سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 ارديبهشت 1403
  • روز بزرگداشت سعدي
12 شوال 1445
    Saturday 20 Apr 2024
      به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

      شنبه ۱ ارديبهشت

      دنیای اضداد

      شعری از

      بهمن بیدقی

      از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

      ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸ ۲۰:۳۹ شماره ثبت ۷۷۹۹۴
        بازدید : ۶۲۶   |    نظرات : ۱۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر بهمن بیدقی

      دنیای اضداد
       
      چه گویم ای زمانه،  سخت مبهوتم ز دوران
      یکی بشکافته سر در بین محراب
      یکی هم سرفراز است بر نوک نی سوی آفتاب
      یکی بی دست و چشم ،عطشان عطشان ، آب در مشک
      بَرَد بر کودکان تشنه - آب - در لحظه ای تنگ
      ولی نامردمان  با تیرکین مشک امیدش ، ریختند بر خاک
      زمینِ تشنه هم بلعید آنرا ،
      ولی ، از آن به بعد، گشت او بسان یک غمینِ توبه کار،
      بیتاب
      از آن موقع همیشه روزه دارست او
      که شرمش آید از آن کار،
      که کرده ست بی محابا ، بی تفکر، وای
       
      همه دنیائیان دیدند آن محشرگه اضداد را مبهوت
      بدیدند که :
      یکی در شط خونِ جمله ی یاران ، غرق میگشت ،
      یکی هم زیر سم اسب کین ،
      خاموش خاموش ، مثله  میگشت
      در آنسو بی غمان ، شادان شادان
      در این سو جملۀ ی اهل حرم ، نالان و نالان
      و هر دم ضجه های پاک زینب
      زند چاکی به قلب غمگساران
       در این حال غمین
      لشکرگه خوبی - که خیلی کم طرفدارست -
      چه زیبا ، تک به تک پرمیکشیدند سوی رب ، آرامِ آرام
      در آن لشگرگه زشتی - که خیلی پرطرفدارست -
      چه بد رفتند، گله گله سوی آن پلید،  شیطان
      ولی چون مست بودند حس نمیکردند
      که سجیل عذابست که بسوزاند
      تمام خوابهاشان را  
       
      در آن دنیا ، تمام عرشیان دیدند :
      در اینسو عشق و لذت میکند غوغا
      در آنسو هم  تنفر نعره برمیآوَرَد نالان
      دراینجا بود فهمیدم :
      در این سو زندگان، - افتاده برخاک - سخت پیروزند
      در آن سو مردگان، - ایستاده بر پا - سخت نابودند                                       
       
      بهمن بیدقی
      ۲
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      جمیله عجم(بانوی واژه ها)
      پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۲۵
      خندانک
      درودبرشما خندانک
      زیباست خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۳۶
      ممنون از لطفتون
      ارسال پاسخ
      سعید فلاحی
      پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۰۶:۰۰
      درودها شاعر گرامی

      خواندم و لذت بردم
      احسنت
      خندانک خندانک خندانک

      توفیق و موفقیتتان را آرزومندم
      خندانک خندانک خندانک
      خندانک خندانک
      خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۵۵
      با سلام و عرض ارادت
      ممنونم از لطفتون دوست گرامی
      خیلی محبت دارید
      ارسال پاسخ
      لیلا امریاس(پریسا)
      پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۲:۵۵
      درود جناب بیدقی
      زیبا سرودید
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۳۵
      ممنون از محبتتان
      ارسال پاسخ
      منوچهر منوچهری (بیدل)
      پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۸:۲۰
      درود ذوست عزیز بسیار زیبا سرودید
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۲۵
      ممنون از لطفتان
      ارسال پاسخ
      منوچهر منوچهری (بیدل)
      پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۸:۲۱
      ببخشید دوست عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      محمد باقر انصاری دزفولی
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۴:۳۱
      از قلبتان برآمد
      بردل ما نشست
      همیشه سرافراز باشید
      درود بیکران
      خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۶:۲۰
      ممنون از لطفتون
      ارسال پاسخ
      مسعود میناآباد  مسعود م
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۴:۵۸

      سلام

      در شکــوه شب نشستم ،
      تا ببینم چشم تو
      عهـــد با آیینه بســـتم تا ببینم چشم تو
      -------------------------------------------- مسعود م
      درود برشما
      دعوتید به چشم تو....... خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۶:۲۲
      با سلام و ارادت
      ممنون از محبتتون
      ارسال پاسخ
      یحیی بزرگی پور
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۷:۵۲
      خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۱۸:۵۴
      ممنونم
      ارسال پاسخ
      علی  شاهین خانیک
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۲۲:۰۱
      خندانک خندانک خندانک خندانک
      بهمن بیدقی
      بهمن بیدقی
      جمعه ۲۶ مهر ۱۳۹۸ ۲۲:۴۸
      ممنونم
      ارسال پاسخ
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      0