سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        کربلا : جامه کهنه ؛ تشنگی فرزند رسول ( ص )

        شعری از

        ولی اله بایبوردی

        از دفتر اشعار ولی اله بایبوردی نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۲ مهر ۱۳۹۸ ۱۷:۴۸ شماره ثبت ۷۷۹۳۵
          بازدید : ۳۲۴   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ولی اله بایبوردی

        جامه کهنه
        به خواهر زینبش فرمود : مولا
        برایم جامه ­ای آور گران لا
         
        کسی رغبت نه جانا بر لباسی
        کند غارت نه عریان تن پلاسی
         
        چه گریان ناله سر دادند نسوان
        چه سختی را تحمل این عزیزان
         
        ولی این ناکسان کوفی جماعت
        نه رحمی جامه­ هایی را به غارت
         
        حسین با هر کدامین اهل بیتش
        که با بنتان و اُختانش و پورش
         
        وداعی داشت سوزین ای جماعت
        وصیت کرد بر هر یک اطاعت
         
        پریشان موی و بر سیما نه سیلی
        خراشی لا به اعضا جامه چاکی
         
        مصایب بی شمار آمد شما را
        غریبی بی کسی سختی خدایا
         
        تحمل کرد باید استواری
        بسان کوهی بباشید افتخاری
         
        تشنگی فرزند رسول
         
        دگر باری چه عطشان سو فراتی
        بتازاند اسب خود را تا که آبی
         
        کند طالب بنوشد جرعه­ ای آب
        که ملعون شمر گفتش آب نایاب
         
        نه رخصت تا ورودی بر شریعه
        مگر وارد شوی جایی که هیمه
         
        دلت آتش بگیرد ای حسین هان
        که با لب تشنگی مرگت چه به آن
         
        دگر فردی بگفتش لا که رخصت
        فرات آبی چو ماهی موج حجّت
         
        حسین فرمود : ای باری تعالا
        هم اینان تشنه میران درد افزا
         
        به هفتادی دو ضربت زخم کاری
        وجودش دیده یارب نیست یاری
         
        نه پیدا کس دهد آبی گوارا
        عطش را از حسین گیرد خدایا
         
        که پی در پی به سویش تیر پرتاب
        حسین تنها و لشکر بیش دریاب
         
        بفرمودش جماعت ای که امت
        که با رفتارتان ظلمی به عترت
         
        که بعد از من کسی لا کشته میدان
        شما آگاه کشتاری نه آسان
         
        امیدی هست هان از کردگارم
        که خواری از شما شد سوگوارم
         
        چه عزّت ای جماعت حیِّ سبحان
        مرا لایق شهادت چون عزیزان
         
        زمین باقی نمی­ ماند که خونی
        بگیرد انتقامی با زبونی
        ببینم روز را هان ای جماعت
        به دردی مبتلا کیفر خیانت
         
        که ملعون سعد کافر تحت فرمان
        کمانداران حسین را تیر باران
         
        به قولی سیصد و بیستی و اندی
        جراحت در بدن بودش حسینی
         
        به تیری نیزه شمشیری جراحت
        مبارز مرد میدان بود حجت
         
        که تیری را ز پیشانی در آورد
        مناجاتی بکردش با خداوند
         
        ببینی خالقا جانی جماعت
        چه ظلمی آشکارا با خیانت
         
        کسی از این جماعت را خداوند
        نیامرزی چه بد رفتار کردند
         
        دگر سنگی به پیشانی زدندش
        یکی تیری به سو قلبش رهاندش
         
        چنان لب تشنگی با بس جراحت
        نشستش بر زمین نیرو به قامت
         
        به سوی آسمان کردش نگاهی
        تو می ­دانی حقایق را الهی
         
        که اینان سبط پیغمبر بکُشتند
        چه ظلمی را به ما عترت بکردند
         
        کشیدش تیر از قلبش که آنگاه
        چه خون جاری ز پیکر با دلی آه
         
        به جانب آسمان مُشتی پر از خون
        رهانیدش پذیرا لا که محزون
         
        دگر مشتی به سر صورت کشیدش
        نشان باشد مرا جدّم بدیدش
         
        که امّت عهد پیغمبر دریدند
        کتاب الله و عترت را ندیدند
         
        شکایت می­ کنم از دست اینها
        فلانی با فلان کس کُشت ما را
         
        ولی اله بایبوردی
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        مسعود میناآباد  مسعود م
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۱۳:۴۳

        سلام :
        درود بر شما شاعر گرامی

        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . خندانک
        ولی اله بایبوردی
        ولی اله بایبوردی
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۰۴
        سلام
        استاد ارجمند جناب میناآباد عزیز
        سپاس از همراهی تان
        تقدیمی : خندانک
        خون جگر گشتم و خونین مالین
        پیش ارباب هنر بی قالین
        ولی اله بایبوردی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سیف اله فاتحی
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۱۸:۲۹
        درود فراوان بر شما
        قبول باشه
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ولی اله بایبوردی
        ولی اله بایبوردی
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۰۵
        سلام
        استاد فاتحی عزیز
        سپاس از حضور سبزتان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        رعنا بهارلویی  تخلص باغبان
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۱۹:۳۸
        درود بر شما بزرگوار
        بسیار عالی
        قبول حق ان شاالله
        ولی اله بایبوردی
        ولی اله بایبوردی
        سه شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸ ۲۱:۰۶
        سلام
        سرکار خانم بهارلویی
        سپاس از همراهی تان
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        وحيد سخايي
        چهارشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۸ ۱۹:۰۴
        خندانک خندانک خندانک
        درود
        ولی اله بایبوردی
        ولی اله بایبوردی
        پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۱۸
        سلام
        استاد سخایی عزیز
        سپاس
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید فلاحی
        پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۰۵:۴۱
        خندانک
        ولی اله بایبوردی
        ولی اله بایبوردی
        پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۶:۲۸
        سلام
        استاد فلاحی
        سپاس
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        سعید فلاحی
        پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۰۵:۴۱
        درودها شاعر گرامی

        خواندم و لذت بردم
        احسنت
        خندانک خندانک خندانک

        توفیق و موفقیتتان را آرزومندم
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک
        خندانک
        ولی اله بایبوردی
        ولی اله بایبوردی
        پنجشنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۸ ۱۰:۱۸
        سلام
        استاد فلاحی گرامی
        سپاس
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1