سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 29 اسفند 1402
  • روز ملي شدن صنعت نفت ايران، 1329 هـ ش
10 رمضان 1445
  • وفات حضرت خديجه سلام الله عليها، 3 سال قبل از هجرت
Tuesday 19 Mar 2024
    به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

    سه شنبه ۲۹ اسفند

    جوهر انسان بجز ادراک چیست؟

    شعری از

    میم موسوی

    از دفتر شعرناب نوع شعر قطعه

    ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۸ ۲۳:۲۷ شماره ثبت ۷۸۹۹۹
      بازدید : ۱۴۶۸   |    نظرات : ۷

    رنگ شــعــر
    رنگ زمینه
    دفاتر شعر میم موسوی

    جوهر انسان بجز ادراک چیست؟
    عشق جز اوج این ادراک نیست
     
    درک بودن، داشتن یا ساختن
    عاقبت هم، جملگی را باختن
     
    درک تنهایی ز اعماق وجود
    غرق دریایی که امواجش ربود
     
    درک پیوند میان یکدیگر
    در کشاکش‌هایمان با همدگر
     
    درک بودن در میان دوستان
    دیدن پیریِشـان این سالیان
     
    درک مرگ هر یک از نوع بشر
    هر عزیزی که بیاری در نظر
     
    درک آن دوران که آید راستی
    بی‌من و بی‌تو بدونِ کاستی
     
    درک این هستن ز راه نیستی
    تا بدانی لااقل در چیستی
     
    درک چون حاصل شود تا این حدود
    بینی اندر ذرّه‌ها شوق وجود
     
    همچنان هر لحظه‌ای که می‌گذشت
    درکِ نو در پیش رویت زاده گشت
     
    تا که ادراکات اینجاها رسید
    خشم و قهر و کینه را در هم کشید
     
    ناشَکیبی از ندانستن فُـزود
    بعد دانستن دگر خشمی نبود
     
    خشم ما محصول فهمی مُعوج است
    چونکه درک آمد خیالت بی رَج است
     
    زان پس احساسات در پیکار نیست
    باز درگیرِ مطرحِ اشکال نیست
     
    هیچ افکارت به نقضِ حال نیست
    وقت تو جز صرف‌‌ِ عشق و حال نیست
     
    عاشقی خواهی نخواهی ای رفیق!
    چونکه درکی داری از دنیا دقیق
     
    فرد فردِ ما به فطرت عاشقیم
    وقت بی‌عشقی ز خود بیگانه‌ایم
     
    چون یکایک مست و عاشق‌زاده‌ایم
    پس به دور از آن مدام آزُرده‌ایم
     
    گر که با جُستن بیاریمش به چنگ
    درد تازه می‌زند بر سینه سنگ
     
    عاشقان دانند این نکته چو گنج
    دور از او رنج است و با او هم به رنج
     
    لیکن آن رنج اَوَل بیهودگی‌ست
    رنج دوّم حاصلش ادراکِ‌زیست
     
    بعد از این هر درکْ آسانی بُـوَد
    درک عشق آن درک پایانی بُـوَد
     
    دی 1397
    میم موسوی
    ۴
    اشتراک گذاری این شعر

    نقدها و نظرات
    عباسعلی استکی(چشمه)
    يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ ۲۲:۲۱
    درود بزرگوار
    بسیار زیبا و پر معنی است خندانک
    م فریاد(محمدرضا زارع)
    شنبه ۲ آذر ۱۳۹۸ ۲۳:۰۶
    درود آقای موسوی گرامی خندانک
    مثنوی تفکربرانگیزی بود خندانک خندانک خندانک
    یاد ترانه ی زیبای آقای اشرف زاده افتادم: ماه و ماهی
    اندوه بزرگی ست چه باشی چه نباشی...
    شاد باشید خندانک
    علی مزینانی عسکری
    يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۳:۴۶
    سلام و عرض ادب
    مثنوی زیبا و پرمحتوایی سروده اید ...دستمریزاد
    خندانک خندانک خندانک
    محمد باقر انصاری دزفولی
    يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ ۱۹:۲۷
    با سلام
    بسیارعالی و زیباسرودی بود خندانک
    درودشاعر بزرگوار خندانک
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک


    کبری یوسفی
    يکشنبه ۳ آذر ۱۳۹۸ ۲۲:۳۱
    سلام بر شما شاعر بزرگوار
    درودتان بسیار زیبا وقشنگ و پربار سروده اید
    مرحبا درپناه حق باشید باخانواده آمین
    خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
    لیلا امریاس(پریسا)
    دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۰۲:۳۸
    بسیار زیبا و فیلسوفانه
    درود بر شما
    عارف افشاری  (جاوید الف)
    دوشنبه ۴ آذر ۱۳۹۸ ۲۰:۲۴
    زیبا در معنی و دارای اندکی اشکال در سرایش خندانک
    تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


    ارسال پیام خصوصی

    نقد و آموزش

    نظرات

    مشاعره

    کاربران اشتراک دار

    محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
    کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
    استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
    0