سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        به گوش شانه نگفتم حدیث زلف سیاهت

        شعری از

        فاطمه کیانی(میترا)

        از دفتر اشعار قدیمی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۹ ۱۶:۱۴ شماره ثبت ۸۷۶۶۱
          بازدید : ۳۸۵   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب فاطمه کیانی(میترا)

        ماه امشب بر دلم مهمان شده
        آنچه میخواهم زخلوت آن شده
        از غم تنهاییش رانده سخن
        همدمی دارم که دل را جان شده
        شکوه دارد ماهرو از دست باد
        پنجه بر مه میزند گریان شده
        آتش خورشید میسوزد تنش
        ماه زان رو بی سرو سامان شده
        دوست دارم صورتش گیرم به دست
        روی چشمه صورتش اما گریان شده
        فتنه ها دارد زمین وقتی که ماه
        درسیاهی صوزتش پنهان شده
        از ازل این بود رسم آسمان
        بیدلی دردیست کی درمان شده
        میترا کیانی
         هر روز نقش تازه ای از زندگی مراست
        سرچشمه ای جدید ز شرمندگی مراست
        تصویر شیر شرزه به بازو کشیده ام
        در گوشه ای نشسته، سربندگی مراست
        از روزگار جز به مهر تو ام نیست خاطری
        درمانده ام ز بخت، که درماندگی مراست
        من راز درد را زدل خود شنیده ام
        کردم خیانتی و  بازندگی مراست
        نومید ازآنکه گرم شود خانه ی  امید
        سرمایه ای ضعیف ز سرزندگی مراست
        کردند اسیر یوغ و رهایم نمیکنند
        افکار شوم جمع و پراکندگی مراست
        مورو مگس به نیش زند ،زخم کهنه را
        کابوس وقت خواب پی ی آشفتگی مراست
        پرونده  بسته شد ، حکم به اعدام سرنوشت
        با اهل حال بین که چه پژمردگی مراست
        شاهد به طعنه گفت ،برو زندگی کجاست ؟
        حقا که طعم مرگ به از زندگی مراست
        میترا کیانی
        درحضور سرخ تب دارت،لاله می پوشد لباسی سرخ
        خواب زرد زرد گندمزار ،میرود تا سبزه زاری خوش
        با تو باشم گر شبی تا صبح،خوابهای تیره ام  را میکنی رنگین
        اژدها کاووس تلخم را ،میکنی رویای آهنگین
        با نگاهت میتوان پیوست،بند بند از هم جدایم را
        باحضورت میتوان دل بست،باز یابم آرزویم را
        گر تو باشی میتوان بگسست،از همه دلبستگی هایم
        میتوانم خستگی ها را ،دور سازم از پر و پایم
        خانه ای سازم به دنیایی،که در آن باشد نگاه تو
        خانه ی سرد زمینی را ،با نگاهت آسمانی کن
        دردهایم را تو درمانی ،ناله هایم را مهمانی
        با قدمهایت به دل بنشین ،غصه هایم را تو میدانی
        میترا کیانی
        به گوش شانه نگفتم
        به گوش شانه نگفتم ،حدیث زلف سیاهت
        شبی ز زهره شنیدم ،حکایت رخ ماهت
        اگر به غنچه بگویم، زصورتی که تو داری 
        شکفته میشود از شوق ،میان تیغه ی خاری
        چنان به خانه ی قلبم ،نشسته ای تو به تختی
        نفس به شوق بیاید ،ولی رود به چه سختی
        به روی آب ندیدم ،مگر زپاکی رویت
        نسیم گو که نیاید، به دستیازی بویت
        مرا زمرحمت خویش ،چه عاشقانه جوابی
        برون زذیده من شو ،تو مست یا که خرابی
        گشوده غنچه رویت ،زبان مران به جدایی
        خدا اگر نشناسم ،بگویمت که خدایی
        به باغ گلشن هستی ،که محو روی تو بودم
        میان این همه مشتاق،به جستو جوی تو بودم
        دلی شکسته و بی تاب ،مقیم کوی تو دارم
        امید سبز رهایی، زلطف موی تو دارم
        تو ترجمان خدایی ،میان حلقه ی ایجاد
        بگو جمیله ی دنیا ،چگونه مثل تو را زاد
        میتراکیانی
        نفوس سبز زندگی ،تو رگامون جون میگیره
        یک شبه عاشق شدنو عمری بهونه میگیره
        اسیر دستای تو بود ،این دل پر هوای من
        میخواست فرار کنه ،ولی راهی نمونده واسه تن
        نشسته تو مسیر باد ،گردای خاطراتمون
        کاش اونارو باد نبره ، تا آخر حیاتمون
        شرط درست خندیدنوباید بپرسی از کسی
        که عمریه نخندیده ، به خاطرات بی کسی
        میترا  کیانی
        ۴
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۹ ۲۰:۰۲
        درود بانو
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        مثل همیشه خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        سه شنبه ۲۴ تير ۱۳۹۹ ۰۰:۳۸
        سپاستان
        ارسال پاسخ
        اصغر ناظمی
        دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۹ ۰۸:۳۵
        درود
        گرامی
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۹ ۱۶:۱۷
        درودتان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۵۴
        سلام وعرض ادب
        خدمت ادیب وشاعربزرگوار
        مهمان گلواژه های زیبایتان شدم
        زیبا ودلنوازوبامحتوا سرودی بود
        قلمتون سبز
        پایدارواستوارباشید
        خندانک خندانک خندانک
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۹ ۱۶:۱۷
        عزیزی نوش نگاهتون
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۹ ۱۴:۴۷
        درودتان بانو 🌹🌹🌹
        فاطمه کیانی(میترا)
        فاطمه کیانی(میترا)
        دوشنبه ۲۳ تير ۱۳۹۹ ۱۶:۱۹
        ممنون ..این روزا کرونایی شدم ..بفرصت مهمان صفحه شما دوست عزیزم خواهم
        بود
        ارسال پاسخ
        فاطمه غیبی پور
        سه شنبه ۲۴ تير ۱۳۹۹ ۰۱:۳۷
        بلا دور باشه بانو کیانی عزیز خندانک ان شاء الله بسلامتی پشت سر بگذارید این بیماری روخندانک سروده هاتون هم بسیار زیبا بود خندانک درود
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0