سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 28 فروردين 1403
    8 شوال 1445
      Tuesday 16 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۲۸ فروردين

        تسلسل مرگ

        شعری از

        مهدی ولی الهی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۹۸ ۱۸:۴۶ شماره ثبت ۸۱۶۷۵
          بازدید : ۵۷۴   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهدی ولی الهی

        آخرین نسل مرغ شب خوانم
        با دوبال بریده از قیچی
        من درون خودم گرفتارم
        شوکرانم نشودراین پوچی

        ماه من امشبی مرادریاب
        ازشکست پلنگ بیزارم
        شعرمن حکم پنجه رادارد
        خسته ام ،ازجفنگ بیزارم

        گوش جان را کمی به من بسپار
        اززبان تلخیم گزیده نشو
        حرفهایم عرق سگی شده اند
        حال خوبم بیا پریده نشو

        باورم ازامید خالی نیست
        انعطافم شبیه یک کاج است
        شایداین خنده های پوشالی
        خانه سازی به روی امواج است

        من درین روزگار دردآلود
        امپراطور شهر کابوسم
        روزگارم جهنم محض است
        عاقبت کنج پیله می پوسم

        یک شب آخر میان یک خلسه
        درهبوط شبانه خواهم مرد
        جنگ من بادل پریشان را
        شک ندارم که من نخواهم برد

        غرق دریای انزوا شده ام
        قایقم رادوباره پس بدهید
        درهوای غریبه افتادم
        زیرآبم به من نفس بدهید

        من به فکرعبورثانیه ام
        توبه فکرطلوع خورشیدی
        من پرازواژه های تردیدم
        ازسکوتم چرا نفهمیدی؟

        می زنم دل به قلب اقیانوس
        در به روی غریزه ام بستم
        صخره ها مرددم نکنید
        دیگراین ماه رفته ازدستم

        زندگی یک تسلسلِ مرگ است
        چشمه ی آخرش فقط رو شد
        تا لبم قصد سیب گفتن کرد
        خنده ام میزبان چاقو شد


        ۶
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۹:۴۰
        غمگین و زیبا بود خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۰۸:۴۷
        درود و آفرین بر شما شاعر توانا خندانک
        تموم بندها زیبا و ظریفه و حرف داره خندانک خندانک خندانک
        سه بند آخر عالیه خندانک

        من به فکرعبورثانیه ام
        توبه فکرطلوع خورشیدی
        من پرازواژه های تردیدم
        ازسکوتم چرا نفهمیدی؟

        می زنم دل به قلب اقیانوس
        در به روی غریزه ام بستم
        صخره ها مرددم نکنید
        دیگراین ماه رفته ازدستم

        زندگی یک تسلسلِ مرگ است
        چشمه ی آخرش فقط رو شد
        تا لبم قصد سیب گفتن کرد
        خنده ام میزبان چاقو شد

        ممنون بخاطر به اشتراک گذاشتن این شعر زیبا و فاخر
        زنده باشید خندانک
        امیر مسعود شفیق
        دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۴:۵۶
        سلام و درود
        شاعر گرامی ... بسیار خوب و تحسین بر انگیز خندانک خندانک خندانک
        شریف شریفیان
        دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۱۸:۴۹
        درود شاعر گرامی
        عالی بود خندانک خندانک خندانک
        فروغ فرشیدفر
        سه شنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۸ ۱۰:۲۲
        به به...زیبا،دلنشین ،پرمغز وروان👏👏👏👏

        غرق دریای انزوا شده ام.
        قایقم رادوباره پس بدهید.
        درهوای غریبه افتادم.
        زیرآبم به من نفس بدهید.

        🌹🌹🌹🌹
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0