سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 31 فروردين 1403
    11 شوال 1445
      Friday 19 Apr 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        جمعه ۳۱ فروردين

        کودکانِ کار

        شعری از

        بهمن بیدقی

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۱۸ شماره ثبت ۷۹۶۲۶
          بازدید : ۳۸۷   |    نظرات : ۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر بهمن بیدقی

         تقدیم به کودکانِ کار
         
         نمیدانی که این دل ، وقتی می بیند تورا ،
         چه سخت میگریَد
         ترا که وقتی شب ، دل راهیه خانه ست تا آرامشی یابد،
         می بیند تو را که پشت انبوهِ چهارراه ها ، می لولی
         و با یک ضربه ی آرام ،
         همه ما را که بین شیشه های خودرو محبوسیم ، میخوانی
         
         همان وقتی ، که با صد حیله ، کودکان همی تحریک میگردند ،
         تا غذایی بس لذیذ را در دهان خویش بگذارند ،
         تو باید دربه در ، دنبال چِندرغازی باشی ،
         تا تکه نانی را بدست کوچکت ، آنهم به صد منت ، بگذارند
         
         همان وقتی ، که کودکان به یک بوسه ،
         به سمت رختخواب گرم و نرمی  گام بردارند ،
         توباید درمیان موج سرما پول بری خانه ، تا به لقمه خوابی بگذارند
         
         همان وقتی ، که کودکان به یک بوسه ،
         زخوابی خوش برخیزند ، تا آماده ی درس خواندن همی گردند
         تو باید روزلعنتیِ دیگری بیاغازی ،
         تا به سختی کارکنی اما ، به درس هم ترا نگذارند
         
         همان وقتی که بچه ها همه دنبال کودکیِ خویشند ،
         تو باید طعم زودهنگام این بزرگیِ بی موقع ات را حس کنی ،
         تا به اندک نان وخوابی زنده بگذارند
         
         توشاید برقضا، با ناتوانیِ بزرگترها، با غروری بس شگرف تو راهیه کاری
         تو شاید به اسارت ، حیله ای رذل ، تحمل میکنی تو یک جهان باری
         
         همه اینها حل گردد ، اگرمسئولیت ازخواب شیرینش برخیزد ،
         مصمم تر به رفع اینهمه گردد
         امیدوارباش ای خسته ، تا همه کشور، تب اِهمال ازاو ریزد ،
         بمانند تو پُرغیرت بگردد، مثال آن دیارخوب " تب ریز" ، همی یکریز گردد
         
         بله گردد اگر باخود نگوئیم که اینها بس طبیعی ست باید این باشد
         نه خیر، اصلاً طبیعی نیست ، نباید اینچنین باشد
         خصوصاً در دیاری که به نعمت ها مزیّن گشته و آیینی خوش دارد
         دیاری که دلهایی رئوف و دلگشا دارد
         
         تو ای فرزندِ کار ، معنای پاک غیرتی ای خوب ،
         ترا دنیا لِه ات کرده
         تو معنای بزرگیِ زودهنگامی عزیزم ،
         تو را بی فکری وجهل و بسی نکبت ، زیرِ پای نحسش لِه کرده
         
        آرزویم از برایت آن بهشتی است که ، خوش قضا و پرغذا همی باشد
        بهشتی که همه جای قشنگش ، جانفزا و پرفضا باشد
         
        بهمن بیدقی 98/9/22
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        يکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۲۳
        بسیار زیبا و مبین مشکلات جامعه بود
        خندانک خندانک
        بهمن بیدقی
        يکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۵۲
        باسلام وعرض ادب
        ممنون از محبتتان
        سپاس
        لیلا امریاس(پریسا)
        يکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸ ۲۲:۰۰
        درود
        زیبا و پر احساس سرودید
        خندانک
        بهمن بیدقی
        دوشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۴۰
        باسلام وعرض ادب
        ممنون از نگاه پر مهر و محبتتان
        سپاسگزارم
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0