سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 30 فروردين 1403
    10 شوال 1445
      Thursday 18 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        پنجشنبه ۳۰ فروردين

        در حلب

        شعری از

        مهدی کاظمی

        از دفتر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۸ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۱۰ شماره ثبت ۸۳۲۳۵
          بازدید : ۶۲۷   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی کاظمی


        ایل من هم کم ندارد از شهیدان خاطرات
        دفترم زرین شده با نام مردان فرات*
        در حلب شد جنگ با داعش و رفتی با دلیل
        گر نمی رفتی وطن می شد ؛دیار بی ثبات *
        بوی باروت و فشنگ و جنگ بود و دلهره
        با شجاعت جنگ کردی تا وطن یابد نجات *
        رهبرم سید علی حکم جهادم را دهد
        می روم ،دل می کنم از شعر و از طعم لغات*
        شاعری هستم که با احساس خود گویم سخن
        نیستم در بند مال و بنده ی لات و منات *
        خطه ام ایران و من یک مرد ترکم ،بشنوید
        بهر ناموس و وطن جان می دهم بهرحیات*
        جان ناقابل چه ارزش دارد ای مام وطن
        ثبت باید کرد نامم را به خون جای وفات *
        بر شهیدان حمد و توحیدی بخوان؛ ای "رهگذر"
        چون دعا را می برند نزد خدای  کائنات*
        ۸
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۰۹
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        در وصف شهدای گلگون کفن مدافع این مرز و بوم خندانک خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۰۱:۳۹
        درود بر رهگذر عزیز
        عالی بود برادر
        مسعود میناآباد  مسعود م
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۰۶:۵۲
        سلام :
        زیباست ...
        درود برشما
        دوست عزیز
        ----------- خندانک خندانک خندانک
        سراغ چشمهایت را ، من از مهتاب میگــــــــیرم
        همان چشمی که ویران کرد قلب بی پناهم را
        -------------------------------------مسعود.م
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۴۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی رضاپور(مهدی)
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۲۴
        درودتان گرامی!
        با همیاری سرایندگان خوب سرزمین مان، قالب ها(وسبک های) نوین و توانمند سروش، سه گلشن و شعر سبز(چندآهنگ) در حال شکوفا شدن اند.
        امید که این گلستان، بی بهره از گل های شما نمانَد که هر گلی بوی خودش را دارد.
        تقدیمی
        قطعاتی در قالب سروش(از جناب علی معصومی)
        □□□
        یک سبد بی بهانه یادم کن
        با دلی عاشقانه یادم کن
        بعد هر آب و شانه یادم کن
        با دعای شبانه یادم کن
        منِ آواره بی تو حیرانم
        □□□
        نذر کردم که شادمان باشی
        از غم و رنج در امان باشی
        مثل خورشید آسمان باشی
        یار و غمخوار مردمان باشی
        دیگر از خاطرم نخواهی رفت
        □□□
        آه از آن چشم فتنه آلود ات
        وای از آن غنچه نمک سود ات
        داد از لحظه های بدرود ات
        چو کویرم بجرعه ی رود ات
        کی ببینم وفای خوبان را
        □□□
        من به جز تو دگر نمی خواهم
        جز غمت همسفر نمی خواهم
        دلبر و تاجور نمی خواهم
        بی تو هوشی بسر نمی خواهم
        کاش میشد که روی بنمائی.

        نمونه ای از شعر سبز/چندآهنگ
        (از جناب حامی شریبی، سروده شده در 20 سال پیش)

        روزگارم
        تب دار است
        هذیانش
        کابوس خوابهای
        – بی صداست
        نخ
        آرزوهایم را
        نکشید
        تن لختش
        پیداست
        درگوش
        – خدا
        فریاد نزن
        حرفهای شیرین
        آوای دهل
        سهم فرداست
        راستی
        حسنک
        شعر من کجاست
        دیر وقت است
        خورشید
        طعم غروبش
        پیداست.

        در قالب سه گلشن(آغازگر+ بدنه+ پایانبخش با حداکثر تنوع در هربخش) از محمدعلی رضاپور(مهدی)

        در امتحانِ عشقِ تو، ماندیم نا تمام

        اما هنوز هم غزلی هست مست فام

        اما هنوز هم، نَفَسم آسمانیَ است

        چشمم بدون شُبهه، پر از مهربانیَ است

        شب ها به ماهتابِ تو، دستم نمی رسد

        اما نگو: جداییِ مان جاودانی است

        من: مشتریِّ چشمکِ نازِ ستاره ات

        شب های دل همیشه مقیم جوانی است

        در کهکشانِ رازِ تو پیداست گم شدَه م

        این چشم اشاره هات برایم نشانی است

        آشوبِ خوبِ حضرت محبوب را بگو:

        فهمیده ام که بینِ دو چشمش تبانی است

        خورشید بر تغزّلِ خود، رشک می بَرَد

        در انفجارِ دم به دمِ بی کرانی است

        این گونه، شادی و غمِ مستانِ روزگار

        مصداقِ بارزِ شُبَهاتِ زبانی است

        مثل مدار وقف طواف تو هستم و

        فرقِ فراق و وصل فقط واژگانی است

        خوب است حالِ آتشیِ دل به لطفِ دوست .
        مهدی نساجی
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۵۶
        سلام گرامی شاعر
        اثری حماسی و زیبا.... خندانک
        علیرضا بنایی
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۱۰
        سلام و درود

        زیبا بود خندانک
        حسن  مصطفایی دهنوی
        شنبه ۹ فروردين ۱۳۹۹ ۲۳:۵۷
        درود ها
        بسیار زیبا است
        سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        زینب بویری (خزان)
        جمعه ۱۵ فروردين ۱۳۹۹ ۰۴:۵۶
        درودهابزرگوار خندانک
        زیباسرودید خندانک خندانک خندانک
        سربلندباشید خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        شاهزاده خانوم

        ب سلام به همه نابیون محترم ااا خوشم نمیاد قسم بخورم برای این موضوع کاملا بی ارزش اما چنان با روح و روان آدم بازی می کنید مجبورم این کارو بکنم به والله قسم توی ناب هیچ پروفایل فیکی ندارم ااا برای چی وقتی می تونم خودم فعالیت کنم حرفامو بزنم فیک داشته باشم ااا نه ثنا خانوم منم نه آتنا خانوم نه هیچ احد و الناس دیگههه ااا توی ناب و وبلاگم تنها یه اسم دارم اونم شاهزاده خانوم از سال هشتاد و هفت تا حالااااااا ااا شاد باشید
        مدینه ولی زاده جوشقان

        یک چند پی دانش و دفتر گشتیم کردیم حساب اا یک چند پی زینت و زیور گشتیم در عهد شباب اا چون واقف از این جهان ابتر گشتیم نقشی است بر آب اا ترک همه کردیم و قلندر گشتیم ما را دریاب
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        ترنّمِ صَفای جان صداقت است و راستی ااا شُکوهِ اعتبارِ حق صلابتِ بَهاستی اا سلام بداهه ی
        ساسان نجفی

        ما آرزوی عشرت فانی نمی کنیم اا ما را سریر دولت باقی مسخر است
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        زده ام قفل بزرگی به دروازه دل که دگر بار به روی احدی وانکنم آنچنان دل بشکسته که اااا هم حتی پشت دروازه دل در بزند وانکنم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0