چهارشنبه ۲۸ آذر
|
دفاتر شعر الناز حاجیان (مهربانی)
آخرین اشعار ناب الناز حاجیان (مهربانی)
|
کاشکی بودی باباجونم
دستاتو بهم میفشردم
میخندیدم با نگاهت
میرقصیدم با صدایت
پدرم سنگ صبوری ندارم وقتی تو رفتی
غم و قلبم گره ایی خورد
روی چشمای سیاهم
که همیشه بوسه بارون
میشد از لبان خسته تو
پدرم سنگ صبورم
میشه امشب تو بیایی
توی خاموشیِ شبهام
بگیری منو تو آغوش
بشی همره رویای شیرینم
پدرم
نبض خونه
وقتی رفتی یهو واستاد
داداشام پشتشون خالی
ولی حیف خدا خودش خواست
پدرم بیا و بنشین
کنار تنهاییِ مامان
دردودل داره برایت
ازغم نبودن تو
چشاش هر روز خیسِ خیسِ
بابایی چقد دلم خواست
وقتی که رفتی تو کما
قبلش آروم روی دستت
لالایی میخوندی واسم
مث اون روزای شیرین
بابایی ببین منو تو
چقدر شکسته هستم
آخه تا کِی بگم من
دلم از نبودنت گرفته
کاش بودی بهم میگفتی
دلتنگیتو بجون میخرم
بابایی دردت به جونم
وقتی که شنیدم رفتی
پای رفتن نداشتم اصلا
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
روحشون شاد
اللهم صلی علی محمد و آل محمد