پنجشنبه ۲۹ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
خبرِ عاشقی ام در نظرت خوار گذشت
خاطراتم همه بر صفحۀ انکار گذشت
دشتِ دلداگی ام در عطشِ روی گلت
بسترِ خار شد و کارِ دل از کار گذشت
آنکه آزرده ازین حادثه شد من بودم
بی توجه نگهت زین همه آزار گذشت
گوشَت انگار نه انگار ، بدهکار نبود
راهِ دل بر طلبم بست و طلبکار گذشت
دست های تو نه تنها به کمک باز نشد
بلکه خنجر بزد و از سرِ آثار گذشت
آن قَدَر بر سر راهت به امید استادم
تا جوانی ز دل و دیده و پندار گذشت
عمرِ طاووسِ دلم در قفسِ غمزۀ تو
روز و شب منتظرِ پایِ خریدار گذشت
خطرِ مردن من حادثه ای قطعی بود
که خبردار شدم حسرتِ دیدار گذشت
خواب دیدم که تو از کوچۀ ما میگذری
تا خطر از سرِ این عاشق بیمار گذشت
خوابِ من تا به حقیقت برسد می خوابم
شاید این دورۀ بی حاصلِ افگار گذشت
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غزلی ناب و زیبا بود
دستمریزاد