. پروازی بسوی بهشت
. انسان به هر مقام و به هر شان و رتبتی است
. بر خوان زندگانی اش از مرگ قسمتی است
. حکم ممات بر سر بازیچه حیات
. حکم طیعیت است و به حکم مشیتی است
. کس را مجال نیست که بگریزد از اجل
. گر عاجل است و اجل حتمی قضیتی است
. دنیاست صحنه ای ز نمایشگه وجود
. وآنجا ز داستان من و تو حکایتی است
. بازیگری ز ما و تماشاگری ز ما
. وین طرفه ترکه بازی ما خشم و شهوتی است
. یک تن اسیر مال شد و از سر خیال
. پنداشت طول عمر به طول مشیتی است
. یک تن به جاه غره شد و از ره غرور
. پنداشت قدر انسان درکسب قدرتی است
. مرد خدا که از سراین هر دو در گذشت
. دانست که این حیات . حیات موقتی است
. هر کس به دیده نگرد بر حیات و مرگ
. وندرنگاه او به مثل پند و عبرتی است
. آن را که روح مُرده از آن است و آرزوی
. گوید که زندگی خوش و مُردن مصیبتی است
. وآن کو ز هر چه نعمت دنیاست بی نصیب
. گوید که زندگی تعب و مرگ راحتی است
. لیکن به چشم مرد فضلیت حیات و مرگ
. نه در کمال عیش و نه درنقص عشرتی است
. مرگ از رذیلت است و حیات از فضیلت است
. جاوید آن که زنده به روح فضیلتی است
. مرگ از برای جاهل پایان زندگی است
. لیکن برای عالم تغییر صورتی است
. بسیار کس که مُرده به صورت بود ولیک
. با روح مُرده زنده او کم ز میتی است
. بسیار کس که مُرده به صورت بود ولیک
. با روح زنده مُرده او زنده قوتی است
. آب حیات و قصه عمر دراز خضر
. از زندگی اهل قضیلت اشارتی است
. من قصیده گو نبودم خواستم ثابت کنم
. رحمت بر آن که در سخن از رحمت آیتی است
. اندیشه کن بر ضجه های مادران و فریاد های پدرانی که بیداد رسی است
. آتش بگیر که بدانی چه می کشند .
. چگونه می توان از مرگ 140 انسان بی گناه که اکثرشان دکتر و مهندس
. و کارشناس ارشد و . . و . . بودند سخن بی اشک و داد گفت . می گریم
. و می نویسم . . آتش گرفته ام . خدایا من زبانم لال . اما تو نیزهیچ از
. مهربانی یادت هست ؟؟
غمگین و زیباست
مبین مشکلات جامعه