سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 9 فروردين 1403
    19 رمضان 1445
    • ضربت خوردن حضرت علي عليه السلام، 40 هـ ق
    Thursday 28 Mar 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      پنجشنبه ۹ فروردين

      کاخهای چوبین

      شعری از

      باقر رمزی ( باصر )

      از دفتر دفترچه بغلی سیاه مشقهای من نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۷ اسفند ۱۳۹۸ ۲۲:۲۶ شماره ثبت ۸۲۰۰۹
        بازدید : ۴۱۴   |    نظرات : ۱۳

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

       
      کاخهای چوبین
       
      در این دلال‌بازار،
      برای تناول نان حلال
      باید هزار کار حرام کرد.
      می‌دانی معرکه‌گیران محله،
      دیری‌ست که به گناه خود
      اقرار کرده‌اند؟
      ولی معرکه‌گیرانی که اکنون می‌بینی
      جعبه‌ی مارگیری ندارند،
      چوب‌دستی هم ندارند.
      کاخهای چوبین
      از کوخها برافراشته گشته‌اند
      و اربابان، مارهایی هستند
      که به جای چوب‌دستی،
      عصای کوران را دزدیده‌اند.
      هیچکس به فندک دیگری رحم نمی‌کند.
      منکران و کذّابان،
      دودهای شیشه‌ای را بخار دهان تعبیر می‌کنند.
      عجب زمانه‌ی نامردی است؛
      لیچار و متلک،
      طبیعی‌ترین گفتمان تمدنهاست.
      گورها، دارای مردگان متحرک اند.
      کارناوال اجساد
      در پهنه‌ی جامعه‌ی مدنی
      با استخوانهای یکدیگر ادای گلادیاتورها را درمی‌آورند.
      دستان بسته‌ی پوچ،
      در ازدحام صداقت کذب،
      باز می‌شوند
      و آیات وحی را به عامیانه‌ترین زبانهای اکابر
      تحریف می‌کنند.
      مکه،
      مدینه،
      کربلا و سوریه‌ی صوری،
      آسمانخراشهای کالاهاست
      که برای زائران مجازی برپاست.
      توضیح واضحات،
      توضیح واضحات،
      توضیح واضحات
      از احمقانه‌ترین الفاظ قرن است.
      فقط...
      فقط... به کسی چیزی نگو،
      در خلوت خودت،
      چشمان چارلی چاپلین
      را معنا کن.
       
      نتیجه تصویری برای چارلی
      باقر رمزی باصر
      ۵
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۵۱
      بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
      دستمریزاد خندانک خندانک
      احسان کریمیان علی آبادی
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۰۹:۱۸
      دودهای شیشه‌ای را بخار دهان تعبیر می‌کنند.
      درود
      خندانک خندانک خندانک
      باقر رمزی ( باصر )
      باقر رمزی ( باصر )
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۵۵
      قطعه 37 از کتاب
      نسل سوخته
      تقدیم شما مهربان

      رایحه‌ی زلال آیینه،
      انعکاس کبودی گونه بر اشک انزوا،
      وجود قرینه در بلندترین نقطه‌ی محراب فیروزه،
      قرارداد با عنکبوت
      بین تیغه‌ی ابرو و لوکوموتیو مژه،
      پنجه‌ی هراس خفاشهای ترس
      بر شانه،
      حمله‌ی خرسهای سفید وحشت
      به مترسک اعجاز،
      مصاحبت لاله و پونه
      در صفحه‌ی سفید گونه‌ی نیمه‌های شب یلدا،
      مرگ دردآور تداوم
      تشنگان دائم‌الخمر فایولوردز و اسمیرنوف،
      خوابهای مجازی در قاب صناعی والیوم،
      شنیدن ضجّه‌ی سه‌تار از تصادم با زخمه،
      پاره پاره شدن بکارت دف
      به دست رامشگران راک و متال،
      اقتدای عنصر بیتل‌ها
      از بازماندگان عنترهای جنگلهای متروک،
      نقل قول قوّالان درّه‌ی شعبان بی‌مخ،
      خودکشی پیامبران ملکوت در پاشنه‌ی در ورودی
      به زورخانه‌های تمدّن،
      این چه واقعیتی‌ست که در حد
      انکار نیستم؟
      جامعه‌شناسان مترقی
      درمانده‌اند و روان‌شناسانی که خود
      بیمار روحی و روانی هستند در زنجیر تعلقات می‌لولند
      و تنها یاس‌ها هستند که بی‌دریغ،
      طعم رایحه‌ی بهاری را
      به رهگذران به‌زور تحمیل می‌کنند.
      ساعت پنج عصر برای هواخوری اندامم
      که پر از چرکهای اساطیری دنیوی‌ست،
      مرا به کمپ نیازمندان حرفه‌ای ببرید.
      زیاده عرضی نیست
      که دارای ارتفاع باشد.

      باقر رمزی باصر
      ارسال پاسخ
      شریف شریفیان
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۳:۵۹
      سلام درود بر شاعر عزیز
      وودوست ارجمندم
      جناب رمزی بزرگ(باصر)
      خندانک خندانک خندانک
      باقر رمزی ( باصر )
      باقر رمزی ( باصر )
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۵۵
      قطعه 37 از کتاب
      نسل سوخته
      تقدیم شما مهربان

      رایحه‌ی زلال آیینه،
      انعکاس کبودی گونه بر اشک انزوا،
      وجود قرینه در بلندترین نقطه‌ی محراب فیروزه،
      قرارداد با عنکبوت
      بین تیغه‌ی ابرو و لوکوموتیو مژه،
      پنجه‌ی هراس خفاشهای ترس
      بر شانه،
      حمله‌ی خرسهای سفید وحشت
      به مترسک اعجاز،
      مصاحبت لاله و پونه
      در صفحه‌ی سفید گونه‌ی نیمه‌های شب یلدا،
      مرگ دردآور تداوم
      تشنگان دائم‌الخمر فایولوردز و اسمیرنوف،
      خوابهای مجازی در قاب صناعی والیوم،
      شنیدن ضجّه‌ی سه‌تار از تصادم با زخمه،
      پاره پاره شدن بکارت دف
      به دست رامشگران راک و متال،
      اقتدای عنصر بیتل‌ها
      از بازماندگان عنترهای جنگلهای متروک،
      نقل قول قوّالان درّه‌ی شعبان بی‌مخ،
      خودکشی پیامبران ملکوت در پاشنه‌ی در ورودی
      به زورخانه‌های تمدّن،
      این چه واقعیتی‌ست که در حد
      انکار نیستم؟
      جامعه‌شناسان مترقی
      درمانده‌اند و روان‌شناسانی که خود
      بیمار روحی و روانی هستند در زنجیر تعلقات می‌لولند
      و تنها یاس‌ها هستند که بی‌دریغ،
      طعم رایحه‌ی بهاری را
      به رهگذران به‌زور تحمیل می‌کنند.
      ساعت پنج عصر برای هواخوری اندامم
      که پر از چرکهای اساطیری دنیوی‌ست،
      مرا به کمپ نیازمندان حرفه‌ای ببرید.
      زیاده عرضی نیست
      که دارای ارتفاع باشد.

      باقر رمزی باصر
      ارسال پاسخ
      شعله(مریم.هزارجریبی)
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۰۶
      درود استاد گرامی
      چه حقیقت دردناکی
      چه بسیار جانهایی که از تنها جدا شد
      چه اشکهایی که با سوزش اه ها در عزای هموطنانمان چکید
      وای بر کاخهایی که بر نهر خون ساخته شدند
      از زیبایی این سروده هیچ نمیتوان گفت
      سپاس از اینکه مردمی هستید
      باقر رمزی ( باصر )
      باقر رمزی ( باصر )
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۵۰
      سلام و عرض ادب و احترام خواهر گلم خانم شعله عزیز
      ممنونم از توجه شما
      کماکان موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      ارسال پاسخ
      باقر رمزی ( باصر )
      باقر رمزی ( باصر )
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۵۴
      قطعه 37 از کتاب
      نسل سوخته
      تقدیم شما مهربان

      رایحه‌ی زلال آیینه،
      انعکاس کبودی گونه بر اشک انزوا،
      وجود قرینه در بلندترین نقطه‌ی محراب فیروزه،
      قرارداد با عنکبوت
      بین تیغه‌ی ابرو و لوکوموتیو مژه،
      پنجه‌ی هراس خفاشهای ترس
      بر شانه،
      حمله‌ی خرسهای سفید وحشت
      به مترسک اعجاز،
      مصاحبت لاله و پونه
      در صفحه‌ی سفید گونه‌ی نیمه‌های شب یلدا،
      مرگ دردآور تداوم
      تشنگان دائم‌الخمر فایولوردز و اسمیرنوف،
      خوابهای مجازی در قاب صناعی والیوم،
      شنیدن ضجّه‌ی سه‌تار از تصادم با زخمه،
      پاره پاره شدن بکارت دف
      به دست رامشگران راک و متال،
      اقتدای عنصر بیتل‌ها
      از بازماندگان عنترهای جنگلهای متروک،
      نقل قول قوّالان درّه‌ی شعبان بی‌مخ،
      خودکشی پیامبران ملکوت در پاشنه‌ی در ورودی
      به زورخانه‌های تمدّن،
      این چه واقعیتی‌ست که در حد
      انکار نیستم؟
      جامعه‌شناسان مترقی
      درمانده‌اند و روان‌شناسانی که خود
      بیمار روحی و روانی هستند در زنجیر تعلقات می‌لولند
      و تنها یاس‌ها هستند که بی‌دریغ،
      طعم رایحه‌ی بهاری را
      به رهگذران به‌زور تحمیل می‌کنند.
      ساعت پنج عصر برای هواخوری اندامم
      که پر از چرکهای اساطیری دنیوی‌ست،
      مرا به کمپ نیازمندان حرفه‌ای ببرید.
      زیاده عرضی نیست
      که دارای ارتفاع باشد.

      باقر رمزی باصر
      ارسال پاسخ
      سید احسان موسوی ( سام )
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۶:۱۳
      حقیقی
      قابل تأمل
      درناک

      دست‌مریزاد خندانک
      باقر رمزی ( باصر )
      باقر رمزی ( باصر )
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۹:۴۶
      قطعه 37 از کتاب
      نسل سوخته
      تقدیم شما مهربان

      رایحه‌ی زلال آیینه،
      انعکاس کبودی گونه بر اشک انزوا،
      وجود قرینه در بلندترین نقطه‌ی محراب فیروزه،
      قرارداد با عنکبوت
      بین تیغه‌ی ابرو و لوکوموتیو مژه،
      پنجه‌ی هراس خفاشهای ترس
      بر شانه،
      حمله‌ی خرسهای سفید وحشت
      به مترسک اعجاز،
      مصاحبت لاله و پونه
      در صفحه‌ی سفید گونه‌ی نیمه‌های شب یلدا،
      مرگ دردآور تداوم
      تشنگان دائم‌الخمر فایولوردز و اسمیرنوف،
      خوابهای مجازی در قاب صناعی والیوم،
      شنیدن ضجّه‌ی سه‌تار از تصادم با زخمه،
      پاره پاره شدن بکارت دف
      به دست رامشگران راک و متال،
      اقتدای عنصر بیتل‌ها
      از بازماندگان عنترهای جنگلهای متروک،
      نقل قول قوّالان درّه‌ی شعبان بی‌مخ،
      خودکشی پیامبران ملکوت در پاشنه‌ی در ورودی
      به زورخانه‌های تمدّن،
      این چه واقعیتی‌ست که در حد
      انکار نیستم؟
      جامعه‌شناسان مترقی
      درمانده‌اند و روان‌شناسانی که خود
      بیمار روحی و روانی هستند در زنجیر تعلقات می‌لولند
      و تنها یاس‌ها هستند که بی‌دریغ،
      طعم رایحه‌ی بهاری را
      به رهگذران به‌زور تحمیل می‌کنند.
      ساعت پنج عصر برای هواخوری اندامم
      که پر از چرکهای اساطیری دنیوی‌ست،
      مرا به کمپ نیازمندان حرفه‌ای ببرید.
      زیاده عرضی نیست
      که دارای ارتفاع باشد.

      باقر رمزی باصر
      ارسال پاسخ
      سمیرا_خوشرو
      پنجشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۸ ۱۹:۵۶
      درودتان استادبزرگوار
      عالی بود
      🌹🌹🌹🌹
      👌👌👌👌👌
      مسعود میناآباد  مسعود م
      جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۴۱
      سلام :
      درود بر شما جناب رمزی عزیز
      بسیار عالی تحسین بر انگیز...........
      ----------------------------------- خندانک
      مرتضی قربان نژاد(واپسین)
      دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ۱۴:۲۴
      درودتان جناب رمزی گرامی
      خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0