سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 14 فروردين 1404
    5 شوال 1446
      Thursday 3 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        انسان راستگو برجسته ترین اثر خداوند است.الكساندر پوپ

        پنجشنبه ۱۴ فروردين

        وای بر این گاوان اهلی بارکش ِِ امروزی

        شعری از

        روح انگیز امیدی فرح

        از دفتر گهگاهی بزنگاهی ببار و نبار ای اشک نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۳۴ شماره ثبت ۸۲۰۸۴
          بازدید : ۳۷۶   |    نظرات : ۳

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        وای براین گاوان اهلی 
        بارکش امروزی
        که شاخشان را سوهان زدند 
        صاحبان زر و زورِ گاو پرست .
        و یا از پنبه برایشان شاخ های. مصنوعی
         بله گویان ساخته اند . 
        باز عجب دارد،
        هر چه می کنند 
        ارادت و تعظیم و کرنش 
        چرا نمی شوند مشهور. 
        بزک و مزک که می کنند خودشان را .
        آخر سر هم دندان گرزی هم  نشان می دهند . 
        با خنده های خرکی و
        چراغ سبز. 
        باز محبوب که هیچ ابدا ،
        آخر سر
        مثل دستمال کاغذی 
        سر از سطل زباله این و آن 
        در میآورند .
        ؟
        مسبب 
        چیست یا کیست ؟
         مستقل  و آزاده نیستند .
        بدتر از هر دلیلی 
        اینکه وابسته به نظرات 
        دیگران هستند .
        حال بپذیر از یک. پیر آزاده 
        شاخ هایی که به قصد دفاع 
        ز آبرو و اصالت تیز کنی ،
        و حالت تهاجمی بگیری .
        مثل آتشی است 
        که بر کوره انداختی و 

        که طلا را مقاوم و شمس نابش. کنی  .
        و هزارا بار ارزشمندتر 
        ز  بارهایی است
        که با افتخار می بری .
        رنگ سرخ و برافروخته 
        ز شجاعت  
         بی آلایش تر و بکرتر 
         ز رنگ و رخ مسی است ،
        که می خواهد زرد رنگ شود .
         و با  صد شیوه کیمیاگری
        باز مس ناخالص باقی می ماند.
        و چقدر  اتلاف وقت و
         اسباب زحمت بیهوده و بی جا کردی تا حالا هزاران چون شما . 
        برو فکر چاره ای کن . 
        که نه از تعریف کسان دلشاد شوی 
        ونه از نقد مغرض دیگران دلنگران . 
        گوش هایت مخملی و 
        شاخ ها و دندان هایت پنبه ای ،
        حداقل سعی کنید 
        پرده های را از چشم بردارید و
        پنبه ها را ز گوش در آورید .
        وبیاموز از یک سرو 
        و نخ بی سر 
        تلخ و شیرین دیده 
        و مشهور 
        که امیدی هست و
        امیدوار به تنها 
        حامیش خدا. 
        و بندگان خالصش به نام 
        انسانهای خوش نیت .
         
        عاشقم  از ازل 
        و مقتدایم  تنهاترین و آزاده ترین 
        آدم.      علی . 

        سروده و نگارنده _ 
        روح انگیز ( فرح ) امیدی - 
        شیراز 
        1397/12/9
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۲۳
        درود بانو
        دلنوشته زیبایی است خندانک
        احسان کریمیان علی آبادی
        يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۵۲
        درود
        خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۱۴
        .



        درود بر شما ارجمند
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        مهدی سمیاری

        یک روز می آیی که من دیگر دچارت نیستم ووو از صبر ویرانم ولی چشم انتظارت نیستم ووو یک روز می آیی و من نه عقل دارم نه جنون ووو نه شک به چیزی نه یقین مست و خمارت نیستم ووو شب زنده داری میکنی تا صبح زاری میکنی ووو تو بی قراری میکنی من بی قرارت نیستم ووو پاییز تو سر میرسد قدری زمستانی و بعد ووو گل می دهی نو میشوی من در بهارت نیستم ووو زنگارها را شسته ام دور از کدورتهای دور ووو آیینه ای رو به تو ام اما کنارت نیستم ووو دور دلم دیوار نیست انکار من دشوار نیست ووو اصلا منی در کار نیست امنم حصارت نیستم
        شاهزاده خانوم

        دلت گرفته از این دنیا ااا دلت گرفته برای خودت گاهی
        مهدی سمیاری

        معشوقه ی ما بود دل آرام جهان شد
        شاهزاده خانوم

        توی زنجیر هم نمی خواهم ااا پیش ِ آدم فروش گریه کنیم ااا بغلم کن شقایق غمگین ااا تا که با داریوش گریه کنیم
        یدالله عوضپور آصف

        انقلاب دوچشم تو در راه ست هرکه باشد مخالفش فانی ست اضطراب آورست این جنبش موجهایش بلند و طوفانی ست

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2