سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 1 آذر 1403
    20 جمادى الأولى 1446
      Thursday 21 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۱ آذر

        به رسول رحمت

        شعری از

        مهرداد مانا

        از دفتر شعر مانا نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۰۸ شماره ثبت ۸۸۳۶۷
          بازدید : ۱۸۳۵   |    نظرات : ۱۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهرداد مانا

        و دست مهربانت 
        که مرهم مصائب مسیحا بود . 
        و نسیم نفست 
        که نهیب می زد بر دوزخ نمرود 
        به قربان قدمهایت 
        که سجده گاه ستارگان سیناست 
        آسمان به یاد دارد 
        برای بوسیدن کفشهایت 
        ملائکه ی مسجدالاقصی 
        از هفت خوان گریه گذشته بودند ... 

        آه گفتم آسمان؟؟ 
        خاکم به دهان 
        که اگر نگاه تو نمیبارید ، 
        همین آسمان با تمام نخوتش بدهکار تمام بادها می شد . 
        اگر تو نبودی حضرت عشق 
        کدام ابر بی مادر ، مرهم داغ لاله ای  میشد 
        کز خون پیراهن یحیا روییده بود ؟؟ 
        آمدی 
        و اصنام سنگی به پایت شکستند . 
        طاق غرور کسری فرو ریخت و 
        قامت قدرت قیصر ، دوتا شد 
        رود آگهی بر کویر جهالت جهان خروشید و 
        سوسن سجده از شاخه ی عصیان سر برآورد . 
        از کان کریم کلماتت 
        زمزم معرفت جوشید و 
        سبوی سینه ی دلشدگان 
        از سخاوت دستانت پر شد . 

        تو آمدی به خیالم خاتم تمام خورشیدها و
        نمی دانمت 
        به کدام شعر بسرایم ؟
        که تمام ابرهای گریه 
        کنون مسافر سرزمین چشمان منند .
        خوش آمدی 
        به خواب خسته ی مانا 
        دردانه ی یتیم آب آفرینش 
        یادگار آزمون ابراهیم 
        مرهم جان جریح مسیحا 
        باورم نیست 
        منکه گله ی عصمتم را فروختم به گرگ گناه 
        چنین سزاوار سخاوت ستاره باشم !!! 

        آه منم اینک : 
        عداس عبوس گمگشته ای که گدای آیت آبست 
        بگذار دست و پایت را در شط شعر تازه کنم 
        گویی ای رسول رحمت 
        خسته از سفر طایف برگشته ای ..... 
         
         
         
         
        بادغیس افغانستان 
        سحرگاه 27 اسفند 96 خورشیدی
         
         
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۷۳ شاعر این شعر را خوانده اند

        فرزانه زمانپور

        ،

        محمد حسین اخباری

        ،

        گلاله ناصری

        ،

        مانا جمشیدی ( مهرداد )

        ،

        فاطمه رضایی برما(آینه عدم)

        ،

        ابوالفضل زندیه شاهین

        ،

        محمد قنبرپور(مازیار)

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        مصطفی مشهدی بی نشان

        ،

        زهرا جمالی

        ،

        سلمان مولایی

        ،

        سحر غزانی

        ،

        مجتبی شفیعی (شاهرخ)

        ،

        فریبا غضنفری (آرام)

        ،

        محمد امیری

        ،

        منیژه قشقایی

        ،

        رامینه خوشنام

        ،

        مریم رامجردی

        ،

        اکبرامرایی

        ،

        مدیر ویراستاری

        ،

        مسيحا الهیاری

        ،

        اميرحسين علاميان(اعتراض)

        ،

        بینام و نشان (سیندخت)

        ،

        سید حاج احمدی زاده(ملحق)

        ،

        رضااشرفی فشی

        ،

        سیده نسترن طالب زاده

        ،

        ملیحه ارجمند ( م الف باران)

        ،

        بهرام معینی (داریان)

        ،

        سید اسلام سادات حسینی

        ،

        صفدر قوی دل

        ،

        مهدیه میرزایی

        ،

        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)

        ،

        محبوبه امیری

        ،

        عسل اسدیان

        ،

        پژمان بدری

        ،

        سامان سولقانی

        ،

        منوچهربابایی

        ،

        محمد باقر انصاری دزفولی

        ،

        مجید فکری

        ،

        فردین صمدی

        ،

        نسرین حسینی

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        بهروز صفاجو

        ،

        معصومه خدابنده

        ،

        عارف افشاری (جاوید الف)

        ،

        محمود فتحی چقاده

        ،

        محمدرضا نیک نام

        ،

        غزاله سابیزا متخلص به غزال

        ،

        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ،

        مصطفی دهقانی

        ،

        مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)

        ،

        کیمیا طولابی

        ،

        علیرضا بنایی

        ،

        غلامحسین جمعی

        ،

        همایون ویسی شیخ رباط

        ،

        علی مزینانی عسکری

        ،

        امید رضا پرنلو

        ،

        ماهورا وثوقی

        ،

        آرزو عباسی ( پاییزه)

        ،

        یدالله عوضپور آصف

        ،

        نجمه طوسی (تینا)

        ،

        فاطمه خواجوی

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        امید کیانی (امید)

        ،

        زینب اهوازی

        ،

        حوریه دردانی حقیقی

        ،

        برهنه در بارانِ دره ی کومایی

        ،

        آرمان پرناک

        ،

        موسی ظهوری آرام(آرام)

        ،

        مهدي حسنلو

        ،

        سارا خوش روش

        ،

        ویهان قسمت پور

        ،

        مجیدنیکی سبکبار

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۲۰
        بسیار بسیار زیباست
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۵۰
        قدم بر دیده مانا نهادید استاد
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۰
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشیتن بود
        دستمریزاد خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۰۳
        ممنونم
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۵۴
        ازت خواهش میکنم ارام باش چتونه امروز ؟
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۳
        درود جناب جمشیدی
        خوبید؟
        چه کرده ایم بزرگوار
        لطفا خویشتندار باشید
        سایت کاربران فراوان دارد
        که هر روز قدم رنجه میکنند
        و به سایت سر میزنند
        ممکن است نظراتشان با شما همخوانی نداشته باشد
        لطفا خویشتندار باشید خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۰۸
        جناب جمشیدی
        توهینی صورت نگرفته
        شاید اختلاف سلیقه و فرهنگ باشد
        کاربران سایت از تمامی ایران و کل جهان هستند
        شکر خدا چند مدتی است مشگل اختلاف سلیقه پیش نیامده
        لطفا اگر نظر کاربری مخالف و یا حتی تند و تیز بود تحمل نمایید
        خالیبندی هم کرد لطفا تحمل کنید
        البته حفظ حریم و عزت کاربران از خطوط قرمزسایت است
        و هیچ کاربری حق ندارد مستقیم یا غیر مستقیم به دیگری توهین نماید
        موفق باشید خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۰۷
        بِسمِ اَللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم

        بهترین دعای عوالم :

        الّلهُمَّ اَرزُقنا اَمِن المُصطَفی ایمانَ المُصطَفی اِخلاصَ اِسلامَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا بَرکَته المُصطَفی اَنبیاءِ المُصطَفی بَصیرَةِ المُصطَفی حُجَةِ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا سِرَّ المُصطَفی تَوَکُل المُصطَفی الّلهُمَّ اَرزُقنا ثَوابَ المُصطَفی صِراطَ المُصطَفی
        الّلهمَّ اَرزُقنا حَیاءَ المُصطَفی حِلمَ المُصطَفی الّلهمَّ اَرزُقنا دُعاءَ المُصطَفی دینَ المُصطَفی دیانةَ المُصطَفی رَعِیَّتَ المُصطَفی رَأفَةَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا زُهدَ المُصطَفی زینَةَ المُصطَفی زیارَةَ المُصطَفی سَعادَةَ المُصطَفی صَبرَ المُصطَفی  سَخاوَةَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا شَریعتةَ المُصطَفی شَهادَةَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا صَوتَ المُصطَفی صُحبَةَ المُصطَفی ضیاءَ المُصطَفی جَمال المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا طَلعَةَ المُصطَفی طَهارَةَ المُصطَفی طاهَرَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا عَشرَةَ المُصطَفی عِبادَةَ المُصطَفی عِنایَةَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا غایتَ المُصطَفی غیرَةَ المُصطَفی قُربَتَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا فَلاحَ المُصطَفی فَراتَحةَ المُصطَفی لُطفِ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا کَلامِ المُصطَفی اَکرَمَ المُصطَفی لِذَّةِ المُصطَفی لِقاءِ المُصطَفی آمالِ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا مَحَبَّةِ المُصطَفی هِرَّ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا نَهایَةَ المُصطَفی نَظافَةَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا وَدَعَ المُصطَفی وَصَلَ المُصطَفی وَلایَةَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا حَبیبَةَ المُصطَفی هِمَّةَ المُصطَفی هِدایَةَ المُصطَفی
        الّلهُمَّ اَرزُقنا یَمینَ المُصطَفی یَسار المُصطَفی جُذُوبَ المُصطَفی شِمالَ المُصطَفی
        وَ صلّی اللهُ عَلی مُحَمَّدِ وَ آلهِ الطاهرین بِرَحمَتِکَ یا اَرحم الرّاحِمین اَجمَعین المُصطَفی وَ سَلَّمَ تَسلیما کثیراً
        \\"و اِن یَکادُ الَّذینَ کَفَروُا لَیُزلِقونَکَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعُوا الذِّکرَ وَ یَقولُون اِنَّهُ لَمَجنُونَ وَ ما هُو اِلّا  ذِکرً لِلعالَمین فَاللهُ خیرُ حافِظاِ وِ هُوَ اَرحَمُ الرّاحِمین\\"
        اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجّل فرجهم .


        سلام به سایت شعرناب خیلی خوش آمدبد
        رسول الله (ص ) شفیع و دعاگوی شما ، شیواکلام و تامل برانگیز سرودید ؛ مزیّن به تلمیحات و اشارات تاریخی و ایما به رخدادهای جهان و آداب و رسوم تمدن ها و ملل مختلف که باحضور برکت افزونِ محمد مصطفی پیامبر مهربانی ها (ص) ، از رنجِ خرافه و‌ پراکنده حالی به سمت عافیتِ روشنی و دانش تغییر حالتی جهان شمول داد و به امیدِ آمدن فرزندش که برای ماهم درجامعه ی کنونی و دنیای امروزی ، بروزِ چنین دگرگونیِ آنی و ارزشنهاد ، چقدررر حس می شود . اللهم عجل لولیک الفرج .
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۳۸
        خوش امدی واین صفحه با دعای خیرتان روحانی شد .. بازم به مانا سر بزنید بانو 🌵🌵
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        سه شنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۲۵
        🌺🌺🌺🌺🌺🌺
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۱۱
        سلام به شاعران ناب و شعر های نابشان
        تنها به کشف موسیقی‌های پنهان شعر میپردازم و باقی کشفیات را بر عهده دیگر دوستان میگذارم :

        ۱_ مهربان ، مرهم ، مصائب ، مسیحا

        ۲_ نسیم ، نفست ، نهیب ، نمرود

        ۳_ قربان ، قدمها

        ۴_ سجده ، ستاره ، سینا

        ۵_ ملائکه ، مسجد

        ۶_ گریه ، گذشته

        ۷_ بدهکار ، بادها

        ۸_ قامت ، قدرت ، قیصر

        ۹_ جهالت ، جهان

        ۱۰ _ سوسن ، سجده

        ۱۱_ کان ، کریم ، کلمات

        ۱۲ _ سبو ، سینه ، سخاوت ، دستان

        ۱۳_ خیال ، خاتم ، خورشید

        ۱۴_ خواب ، خسته

        ۱۵_ گله ، گرگ ، گناه

        ۱۶_ سزاوار ، سخاوت ، ستاره

        ۱۷_ عداس ، عبوس




        البته چند مورد دیگر هم بود که ننوشتم. حالا چند سوال پیش روی خوانندگان شعر ماناست :

        اول اینکه آیا شعر در خدمت آرایه هاست یا آرایه در خدمت شعر ؟ چون شعر مانا از آرایه های ادبی اشباع است و ممکنست اینجا بحث صنعت زدگی پیش بیاید .

        دوم آیا این چیدمان محکم و زیبا به اختیار شاعر است یا به شکل جوششی بر سراینده تکلیف شده ؟

        و سوم اینکه آیا مانا واج آرایی را جانشین وزن نموده و آنرا برای شعرهای غیرکلاسیک لازم میداند ؟


        و دست اخر خوشحالم برای بودنت مانای مهربان و میدانم به سوالات این شاگرد کوچکت پاسخ خواهی گفت . کماکان شعر هایت را مث سابق دنبال میکنم و میدانم که میدانی به قول خودت این وروجک چقدررررر عاشق قلمتان بوده و خواهد بود . اونجا صفحه ات شلوغ بود و اینجا هم همین شد و اگر غیر از این بود تعجب میکردم خندانک خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۳۱
        سلام سحر خانم
        اول اینکه خجلم نمودی و دهانم به مهر دوختی
        بی نهایت سپاسگذارم
        سوال اولت من فکر میکنم ارایه باید خادم شعر باشد اما اگر شعر مانا برعکس نشان میدهد باید ساده تر سروده شوند

        سوال دوم من هرگز اختیاری در سرودن شعرهای نداشتم و ایکاش اینگونه نبود و برای مادرم شعری میگفتم

        سوال سوم خیر . وجود نظم زیباست اما واجب نیست . انتظام کلمات مانا ذاتی ست و در حرف زدن معمولی هم همینجورم
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۲۷
        سلام سحر جان
        چقدر مسلط شدي
        احسنت بسيار درست
        افرررررييييييين خندانک
        ارسال پاسخ
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۰۵
        سلام گلاله عزیزم خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۰۶
        ممنونم خندانک خندانک
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۱۳
        درود بر خواهر اگاهم خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۲۰
        درود بانو غزالی
        نقداصولی دارد
        باید جامع و کامل باشد
        بر اساس اصول باشد
        نقاد دانش کافی در حد شعر و شاعر داشته باشد
        به گمان کمترین این نقد شما موجب خسرآن سروده جناب جمشیدی است
        چون ظاهرا ایشان استاد شماست
        حق شاگردی را رعایت کنید و منبعد شعر استادتان را به سخره نگیرید خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۱۹
        من نقد ایشون رو دوست داشتم .
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۱۲
        درود و عرض ادب
        غزانی هستم نه غزالی
        هرگز قصد سخره گرفتن نداشتم
        فقط میخواستم استاد خوبم جناب مانا بدونه
        درسهایی که به من داد رو به خوبی یاد گرفتم
        و مهم اینه که خودشون که با این موضوع مشکلی نداشتن
        وگرنه هرگز قصد جسارت نداشتم
        و درضمن من ادعای دانش کافی داشتن نکردم
        و خودم را هم چنان شاگردشان میدانم و به اینکه استاد دانایی چون مانا دارم به خودم میبالم
        بازم جناب مانای عزیز اگر جسارتی شد از شما معذرت میخوام خندانک خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۴۰
        تو همچو گل ز خندیدن لبت با هم نمیاید
        روا داری من بلبل چو بوتیمار بنشینم 🌹🍀🌵🌾🌿🌵
        سلمان مولایی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۳۳

        ابلیس اک های درون تان
        چه ساده کمر خم می کنند
        هر ناسنجیده سخنی را

        آدمیان را چه جای خرده گرفتن بر حضرت شیطان
        که خود
        تجسم بی انتهای ناراستی اند
        آن گاه که پای ظرافت ناموزون حوايي
        در میان باشد.

        دهان های تان را به آب هفت دریا هم که بشوييد
        نجاست شراب تملق را
        حاشا حاشا
        که کارساز باشد.

        ای دژخیم هاي خفته در درون
        نقاب شجاعت از چهره برگیريد
        و با من رو در روی سخن بگوييد
        اگر خود یارای روشنی دارید.

        این چنین لولیدن در شبی
        که شمايان را انباشته است
        و برگ های تیره گی را نشخوار کردن
        جز خفاشي از پیله هاتان برنخواهد دمید
        بامدادان

        و هیهات

        که خورشید را گزندی اگر رساند
        هیئت گرگ نمای پوزه های پلشت تان.

        از ترنم آفتاب بر زبان من نهراسيد
        من شب را تکه تکه بلعیده ام
        چونان که آبگینه ای شکسته در گلو

        و ساده ترین خورشیدها را
        در برابر چشمان تهی دست تان
        برافروخته ام.

        کوششی بعید نمی خواهد
        دیدن دل گشای خورشید
        يابوي لجاجت را اگر افسار زنید
        خود به تماشای اش
        نائل می شوید.

        دندان پوسیده ی صبرتان را
        بر جگرهاي بنفش بفشارید

        تا بگویم تان ؛

        آن زمان که در خواب های خیس خود
        خرگوش می دیدید
        و انکر الاصوات خُرخر تان
        گوش زنجره ها را می انباشت

        من

        با شب در آویخته بودم
        سینه از خنجر زهرش خونین
        گلو از ازدحام دست و پا زدن اش
        مجروح
        و گونه ام
        خراشیده از چنگال شب پره ها
        گلوی رویین اش را
        با دشنه ی انکار
        گوش تا گوش چنان دریدم
        که از مأذنه ها
        بانگ الله اکبر باریدن گرفت
        وخروس های قندی ، حتی
        روز را نوید رسیدن سر دادند

        و شما

        هم چنان
        خواب خرگوش و
        پنبه دانه و
        malena
        می دیدید.

        نیک اگر بنگرید
        سخن ام را درخواهيد یافت.


        28 خرداد 1394

        مانای من سلام

        این شعر را با تیک نقد در صفحه ات نگاشتم تا کسانی که حسادت منجر به سوختن شان شده است و داعیه ی نمایندگی از ملت را دارند بفهمند که اینجا مکان خرید و فروش آدم نیست ، اینجا سایت ناب، یک محیط علمی - ادبی ست و نوشتن نقد در آن برای هر کسی آزاد است و به هیچ بنی بشری ارتباط ندارد که نقاد و نقدشونده چه کسانی هستند و یکدیگر را چگونه خطاب قرار می دهند و این که از این دست بی ادبی ها دیگرانی که از لحاظ دانش و شعر زمین تا آسمان با اینان تفاوت داشتند ، هم نوشتند ولی امروز نه یادی از آن ها به جا مانده و نه اثری چرا که مرد نکونام نمیرد هرگز و نام نیکو یک شبه به دست نمی آید و با ژست به فکر جماعت بودن اهل فکر فریب نخواهند خورد ...
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۲۰
        سلام
        لازم به ذکر است که بگم
        مانا هیچوقت مزاحم کسی نبوده وهمیشه قصدو نیتش کمک به شاعرای جوان و نوپا بوده
        نمونش خود من که وقتی شعر سرودن رو آغاز کردم
        هیچی از تکنیک شعر نمیدوستم
        اما مانا در همان سایت قبلی زیر شعرهایم
        نقد میگذاشت و منو راهنمایی میکرد
        و اصلا نمیشه شعرای منو از قبل راهنمایی های مانا و بعدش مقایسه کرد
        ایشون یه فرد متواضع که همیشه در مقابل بی احترامی و کسانی که علیه اشان حرف زدند سکوت کرده و همین سکوت باعث شده لج افرادی دربیاد چون انگار ما عادت کردیم جواب بدی رو با بدی بدیم
        به هرحال خواستم خدمتتون عرض کنم که اگر مانا نقد میکنه از مهربانی و دانش زیادشه و همین دانش که بی هیچ چشم داشتی به من منتقل کرد باعث پیشرفت خیلی زیادی در من شد
        همیشه که نباید با به به و چه چه از یک شعر عبور کرد
        گاهی باید تجربه را منتقل کرد
        خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۳۳
        سلام فارغ از حواشی به وجود آمده علی الحساب غرق شعر شدم ... بینهایت زیبا بود . و بی نهایت بیرحم
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۱۴
        سلام
        به به افرين خواهرم خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۸
        جناب قنبر پور
        این گونه برخورد ها خلاف قوانین سایت است
        جناب جمشیدی و افرادی را که با خود آورده چه حقیقی و چه تقلبی
        هنوز کاری خلاف قوانین سایت انجام نداده اند
        بجز درست کردن کار بر تقلبی که خلاف مقررات سایت است
        اگر قوانین سایت را رعایت کنند با آنها برخورد میشود
        از شما خواهش میکنم قوانین سایت را رعایت فرمایید خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۴۸
        جناب قنبر پور
        لطفا خویشتن دار باشید
        لطفا به شعر دیگران کار نداشته باشید
        رفتار شما خلاف مقررات سایت است
        شخصا با کسی رودر بایستی ندارم
        چنانچه کاربری قوانین سایت را رعایت نکند
        ابتدا به او تذکرداده میشود
        ؤ اگر ادامه داد کاربریش مسدودرمیگردد
        جناب جمشیدی هنوز شخصا کاری كه مقررات سایت را
        نقض کند انجام نداده است
        اگر ایشان هم کاری خلاف مقررات سایت انجام دهد
        استاد احمدیزاده عزیز و گرامی
        حتما با ایشان طبق مقررات رفتار مینماید خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۴۰
        فقط بنفش را نفهمیدم
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۱۶
        ای عشق همه بهانه از توست ...
        یدالله عوضپور    آصف
        یدالله عوضپور آصف
        يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۱۵
        سلمان عزیز درود بر تو
        درقداست شعورت کافی ست
        بگویم

        بیدار شود به یک تلنگر
        خوابیده هرآنچه خسته باشد

        با پُتک نخیزد آنکه از قصد
        دروازۀ دیده بسته باشد

        پایا باشید و پویا بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مهدیه میرزایی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۲۱
        و اما شعر ماندگار مانا...
        شعر است چون واژه ها حول یک محور اند ولی در نثر کلمات جداگانه هستند و هدف واحد ندارند... شعر است چونان رقص کلمات... در نثر مثل راه رفتن است....

        دارای ارکان شعر سپید است.... دارای تصویر است... برای ایجاد تصویر نیاز به استفاده از ارائه های غنی ادبی چون تشبیه، استعاره، ایجاز، اسطوره و.... هستیم...
        مانا اسطوره شناس بزرگی است دین دان است فلسفه می‌داند... قرآن می‌داند.... در شعر رسول رحمت ما با دوره های مختلف دینی روبه روییم تا به محمد سلام الله علیه و آله برسیم....

        شعر از سکوت شاعر شروع می‌شود و در سکوت شاعر خاتمه می یابد و جز خود شاعر نمی‌تواند ادامه دهنده شعرش باشد....

        این شعر قرینه سازی خوبی دارد از آنجا که جمله ای در شعر ادامه ی جمله ی قبلی و شروع جمله ی بعدی است که در کل شعر همین است....

        سطر سازی های شعر شگفت انگیز است آنجا که باید جمله خاتمه می یابد...

        راستی سینه مانا خود محفل نزول واژه هاست... غنای ادبی مدیون واژه های وسیع ذهن شاعر است....

        پاینده باشی
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۳
        مانا تا این خواننده‌ها را دارد که فکرش را در هوا میخوانند هرگز از شوق و شور و شعر خالی نخواهد شد
        ممنونم مهدیه جان خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۵۳
        درود بانو
        لطفا درنوشتن نقد اصول آنرا رعایت فرمایید
        نقد باید جامع باشد
        تمجید و به به چه چه جزیی از نقد است
        بنظر می رسد نقدتان سرشار از بزرگ نمایی است
        که به شعر و شاعر در دراز مدت زیان می رساند خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۵۵
        جناب جمشیدی
        لطفا خویشتندار باشید
        به حواشی دامن نزنید
        امید که شعرتان ماندگار باشد
        ولی بستری باید باشد
        که شعر و هنر شما در آن جاری شود
        لطفا به حواشی دامن نزنید خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۲۸
        از تذکر ات شما ممنونم . به خدا من نمیدانم پشت این حاشیه هایی که درست شد چه کسانی و با چه نیتی تشریف داشتند . الانم چیزی بهشون نگفتیم و امر شما مطاع است . من برای پیامبرم شعر گفتم و توقع داشتم امروز اینصفحه بحث آن بزرگوار باشد . نه عقده گشایی یک عده حسود که ذل خود را در عز مانا میبینند
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۱۸
        سلام
        بهرحال اجازه بدهید که جوانترها هم طبع ازمایی کنند . بی گمان نتایج خوبی خواهد داشت خندانک
        فردین صمدی
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۱۵
        درود بر مانای عزیز
        اگر مورد هجمه ی پیروان و مریدانت قرار نگیرم
        مضمون زیبا بوداما مضمون پردازی به درستی انجام نشده بود در هفت خوان گریه شعر اتفاق افتاد و اما در قسمت هایی مانند رود آگاهی بر کویر جهالت خروشیدن از قدرت قلم کاسته توضیحاتی که در کنار تصویر قرار میگیرند دو حالت دارد یا شاعر به دلیل ضعف شعرش ترس این را داشته که مخاطب ارتباط برقرار نکند و منظورش را نفهمد یا ناخواسته به خاطر ضعف قلم اتفاق افتاده یا نسیم نفس ابتدا و ........ نه درگیر وزن هستید نه قافیه لزوم استفاده از کز را درک نمیکنم که به زبان شعر لطمه زده است و آرایه ها بسیار و همین امر سبب شد تا از شاعرانگی و احساس کاسته شود و اثر بیشتر حالت تصنعی پیدا کند آوردن مصایب مسیح و نمرود در ابتدای اثر و در ادامه با تکرار نام ابراهیم و آزمونش و دوباره مسیح شاعر خواسته این زنجیر تصاویر ادامه پیدا کنه و بازگشتی به ابتدا داشته باشد تا انسجام درونی حفظ شود که بیشتر اثر را ساختگی جلوه می دهد و از همه آزار دهنده تر روایاتی است مانند شکسته شدن بت و طاق کسری و.... بود که نثر نوشتیدو هزاران بار شنیده ایم و کلیشه هایی که در سراسر اثر دیده میشد از خون لاله دمیدن یا نخوت آسمان شعر شهریار آسمان با همین نخوت که دارد آسمانی میکند و.......
        به شما دوست شاعر پیشنهاد میکنم کوتاهتر بنویسید در حد دو سه سطر که معایب کمتر جلوه گر شود
        با احترام فراوان سخن کوتاه میکنم و به همین حد بسنده خواهم کرد به خواندن نوشته هایی زیبا از شما خندانک ر
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۲۵
        سلام
        و مانا چقدر به این شکل از نقد و نظر نیازمنده
        بی نهایت ازت ممنونم فردین جان دست نازنینم
        ارسال پاسخ
        فردین صمدی
        فردین صمدی
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۲:۱۱
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالفضل زندیه شاهین
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۵۲
        درود بر مانای عزیز
        بسیار زیبا بود رفیق
        در فحوای بیت بیت شعرت سیلی از اندیشه موج میزند
        دست مریزاد مانا
        پیروز باشی خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۳۵
        سلام و عرض ادب به ادبدوست نازنین
        ممنونم از سبزی بی خزان حضورت
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۰۲
        پر شور و شیرین بود
        درودتان 🌹🌹🌹
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۳۷
        ممنونم که آمدید
        خاصه اینکه با کوچولویی امدی که دوستش دارم و ایکاش میشد از همین جا سر انگشتاشو بوس کنم
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        فریبا غضنفری (آرام)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۲۷
        بزرگوارید

        مهرتان سرشار است و بی کران قدردانم

        مسيحا الهیاری
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۲۰
        سلام مرد شمس برایت فیروزه ای از هبوط آورده به صحرا شدم عشق باریده بود ....
        دهانت را میبویند مبادا گفته باشی دوستت دارم. ....
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۸
        سلام به روی ماهت مسیحا
        کی میای کرمانشاه
        تا شهر که نه
        اما خانه را آذین ببندم
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۰
        دلت را ميجويند مبادا شعله اي در ان نهان باشد
        ارسال پاسخ
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۳۰
        خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۲۹
        اي بزرگ موندني
        اي طلايه دار روز
        سايه گسترد رو تنت
        از گذشته تا هنوز

        درود بر ياور مانا
        برام جالب بود از تو اين شعر
        و بازهم زيركي و هوشت را تحسين ميكنم
        پايان شعرت در اوج تمام ميشود خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۰۶
        سلام امیرحسین نازنین
        دوستانی هستند که پشت مذهب قدیم شده و موضع میگیرند . فکر کردم لازم باشه این سنگر را روی سرشان خراب کنم
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۱۱
        درود های فراوان مانای عزیز وباصلابت ودوست داشتنی 🌷
        کماکان با ید بارها خواند ولذت برد 🌷
        مستدام وپویا در پناه حق 🌷
        یا علی ادیب اندیشمند با اقتدار 🌷
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۴۰
        سلام بر دایی نازنینم
        ممنون که به این خواهرزاده کچلتان همیشه لطف دارید
        ارسال پاسخ
        مهدیه میرزایی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۰۰
        مانا ممنونم از نماز شعرت... زنده باشی خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۵۱
        منم از تو ممنونم که به این پیامبر سرشکسته اقتدا کردی
        ارسال پاسخ
        فاضل فخرالدینی تخلص (مالک)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۴۷
        درود بر شما بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین سرودید
        رقص قلمتان همیشگی گرانقدر
        🌷🌷🌷
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۵۸
        خدا سایه ی اهل معرفت را از سر مانا کم نکند
        خجلم استاد که در فضای مجازی امکان پذیرایی نیست وگرنه باید به یمن حضورتان دست افشان و پاکوبان ، ولیمه میدادم

        سپااااااس بیکران
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل زندیه شاهین
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۳۲
        درود مجدد جناب مانای دوست داشتنی

        دوباره و دوباره شعر زیبایت رو خواندم
        و هر بار بیشتر از قبل غرق در لایه های ظریف این شعر شدم

        قلم مانا غلط انداز است و ممکنست مخاطبان را به این باور برساند که با شاعری لاییک و اتئیست طرف هستند . اما ایشان با این شعر سراسر شور و حال در نعت نبی اکرم نشان دادند که برخلاف نظر ظاهربینان نه تنها با طریقت و شریعت بیگانه نیستند که خود رهروی این مسیر سعیدند . مانا با تکیه بر ذوق هنری اش و با الهام از روایات رسیده از احوالات پیامبر اسلام تار و پود شعری را تنیده ست که دستکم در ادبیات معاصر بی سابقه بود . شعر در خطی از استعارات و تشبیهات و تلمیحات چون قطاری راه خود را میگشاید و پیش میرود و خنک آنکس کزین غافله جا نماند . و شوربخت انکه بجای پرداختن به این هارمونی عارفانه ، به مسائل پیش افتاده دیگری دچار شد و طعم شعر را از یاد برد
        براستی که مانا نام برازنده ایست برای صاحب این قلم
        چقدر استادانه سرودی مانا خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۵۵
        درود صدباره بر شما
        امروز برای مهمانان صفحه مانا مزاحمتهایی ایجاد شد که شکر خدا کنترل شد
        از آنچه که به دیده اغماض نوشتی سپاسگذارم
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۴۷

        ‎سپیدار
        
پرچم برافراشته‏ی
        پرنده‏ها

        باتوم برق‏دار

        اعدام گیاه بر رنگ پریدگی دست‏ها
        ‎سپیدار
        
سایه‏بان
        زنده
یاور مردان شجاع
هرگز کرنش نمی‏کند
        ‎نگاه می‏کند
به بازوان عریان
        
هزاران هزار بازوان جوانان
        به خون غلتیده
        
هزاران هزار لاله در خاك آرميده
        
ناظری کور و لال
(كه بيشعوري از صفات بارز اوست)
        ناظری نادان در محله‏هایمان
به رنگ بلوغ

        به بوی تعفن( ديو و ددان) خندانک خندانک
        
که برگ‏های شکسته‏اش زن و مرد ندارند(تبر برداشته)
        تا زخم زند...ولي نميداند راز مانا بودن استواري ات از كجاست
        ‎آی سپیدار هميشه پاي دار
        خبر ندارد كه ريشه در دل اين خاك داري
        استوار و تا هميشه محكم
        (مثال ان اژدهاي هفت سر)
        كه گيرم يك سرش را زديد
        با شش سر ديگر چه ميكنيد...
        سرهاي سبز كه بيم ندارند زبان سرخ بر بادشان دهد

        مثل هميشه سرفراز و مانا...مثل سپيدار بلند
        عااالي هستي توووو...
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۵۷
        ممنونم از حضورت امیرحسین نازنین
        تو بی تردید یاور همیشه مومن مانایی خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۱۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۲۰
        استوار مرامتيم
        بزرگ مايي خندانک خندانک خندانک
        سحر غزانی
        سحر غزانی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۲۲
        افرین اقای علامیان شعر زیبایی بود
        با سیاست تمام خوب حرفتونو زدید خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عسل اسدیان
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۴۳
        درود بر شما مانای عزیز
        استعارات،تشبیهات
        غوغا می‌کند قلمت
        چون همیشه بی محابا و زیبا قلم میزنی

        ای رسول رحمت
        خسته از سفر طائف برگشته ای
        ******
        ‌پآینده و پایدار باشی مانا جان
        خندانک خندانک

        خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۲۲
        ممنون نازنین دخترم
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۴۳
        عسل بهترین نام دخترانه است . چون عسل هرگز فاسد نمیشه🌺🌺🌺🌺🌺
        سامان سولقانی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۵۸
        خدایا:
        می دانم که اسلام پیامبر تو با "نه" آغاز شد و تشیع دوست تو نیز با "نه" آغاز شد (نه ای که علی در شورای عمر در پاسخ عبدالرحمن گفت). مرا ای فرستنده محمد و ای دوستدار علی، به "اسلام آری" و به "تشیع آری" کافر گردان.

        دکتر شهید شریعتی

        خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۲۲
        خوش آمدی مومن
        ارسال پاسخ
        منوچهربابایی
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۴۴
        سلام و عرض ادب استاد عزیزم جناب جمشیدی عزیز و مانا
        بر شعرهایت همیشه سجده می کنم و از سطر سطر آن لذت می برم و این افتخار من است که در محضرتان شاگردی میکنم و میاموزم
        زیبائیهای ظاهری و لفظی در این شعر زیاد است و بسیار میشود در باره اش گفت.که اساتیدم هرکدام به نوعی اشاره کرده اند.
        بار دیگر به احساس بلند و قلم پرشور و فکر بلندتان درود میفرستم
        و با تجدید ارادت دستبوسم تا نهایت

        فدایی خواستی امر کن تا سرو جان تقدیمت کنم
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۲۸
        عشق منی منوچهر جان
        ممنون که سر زدی خندانک
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۴۵
        راستی منوچهر به صرف قزل پلنگان مهمانم کن 😋😋😋
        نسرین حسینی
        پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۱۵
        درود برمانای همیشه مهربان

        بسیار عالی بود ودوستش داشتم‌

        قبلا خوانده بودم شعر اشنایت را

        مانا جان فقط بنویس
        میبینی اینجا فقط دغدغه شعر وادبیات است
        قلم مانا همه جا باید بدرخشد
        برقرار باشید به مهر یزدان خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۱۰
        ممنونم بانو
        مانا همه ی دغدغه اش در اینجا شعرست و شاعران
        اما عده ای انگار ..... فکر کردن میترسم . نفهمیدند این قلم هرگز تن به ذلت نداده و از کفتار و ماموت و کرکس نمیترسد
        ارسال پاسخ
        معصومه خدابنده
        پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۳۶
        درود بر شما
        بسیار عالی
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۵۷
        سلام بر کسی که نامش از بی گناهی خبر میدهد و شهرت از عبدیت و عبودیت
        خیلی خیلی خوش امدی
        ارسال پاسخ
        رضااشرفی فشی
        پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۸
        درود مانای عزیزم شعرتان را در مدح حضرتش خواندم .بنده ی کمترین ، کوچکترین مرید آیین یارسانم،که صد البته (دنباله آیین میترایسم یا هر آیین دیگری نیست). دست شما را بخاطر این ستایش زیبا به گرمی می فشارم ای کاش بیشتر می سرودید که قلم هیچگاه نتوانست حق مطلب را در باره محرم اسرار،تنها پیامبری که صاحب اسم اعظم هم در نهان و هم در اشکار با او بود، ادا کند.به هر حال اگر دوستان هنرمند کلمات شیرین تری در مدح حضرتش که بشارت دهنده پیام دوستی خداوند است دارند بفرمایند...کاش گاهی بجای جستجوی بهانه و ایراد کمی از جام هنر یکدیگر بنوشیم. من با وجود تمام تعصبات ملیتی و ایینی چیزی جز ارادت در این ابیات ندیدم، شاید از کم سوادی بنده است. خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۰۲
        سلام
        سلسله مقالاتی دارم که ایرانیان از طلیعه تاریخ تا امروز فقط یک دین داشتند و آنهم مهرپرستی ست و ادیان بعدی که اختیار کردند ( زرتشت و مسیح و تشیع و یاران ) همه ورژن همان دین نخستشان بوده . ضمن تشکر از گرمتان استدعا دارم به بنده پیام خصوصی بفرستید تا مقالات را در اختیارتان قرار دهم
        ارسال پاسخ
        محمود فتحی چقاده
        پنجشنبه ۹ مرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۲۸
        مرد بزرگ زیبا سرودی خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۷

        این مرد در حضور حضرت شما بزرگ شده بزرگوار
        سپاس که سر زدید
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۱:۲۷
        این مرد در حضور حضرت شما بزرگ شده بزرگوار
        سپاس که سر زدید
        مصطفی دهقانی
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۳:۳۴
        درودتان باد
        👏👏👏👏
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۳۲
        بی کرانه دستبوسیم ... صفا اوردی و منورنمودی
        ارسال پاسخ
        مهرداد صالحی گل افشانی (مهراوی)
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۳۲
        درود بر شما خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۳۳
        کلا حس خوبی بهت دارم . روایت داریم مهردادها مهربانترین زندگان زمین ند
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۵۸
        خوشم با دوستان نازنینی چون شما خندانک
        کیمیا طولابی
        جمعه ۱۰ مرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۰۵
        خندانک خندانک باوجود تفاوت در ادیان و...‌برخی مذاهب....
        ولی انسانیت و...مبرا بودن هیچ فرقه ای رو متمایز نمیکند مهم
        خلوص گفتاراست...بسیارعالی.. خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۳۴
        دخترعموی مانا خودش گله و حضورشم عطراگین ..سپاس بیکران
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۳۶
        🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺این گل ها تقدیم دوستداران رسول رحمت
        یدالله عوضپور    آصف
        يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۳
        مانا جان درود
        همچون هماره عالی خندانک خندانک خندانک خندانک
        بحال خویشتن بگذار آنان را
        که همچون کبگ ،
        سرها زیر برف خودسری دارند
        شعاع ات هرچه تابان تر خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        يکشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۲۶
        شعاعی ندارم مگر بازتاب انوار شما .... چقدر شعر من از شعورتان کوتاهتر ست ... به خود میبالم که مانا ترا دارد و تو خود را نداری
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۴۷
        درودهااا و عرض ادب
        استاد گرامی
        زیبا و زیبا... سروده ای بود
        قلمتان همانند اسم زیباتان مانا
        دعای پیامبر اکرم( ص ) هموار کند راه تان
        🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺🌹🌺
        با احترام
        امید
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        جمعه ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ ۱۱:۴۸
        چه شادی ازین بالاتر که امید در خانه ی شعر مانا را به مهر بزند؟ شادیتان پایدار ....
        ارسال پاسخ
        امید کیانی (امید)
        امید کیانی (امید)
        يکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۲۶
        درودی دگر بار بر استاد گرامی
        لطفتان را سپاس
        🙌💐🙌
        بداهه ای تقدیم تان

        گــر امــیــدے بــاشــدش هر مــرد را
        ڪــے زنــنــد و ڪــوبــنــد هر درد را

        درد مــا درد ایــران اســت و بــســ
        حــاصــل خــود زارعــان دانــنــد و بــســ
        💐🌹💐🌹💐
        #امید_کیانی [امید]
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۱۴
        سلام
        دست و دلم میلرزه. کلکسیونی از فنون ادبی و تصاویر تازه و اغراغهای شاعرانه با محتوای نعت رسول اکرم ( ص ) را به نمایش گذاشته ای و شرح آن به درازا خواهد کشید . تنها نقطه مبهم آن برای من جریان خون پیراهن یحیی(ع ) و نسبت آن با بعثت پیامبر اسلام بود . یعنی بحث انتقام خون ایشان از رومیان منظورتان بوده؟ و عداس عبوس گمگشته همان غلام نیست که برای پیامبر انگور آورد ؟ گذشته از بحث اغراق که یک صنعت شاعرانه است در مورد لرزیدن و فرو ریختن کنگره و ستونهای کاخ ساسانی سند محکمی در دست نیست و چون ما ایرانیها ملتی شعردوست هستیم و حتی برای تقویت بنیه کلامی و برهانی مان از دیوان شعرا کمک میگیریم لذا مسئولیت یک شاعر در میان ما خطیرست و نمیبایست منبع پراکندن خبری باشد که صرفا روایی ست و ممکنست ناراست باشد . البته این ایراد تنها از ناحیه فکری متوجه شاعر میشود وگرنه در شعر بودن و انسجام و زیبایی و شیرینی این شعر نمیشود شک کرد و خرده گرفت . از طرفی در زمانه ای که روی شمشیر اسلام مانور میدهند شاعر به مهربانی و جهل ستیزی و کرامات بیشمار رسول الله پرداخته که میتواند بالانس خوبی در ارزیابی و داوری های افراطی در مورد اسلام ، ایجاد کند
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۴۹
        سلام و سپاس بی حد و نثار درودهای بسیار
        در مورد وبرانی طاق کسری و قامت قیصر بیشتر استعاره از تفوق ایدئولوژی شبه سوسیال اسلام بر نظام فئودال ساسانی و بیزانسی بود . جنگ قادسیه را نبرد بین ایرانی و غیر ایرانی نمیدانم بلکه تقابل حاکمیت با مکتب تازه بود . که اتفاقا در سپاه قادسیه ایرانیانی که به دین تازه گرویدند بساط تیسفون را برچیدند . در واقع اعتقادم اینست نظام ساسانیان با کودتای ارتش مسلمان شده ی انزمان اتفاق افتاد نه با قوه ی عرب . و اینرا در کتابی توضیح دادم که اگر خواستید برایتان میفرستم به شخصی مراجعه بفرمائید .
        ارسال پاسخ
        مهرداد مانا
        مهرداد مانا
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۱۰
        در روایات عبری امده زمان میلاد پیامبر آخرالزمان پیراهن خونین حضرت یحیی در معبد اورشلیم دوباره خون چکان میشود . برای همین اینجا نوشتم :

        اگر تو نبودی حضرت عشق
        کدام ابر بی مادر
        مرهم داغ لاله ای میشد خون پیرا محیا روییده بود
        ارسال پاسخ
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        اميرحسين علاميان(اعتراض)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۴
        سلام دوست عزيز
        سركار خانم زمانپور
        مانا تاريخ سيار و سيال است
        و گره خورده به اساطير و مذاهب
        هر سوال و ابهامي را دليلي و جوابي دارد
        و دقيقا سوال من هم بود كه شما بيان كرديد
        كه پاسخش را گرفتم
        ممنون از همراهي خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۸ مرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۲۳
        درود بانو
        این گونه که آز ظاهر امر پیداست
        جناب جمشیدی حق استادی به گردن شما دارد
        تعریف و تمجید شاگرد موجب ه‍تک سروده و حتی خود استاد است
        لطفا منبعد رعآیت فرمایید خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1