سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 6 دی 1403
    26 جمادى الثانية 1446
      Thursday 26 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        پنجشنبه ۶ دی

        دخترکِ بانمکِ دریایی

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۲۶ شماره ثبت ۸۶۹۹۰
          بازدید : ۳۳۷   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

        دخترکِ بانمکِ دریایی
         
        دخترک بانمکی بود به بندرِ کنار دریا
        ازکسی کینه نداشت
        دلش به سانِ دریا
        اینقدر او دلش صفا داشت که مادر پدرش
        دختر را نام نهاده بودند
        ازهمان بدوِ تولد ، دریا
         
        اینقدر او نرم شنا میکرد که ،
        اگر او باله داشت بر بدنش
        مشتبه میشد، بهنگامِ حل شدنش در دریا ، با پریا
        پریِ ‌دریایی ، به او حسادت می‌کرد
        چونکه او پایی نداشت ،
        بدَوَد چون دریا ، به ساحلِ آن دریا
         
        سبزه رو بود و قشنگ همراه با ،
        چشمانِ خماری، چون تیله ی آبی، به رنگ دریا
        همان چشمانِ قشنگی که به عمق اش
        موج میزد ، همیشه دریا
         
        شیطنت از سر و رویش همه ش می‌بارید
        همچو بارشِ قشنگِ تُخسهای قطره های باران در دریا
        همه ی حیای او سادگی اش
        دلِ عشق پسند را عاشق میکرد
        می خزید به ذهن پُرحیای عشق
        خاطره های دریا
         
        روزی از روزها ، او با بَلَمی
        دلش را نیک بزد در دریا
        دلی از عزا درآورد به شنا
        پاپوشِ شنایش را هم به سانِ ماهی
        برده بود آنرا بهمراهِ خودش در دریا
         
        شنایش دست کمی نداشت با یک دلفین
        می جهید و می پرید وپشتک وارو میزد
        در دریا
         
        هرکه از دور نگاهش به او افتاد بسی باور کرد ،
        پریِ دریایی را آخر دیده ست ، بمیانِ دریا
        دوستانش همه ساکنانِ دریا بودند
        دلفین های شنگول کنارش ، معلق زنان می‌خندیدند
        حتی کِیف میکرد دریا که درون بغلش بود دریا
        او را می بوسید یکریزبه لبهای همیشه خیس اش
        او را مینامیدش ، دخترِ دریا
         
        همه ماهی های رنگی به تماشا بودند
        چشمانِ پُر ازحسرتِ اسبِ آبی ، همیشه ملتمس بود
        آرزویش را بنا نداشت که پنهان سازد
        زیرلب با خودش می گفت : کاش بزرگتر بودم
        به پشتم می‌نشاندم او را ، می تاختیم دردریا
        درمیانِ دریا ، عجب  بزمی  شده بود
        همه مبهوت به دریا شده بودند درونِ دریا
        اما دریا انگار، ملنگی را پیشه کرده بود
        تا رها باشد همیشه به میانِ دریا
         
        دلش ازتنفرِ خشکی نشینان، دگرخسته شده بود
        می آمد به ساحل !
        ولی خیلی زود ، میگرفت دلش
        دلش تنگ می شد
        فی الفور بازمیگشت ، با کله به سوی دریا
         
        کوسه های بد اخم ، که به ضرب و زورِ صد مَن عسل هم ،
        نمیشد آنها را خورد  
        به محضِ اینکه درحوالیِ اش وجودشان می دیدند  
        نیش شان تا به بناگوش همه وا میشد
        از دیدنِ جست وخیزهای بسی نرم و قشنگِ دریا
         
        همه ساکنینِ دریا با حضورِش، خوش وخندان بودند
        تا به آن حد که صفای خودِ دریا، میانِ دیده شان گم میشد
        حتی بعضی زیرلب میگفتند :
        چقدر شورست آبش ، دهن را گَس کرده
        اما شور و شوقِ آن دخترکِ بانمکِ دریایی
        هست طراوت و صفای دریا ، نمکِ این دریا
         
        بهمن بیدقی 99/4/5  
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۰۴
        درود بزرگوار
        آب بندر شوره
        سرحدی ها را پا گیر خودش می کنه خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۰۹
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        ممنونم ازحضور ارزشمندتان
        ارسال پاسخ
        محمد حسین اخباری
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۳:۳۳
        موفق باشید
        شاعر بزرگوار
        خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۴۴
        باسلام وعرض ارادت
        ممنونم بزرگوار
        ارسال پاسخ
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۳۲
        درودتان 🌹🌹🌹
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۰۹:۵۸
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        ممنونم از شما و لطف بیکرانتان
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۰:۲۸
        با سلام وارادت
        استاد بزرگوار
        سروده هایتان همگی زیبا و دلنشینند
        از اندیشه ناب برخوردارشدم
        سرشا از احساس زیبایی است
        درودفراوان برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۱:۴۰
        باسلام وعرض ادب استاد بزرگوار
        ممنونم از لطف بیکران شما
        سپاس
        ارسال پاسخ
        اله یار خادمیان(صادق)
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۸:۱۳
        سر بلند باشی خندانک خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        شنبه ۷ تير ۱۳۹۹ ۱۹:۴۴
        باسلام وعرض ارادت
        ممنونم بزرگوار
        ارسال پاسخ
        زینب بویری (خزان)
        يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۹ ۰۱:۱۷
        درودتان خندانک
        زیباقلم زدید خندانک
        قلمتان همیشه نویسا خندانک
        بهمن بیدقی
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۸ تير ۱۳۹۹ ۰۱:۲۰
        باسلام وعرض ادب بزرگوار
        ممنونم از شما و لطف بیکرانتان
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2