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
      يکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۳۲
      درودها بر شما بزرگوار
      دست مریزاد
      از خوانش این سروده زیبا و ناب لذت بردم
      زنده باشید به مهر🌷🌷🌷
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      يکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۰۴:۲۴
      درود جناب عبداللهی
      چهارپاره ی نابی سرودید
      واقعا زیبا بود
      افرین به قلمتان
      م فریاد(محمدرضا زارع)
      يکشنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۴۲
      سلام شاعر خندانک
      عالی... عالی خندانک خندانک خندانک
      نمیدونم چی بگم در برابر این همه زیبایی کلام و مهارت شاعری و عصیان روح کمال طلب خندانک
      فقط باید گفت ممنون بخاطر به اشتراک گذاشتن این همه زیبایی خندانک

      مثل زنی از کارِ شب خسته
      خوشحالم از کیفِ پر از پولم
      منهای عشقم... ضرب در سیگار
      بار نفَسها مانده بر کولم...

      دارم برایت چای می ریزم
      اما تو با وُدکای او مستی
      وقتی رهایی آرزویت بود
      دل را به چشمانت چرا بستی؟

      بعد از تو با آیینه درگیرم
      از اینکه می پرسد شما؟ سیرم
      وقتی که می گویم: منم فریاد
      غم می نشیند روی تصویرم

      عطرِ خوشِ لبخنده هایم را
      پیراهن تنهایی ام خورده
      قرآن قلبم روضه می خواند
      انگار در من یک نفر مُرده!

      هرشب برایت چای می ریزم
      اخم تو: " اِه! چای منو خوردی؟"
      اما به رویایت نمی گویم
      سهم مرا از زندگی بُردی...

      روی زمین افتاده یک دفتر
      بُغ کرده از قلبم طلبکار است
      می خواهم امشب یک غزل... امّا
      تب کرده شعرم... عشق بیمار است...
      (م.فریاد)

      زنده باشید خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0